پاسخ اجمالی:
خداوند در سوره «اسراء»، پیامبر(ص) را از افراط و تفریط در انفاق نهی کرده است؛ انسان در انفاق از اموال شخصی و یا حتی از بیت المال، همانطور که نباید بُخل بورزد، نباید زیاده روی و افراط نماید به طورى كه مورد ملامت دشمنان قرار گرفته و از ادامه كار و فعاليت و سامان دادن به زندگى خود وا بماند؛ بلكه بهترين روش اين است كه پوينده راه اعتدال باشد.
پاسخ تفصیلی:
خداوند در سوره اسراء،(1) پيامبر(صلى الله عليه وآله) را مورد خطاب قرار مى دهد كه دست خود را مانند زندانيان به گردنت مَبند. كنايه از اين كه بُخل نورز و به مانند بخيلانى كه گويا دستشان بر گردنشان بسته شده و قدرت انفاق ندارند مباش و زياد هم دست را مگشا، كنايه از اين كه زياد و بيش از حد انفاق مكن، به طورى كه از كار بمانى و مورد ملامت دشمنان قرار گرفته و از ادامه كار و فعاليت و سامان دادن به زندگى خود وا بمانى؛ بلكه بهترين كار اين است كه پوينده راه اعتدال باشى. در شأن نزول اين آيه در بعضى روايات آمده كه: «سائلى بر در خانه پيامبر(صلى الله عليه وآله) آمد و طلب كمك كرد و چون پيامبر(صلى الله عليه وآله) چيزى جز پيراهنى كه بر تن داشت نداشتند و سائل همان پيراهن را تقاضا كرد، پيامبر(صلى الله عليه وآله) هم پيراهن را به او دادند. چون برهنه شدند، براى نماز نتوانستند به مسجد بروند و اين جريان موجب شد تا زبان كفار باز شده و بگويند: محمد(صلى الله عليه وآله) كه ادّعاى پيامبرى مى كند معلوم مى شود خوابش برده يا مشغول لهو و سرگرمى با زن و فرزند بوده و نماز را فراموش كرده است».
بعضى هم در شأن نزول گفته اند كه: «پيامبر(صلى الله عليه وآله) هر چه در بيت المال بود به نيازمند مى داد. اگر بعد از مدتى نيازمندى مى آمد و چيزى در بساط نداشت چه بسا نيازمند هم زبان ملامت مى گشود و خاطر پيامبر(صلى الله عليه وآله) را آزرده مى ساخت، لذا دستور آمد كه همه آنچه را كه در بيت المال وجود دارد انفاق نكن و همه را هم براى خود نگاه ندار تا اين گونه مشكلات پيش نيايد». دستور ميانه روى در اين آيه، منافاتي با ايثار _كه در سوره هود و آيات ديگر مورد ستايش قرار گرفته_ ندارد؛ زيرا دقت در شأن نزول آيات و قوانين ديگر نشان مى دهد، رعايت اعتدال حكم عامى است كه تضادى با ايثار _كه حكم خاص مربوط به موارد معينى است_ ندارد.
در روایت آمده: «سائلى از امام صادق(عليه السلام) درباره تفسير اعتدال پرسيد؟ حضرت پاسخ او را به صورت عملى دادند. ايشان مشتى خاك برداشته و مشت را باز نكردند و فرمودند: اين بخل است. مرتبه ديگر مشتى برداشته و مشت را به طرف زمين باز كرده به طورى كه تمام خاك ها ريخت. فرمودند: اين مقابل بُخل و حد افراط و زياده روي است. در مرتبه سوم مشتى برداشته و لابلاى انگشتان را بازكرده به طورى كه مقدارى خاك از بين انگشتان حضرت ريخت و مقدارى ماند، فرمودند: اين اعتدال است».(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.