پاسخ اجمالی:
مرگ به معناى فنا و نابودى نيست؛ بلكه نوع كاملى از قبض و دريافت و گرفتن روح آدمى به طور كامل مى باشد و اين خود دليل زنده اى است كه روح آدمى بعد از مرگ باقى مى ماند. پيام آيات قرآن اين است كه هرگز به مرگ از دريچه چشم دنياپرستان مادى نگاه نكنيد؛ چراكه آنها آن را به معناى نابودى انسان و نقطه پايان زندگى او مى شمرند، بلكه مرگ انتقال از «حيات ادنى» و زندگى پست تر به «حيات اعلى» و زندگى بالاتر است، آن هم توسّط فرشتگان الهى كه وسيله اين نقل و انتقال اند.
پاسخ تفصیلی:
خداوند در سوره سجده، آيه 11 مى فرمايد: (به آنها بگو فرشته مرگ كه مأمور بر شماست، شما را تحويل مى گيرد [روحتان را قبض مى كند] سپس به سوى پروردگارتان باز مى گرديد)؛ «قُلْ يَتَوَفّا مَلَكُ الْمُوْتِ الَّذِى وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ اِلى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ». تعبير جالب در اينجا تعبير «يَتَوَفّاكُمْ» از ماده «تَوَفّي» (بر وزن ترقي) است و به گفته «راغب» در «مفردات»، «وافى» در اصل به معناى چيزى است كه به حد كمال برسد، بنابراين «توفّى» به معناى گرفتن چيزى است به طور كامل. اين تعبير به وضوح اين حقيقت را مى رساند كه مرگ به معناى فنا و نابودى نيست؛ بلكه نوع كاملى از قبض و دريافت و گرفتن روح آدمى به طور كامل مى باشد و اين خود دليل زنده اى است كه روح آدمى بعد از مرگ باقى مى ماند. بسيارى از مفسّران بزرگ به اين مسأله توجه كرده و بر آن تأكيد نموده اند، وگرنه فنا و نابودى چيزى نيست كه «توفي» (دريافت كامل) در مورد آن صادق باشد.
قابل توجه اينكه اين آيه در پاسخ كسانى است كه قيامت را انكار مى كردند و در آيه قبل از آن، از آنان چنين نقل شده: (آنها گفتند آيا هنگامى كه مرديم و در زمين گم شديم آفرينش تازه اى مى يابيم؟!)؛ «وَ قالُوا ءَاِذا ضَلَلْنا فى الاْرْضِ اَئِنّا لَفى خَلْق جَديْد». آيه در پاسخ آنها مى گويد: «وجود شما تنها جسم شما نيست كه با مرگ به طور كلى گم شويد؛ بلكه گوهر اصلى كه روح است از سوى فرشتگان الهى گرفته مى شود و در قيامت به سوى خدا باز مى گرديد [و جسم شما نيز در كنار روح محشور مى شود]». اين تعبير چنان كه گفتيم در آيات متعددى از قرآن، تكرار و تأكيد شده است.
پيام آيات فوق اين است كه هرگز به مرگ از دريچه چشم دنياپرستان مادى نگاه نكنيد كه آن را به معناى نابودى انسان و نقطه پايان زندگى او مى شمرند و فرياد «اِنْ هِىَ اِلا حَياتُنا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا» سر مى دهند؛ بلكه مرگ، انتقال از «حيات ادنى» و زندگى پست تر، به «حيات اعلى» و زندگى بالاتر است، آن هم توسّط فرشتگان الهى كه وسيله اين نقل و انتقالند. در بعضى از موارد، اين «توفّي» (دريافت) را به خدا نسبت مى دهد: «اَللهُ يَتَوَفَّى الاْنْفُسَ حينَ مَوْتِها»(1)؛ (خداوند جان ها [ارواح] را به هنگام مرگ مى گيرد و دريافت مى كند) و در جاى ديگر مى خوانيم: «وَلكِنْ اَعْبُدُ اللهَ الَّذى يَتَوفّاكُمْ»(2)؛ (ولى من خدايى را پرستش مى كنم كه [روح] شما را به هنگام مرگ مى گيرد).
البتّه هرگز تضادّى بين اين سه تعبير كه در قرآن مجيد آمده (خدا، جانِ شما را مى گيرد، فرشته مرگ مى گيرد، ملائكه و فرشتگان مى گيرند) وجود ندارد؛ چراكه همه فرمانبر خدا هستند، پس فاعل اصلى اوست و فرشتگانِ قبضِ ارواح نيز رئيسى دارند كه ملك الموت ناميده مى شود و فرشتگان ديگرِ قبضِ ارواح، مأموران اويند.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.