پاسخ اجمالی:
خداوند در سوره «يس» فرموده: «همان خدايى كه نخستين بار آن را آفريد بعد از آنكه به صورت استخوان پوسيده اى درآمد، بار ديگر او را زنده مى كند». جمله «يُحْيِيها»؛ (آن استخوان پوسيده را زنده مى كند) به قدرى در معاد جسمانى صراحت دارد كه اگر در قرآن تنها همين تعبير بود، براى اثبات اين مسأله كافى بود، در حالى كه صدها آيه از معاد جسمانى خبر مى دهد. در آيه ديگر هم می فرماید: «نه فقط اين كار را مى كنيم بلكه قادريم كه ظريفترين خصوصيات آن (مانند خطوط سر انگشتان) را باز گردانيم». اينها بخشي از ادله قرآني معاد جسماني است.
پاسخ تفصیلی:
خداوند در سوره يس، آيات 78 و 79 با صراحت مى گويد: «وَ ضَرَبَ لَنا مَثَلا وَ نَسِىَ خَلْقَهُ قالَ مَنْ يُحْيِى الْعِظامَ وَ هِىَ رَميِمٌ * قُلْ يُحْيِيهَا الَّذى اَنْشأَها اَوَّلَ مَرَّة وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْق عَليمٌ»؛ (و برای ما مثالی زد و آفرینش خود را فراموش کرد و گفت: چه کسی این استخوانها را زنده می کند در حالی که پوسیده است؟! بگو: همان کسی آن را زنده می کند که نخستین بار آن را آفرید و او به هر مخلوقی داناست!). جمله «يُحْيِيها» (آن استخوان پوسيده را زنده مى كند) به قدرى در معاد جسمانى صراحت دارد كه اگر در قرآن مجيد جز همين تعبير وجود نداشت براى اثبات اين مسأله كافى بود، در حالى كه صدها آيه از معاد جسمانى خبر مى دهد. همچنین در آیات 3 و 4 سوره قیامت، پندار كسانى را كه گمان مى كنند خداوند استخوان هاى انسان را جمع نخواهد كرد، مردود مى شمرد و با صراحت مى گويد: «أَيَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ * بَلي قادِرينَ عَلي أَنْ نُسَوِّيَ بَنانَهُ»؛ (آیا انسان می پندارد که هرگز استخوانهای او را جمع نخواهیم کرد؟! آری قادریم که (حتّی خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتّب کنیم!).
علاوه بر این در سوره مومنون، آیات 35 و 36 سخنى از زبان قوم ثمود(1)، در برابر پيامبرشان صالح نقل مي كند كه آنها يكديگر را مخاطب ساخته، در مذمّت اين پيامبر بزرگ چنين مى گفتند: (آيا او به شما وعده مى دهد كه وقتى از دنيا رفتيد و خاك و استخوان شديد بار ديگر [از قبرها] خارج مى شويد [و لباس حيات در تن مى پوشيد] هيهات چه دور است اين وعده هاى [دروغين] كه به شما داده مى شود)؛ «اَيَعِدُكُمْ اَنَّكُمْ اِذْا مِتُّمْ وَ كُنْتُمْ تُراباً وَ عِظاماً اَنَّكُمْ مُخْرَجُوْنَ هَيْهاتَ هَيْهاتُ لِما تُوْعَدُونَ». اين تعبيرها به وضوح مى رساند كه پيامبرشان صالح (يا هود)، به آنها وعده معاد جسمانى مى داد و آنها با شدّت با او به مخالفت برخاستند و سرانجام به خاطر اين تكذيب ها گرفتار عذاب دردناكى شدند و نابود گشتند چنان كه در ذيل همين آيات و همچنین در سوره حج آمده است.
در سوره واقعه، آيات 47 تا 50، سخن از «اصحاب شمال» است (آنها كه نامه اعمالشان به نشانه جرمشان به دست چپ آنها داده مى شود) قرآن در مذمّت آنها، همين معنا را تكرار كرده، مى گويد: آنها بر گناهان عظيم اصرار داشتند و در مقام انكار معاد مى گفتند: (مگر ممكن است هنگامى كه ما مرديم و خاك و استخوان شديم، بار ديگر باز گرديم)؛ «وَ كانُوا يَقُولُونَ اِذا مِتْنا وَ كُنّا تُراباً وَ عِظاماً َاِنّا لَمَبْعُوثُونَ». اين مذمّت شديد در واقع دفاعى است از اين حقيقت كه استخوان هاى خاك شده، بار ديگر لباس حيات در تن مى كند و زنده مى شود و نهایتا در سوره اسراء، آيه 98 نيز با صراحت درباره گروهى از كفّار مى گويد: (اين آتش دوزخ، جزاى آنهاست، به خاطر اين كه كافر شدند و مى گفتند: آيا هنگامى كه ما استخوان و خاك هاى پراكنده شديم، بار ديگر آفرينش جديدى خواهيم يافت)؛ «ذلِكَ جَزاؤُهُمْ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِآياتِنا وَ قالُوا أَ إِذا كُنَّا عِظاماً وَ رُفاتاً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقاً جَديداً». ضمناً از اين آيه استفاده مى شود كه منكران معاد جسمانى اهل دوزخند و اين تعبير گواه ديگرى بر مدّعاست. از مجموع آيات فوق به خوبى نتيجه گرفته مى شود كه همين جسم مادى بعد از متلاشى شدن بار ديگر به حيات باز مى گردد.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.