پاسخ اجمالی:
خداوند از ميان تمام عبادات، «روزه» را به خود نسبت داده و فرموده: «روزه مال من است و من خود به آن جزا مي دهم». اين سخن شایسته دقت است. انسان گاه از سحر تا افطار امساك مي كند؛ تلاشي كه منجر می شود به جهنم نرود يا حداكثر وارد بهشت بشود؛ بهشتي كه «جنّاتٌ تجري منْ تحتها الأنهار» است؛ اما به آن بهشت كه «فادْخلي في عبادي و ادْخلي جنّتي» نمی رساند. این حدیث قدسی می خواهد در انسان شوق ايجاد كند تا عاشق خدا شود و برای لقای او تلاش کند و می فهماند روزه، ضمن اينكه حكم خاصی دارد، حكمتي هم دارد، و آن لقا و محبت خداست.
پاسخ تفصیلی:
خداوند از ميان همه عبادات، روزه را به خود نسبت داده است. در بعضي از روايات آمده است كه روزه بگيريد براي آنكه طراوت و خرمي و شادابي غير ماه مبارك را از دست بدهيد؛ زيرا آنها نشاط كاذب و زودگذر است. وقتي انسان روزه گرفت و به آن دل بست، كم كم به باطن روزه پي مي برد. باطن روزه، انسان را به لقاي حق مي كشاند كه خداي سبحان فرمود: «الصَّوْمُ لِي وَ أَنَا أَجْزِي بِه»(1)؛ (روزه مال من است و من شخصاً به آن جزا مي دهم). اين تعبير فقط درباره روزه وارد شده است.
همه اشيا و موجودات جهانِ امكان از آنِ خداست. چيزي در جهان خلقت نيست كه مال خدا نباشد؛ چون مخلوق و مملوك اوست. چشم و گوش ما هم از آنِ خداست: «أَمَّنْ يَمْلِکُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ».(2)
اميرالمؤمنين(سلام الله عليه) فرمود: «... أَعْضَاؤُكُمْ شُهُودُهُ وَ جَوَارِحُكُمْ جُنُودُهُ وَ ضَمَائِرُكُمْ عُيُونُهُ وَ خَلَوَاتُكُمْ عِيَانُه»(3)؛ مواظب باشيد، بدانيد در خلوت و جلوت، نهان و آشكار، در محضر خداي سبحان هستيد. خلوات شما جلوات عيون و مَشهد و مرآيِ اوست.
چيزی در جهان نيست كه به ياد حق و خداي سبحان نباشد. اين انسان است كه گاهي غافل است و گاهي غير غافل. فرشته ها نَفَسها را مي شمارند كه براي چه انسان نفس مي كشد. وقتي به فرموده قرآن سرتاسر جهان، مِلك و مُلك خداست(4)، همه اعضا و جوارح ما سپاه حق است: «وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ».(5)
اين كه فرمود: روزه مال من است، خصوصيتی را مي رساند كه قابل ملاحظه و دقت است. گاهي انسان از سحر تا افطار امساك مي كند؛ اين يك درجه روزه داري است؛ تلاشي است كه حداكثر در قيامت نسوزد يا وارد بهشت بشود؛ بهشتي كه «جَنَّاتٌ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ»(6) است؛ اما به آن بهشت كه «فَادْخُلي في عِبادي * وَ ادْخُلي جَنَّتي»(7) راهش نمي دهند. يعني روزه، ضمن اينكه حكم و ادبي خاص دارد، حكمتي هم دارد كه آن لقا و محبت خداست.
اين حديث در انسان شوق ايجاد مي كند تا عاشق شود. انسان تا مشتاق نباشد، تلاش نمي كند و تا تلاش نكند، نمي رسد. وقتي روزه مال خدا بود، خدا هم شخصاً جزاي روزه دار را بر عهده گرفته است.
مرحوم علامه مجلسی(قدّس سرّه) _كه گذشته از مقام شامخ فقاهت در بسياری از معارف اسلامی و علوم عقلی نيز اهل نظر بوده است_ می گويد: «خداي سبحان به اين معنا اكتفا نكرد كه بفرمايد: «الصَّوْمُ لِی» فرمود: «أَنَا أَجْزِی بِه». ضمير متكلم وحده را قبل از فعل ذكر كرده و با ذكر كلمه «أنا»، خودش را مطرح می كند كه: روزه مال من است و من هستم كه جزای روزه دار را می دهم».(8)
به كسانی چون اوليای الهی كه روزه های مستحبی می گيرند و سهميه افطار خود را به يتيم و اسير و مسكين می دهند، در عين حال كه «جَنَّاتٌ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ»(9) در اختيار آنهاست، مي فرمايد: «فَادْخُلی في عِبادی * وَ ادْخُلی جَنَّتی» زيرا برای مطلب بالاتری، روزه می گيرند. امّا آنها كه برای ورود به بهشت و برای استفاده از ميوه های دلپذير آن روزه مي گيرند تنها نوعی سوداگری دارند.
از موارد فرق بين روزه و ساير عبادات همين است كه درباره اعمال ديگر، ملائكه الهی هنگام مرگ به استقبال مؤمنين مي آيند كه: «سَلامٌ عَلَيْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدينَ»(10) درهاي بهشت را باز می كنند و مي گويند: از هر دری كه خواستيد بفرماييد؛ امّا درباره روزه دار خدای سبحان فرمود: من خودم جزا می دهم. اين جزء احكام و آداب روزه نيست؛ لذا نه در سلسله بحثهای واجب و مستحب _كه فقه عهده دار آن است _ آمده و نه در بحثهای آداب روزه؛ بلكه جزو حكمتهای عبادت است كه چگونه انسان به جايی مي رسد كه خداوند متعال مستقيماً جزای او را به عهده می گيرد.
ابن اثير مي گويد: «يكی از نكاتی كه خدای سبحان بر اساس حديث قدسی «الصَّوْمُ لِي وَ أَنَا أَجْزِی بِه» فرموده اين است كه در هيچ ملتی از مللِ شرك و بت پرستی، براي بتها روزه نمي گرفتند. اگر چه برای بتها نماز می خواندند، قرباني می كردند و مراسم ديگر داشتند؛ اما روزه تنها برای خداست و هيچ مشرك و بت پرستی، برای تقرّب به بت روزه نگرفته است. چون روزه يك فرمان الهی است. ساير عبادات، مورد شرك قرار گرفته و برای غير خدا هم انجام می دادند. اما خدای متعال روزه را به خود اِسناد داده و شخصاً جزای روزه دار را به عهده گرفته است».(11)،(12)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.