پاسخ اجمالی:
قرآن مى فرمايد: «آيا گمان كرديد ما شما را بيهوده آفريديم و به سوى ما بازگشت نخواهيد كرد؟!»؛ يعنى اگر قيامتى در كار نبود و زندگى شما در اين چند روز دنيا خلاصه مى شد، حيات شما پوچ و بيهوده بود. آری اين حيات جاويدان است كه به زندگى شما در اين جهان مفهوم مى بخشد و آن را از عبث بودن درآورده با حكمت خدا هماهنگ مى كند و لذا به دنبال اين آيه مى فرمايد: «پس خداوند فرمانرواى حق، برتر از آن است كه عالم هستى را عبث آفريده باشد». وجود او سراسر حق است و باطل را در آن راهى نيست و كار عبث با حق سازگار نمى باشد.
پاسخ تفصیلی:
قرآن مجيد، در سوره «مومنون»، آيه 115 طىّ جمله كوتاه و پرمعنايى، يكى از روشن ترين دلائل معاد را بيان كرده است، مى فرمايد: (آيا گمان كرديد ما شما را بيهوده و بى هدف آفريديم و به سوى ما بازگشت نخواهيد كرد؟!)؛ «اَفَحَسِبْتُمْ اَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَ اَنَّكُمْ اِلَيْنا لاتُرْجَعُونَ» يعنى اگر قيامتى در كار نبود و زندگى شما در اين چند روز دنيا خلاصه مى شد، حيات شما پوچ و بيهوده و بى معنا بود، اين حيات جاويدان است كه به زندگى شما در اين جهان مفهوم مى بخشد و آن را از عبث بودن در آورده با حكمت خدا هماهنگ مى كند و لذا به دنبال اين آيه مى فرمايد: (پس خداوند فرمانرواى حق، برتر از آن است كه عالم هستى را عبث آفريده باشد)؛ «فَتَعالَى الله الْمَلِكُ الْحَقُّ» وجود او سراسر حق است و باطل را در آن راهى نيست و كار عبث و بى هدف، باطل است و باطل با حق سازگار نمى باشد.
واژه «عَبَث» به گفته «مقاييس اللّغه» و «مفردات» در اصل به معناى مخلوط كردن است، سپس به امورى كه هدف صحيحى را دنبال نكنند اطلاق شده است. «عَبَث» به گفته «لسان العرب» به معناى بازى كردن است؛ هرچند معناى مخلوط كردن را نيز از معانى آن شمرده اند و در مجموع به كارهاى بيهوده، بى اساس، نامعقول و خالى از غرض عقلايى اطلاق مى شود و اين معنا در آفرينش انسان راه ندارد. علاوه بر این در سوره حجر، آیه 85 همان مطلب در قالب ديگرى ريخته شده، مى فرمايد: (ما آسمان ها و زمين و آنچه را ميان آن دو قرار دارد جز به حق نيافريديم)؛ «وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الاْرْضَ وَ ما بَيْنَهُما اِلا بِالْحَقِّ» سپس بلافاصله مى افزايد: (و ساعت موعود [قيامت] به طور مسلّم فرا خواهد رسيد)؛ «وَ اِنَّ السّاعَةَ لاَتِيَةٌ».
ذكر اين دو جمله با يكديگر، ممكن است اشاره به اين باشد هدف از آفرينش اين جهان بزرگ با تمام شگفتى ها، بركات و نعمتهايش و با تمام اسرار و عجائبش اگر تنها براى اين چند روزه زندگى پست مادّى دنيا بود، يك آفرينش باطل و فاقد حقّ بود، آنچه حقانيت به آن مى بخشد و به آن هدف مى دهد، همان زندگى جاويدان سراى ديگر است. در آيه گذشته، سخن از «عبث نبودن» آفرينش انسان بود و در اين آيه، سخن از «حقّ بودن» آفرينش كلّ جهان است و هر دو به يكجا منتهى مى شود و آن اينكه زندگى دنيا بريده از زندگى آخرت، بيهوده و باطل و بى محتوى است و اين، كارى است كه هرگز از حكيم سر نمى زند. در تفسير «الميزان» آمده است كه منظور از حق در اين آيه، نقطه مقابل لعب و باطل است و جمله «وَ اِنَّ السّاعَةَ لاَتِيَةٌ» گواه بر آن است و آنها كه «حق» را به معناى «عدل و انصاف» تفسير كرده اند، درست به نظر نمى رسد.(1) اين نكته نيز قابل توجه است كه مفهوم آيه اوّل اين است كه اگر زندگى آخرت نبود، آفرينش انسان «عبث» بود و مفهوم آيه دوم (طبق تفسير بالا) اين است كه اگر آخرت نبود، آفرينش كلّ جهان باطل و بيهوده بود، شايد از اين نظر كه محصول اعلاء و ثمره شجره آفرينش جهان انسان است و اگر حيات جاودان آخرت در كار نباشد، هم آفرينش «ثمره» بيهوده است و هم «شجره»!(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.