پاسخ اجمالی:
القاب و اوصاف معصومين(ع) حكمتي غير از آن معاني ظاهري دارد. ما موظفيم اين كلمات را بر زبان جاري كنيم اما بايد به دنبال اين باشيم كه باطن اين كلمات و حكمت اين عبارات و الفاظ را نیز بدانیم. مثلا امام صادق(ع) در جواب این سؤال كه چرا رسول خدا را ابوالقاسم مي گويند؟ فرمود: چون علي(ع) قسيم الجنّة و النّار است، قاسم است؛ و چون از همان دوران كودكي در دامان پيامبر(ص) بود و از همان طفوليت رسول خدا معلم او بود و از آنجا كه هر شاگردي فرزند استاد است و استاد حق پدري بر او دارد، از اين رو پيامبر(ص) را «ابوالقاسم» مي نامند.
پاسخ تفصیلی:
القاب و اوصاف معصومين(عليهم السلام) حكمتي غير از آن معاني ظاهري دارد. ما موظفيم اين كلمات را بر زبان جاري كنيم؛ اما بايد به دنبال اين باشيم كه باطن اين كلمات و حكمت اين عبارات و الفاظ چيست؟
شخصي از امام صادق(عليه السلام) سؤال كرد: چرا رسول خدا را ابوالقاسم مي گويند؟ فرمود: براي اينكه آن حضرت فرزندي داشت به نام «قاسم» و چون پدر قاسم بود از اين جهت به رسول خدا، ابوالقاسم مي گفتند. راوي عرض كرد: اين معنا را من مي دانم؛ كمي روشنتر بيان كنيد كه چرا رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) را ابوالقاسم مي گويند؟ حضرت فرمود: چون علي بن ابيطالب(عليهما السلام) قسيم الجنّة و النّار است، قاسم است؛ يعني قسمت كننده بهشت و جهنم است. در قيامت آن حضرت به اذن خدا جهنميها را به جهنم و بهشتيها را به بهشت فرا مي خواند. پس علي(سلام الله عليه) قاسم است و چون خداوند متعال علي بن ابيطالب(عليهما السلام) را در همان دوران كودكي به دامان پيامبر منتقل كرد و از همان طفوليت رسول خدا معلم و علي بن ابيطالب شاگرد پيامبر بود و از آنجا كه هر شاگردي فرزند استاد است و استاد حق پدري بر او دارد، پس علي(عليه السلام) به منزله فرزند اوست. از اين رو پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) را «ابوالقاسم» مي نامند.(1)
اين معنا و تفسير براي ابوالقاسم حكمت اين كنيه است و هر كسي نمي تواند بفهمد و معنا كند.
مرحوم حاج شيخ محمد تقي آملي(قدس سره) كه در علم و عمل كامل بود، روزي بعد از درس اين حديث را نقل كردند و بعد فرمودند: اگر اين شخص شرح صدر بيشتري مي داشت و باز هم سؤال مي كرد، حضرت بيان ديگري مي فرمود.
بنابراين، آنچه در تعبيرات معصومين(عليهم السلام) به عنوان الفاظ عبادات آمده اين است كه آن حضرات، به اندازه فكر ما سخن گفته اند، نه اين كه حكمت و حقيقت نماز همين باشد كه ما مي خوانيم؛ بلكه پشت پرده اين الفاظ و معاني و مفاهيم، حقايقي است. ولي اگر فكر را توسعه داديم، آنگاه از پشت پرده و ماوراي اين الفاظ مطالب ديگري را هم كم و بيش مي فهميديم؛ چون رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: «إِنَّا مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ أُمِرْنَا أَنْ نُكَلِّمَ النَّاسَ عَلَى قَدْرِ عُقُولِهِم»(2)؛ (ما موظفيم با مردم به اندازه فكر آنها سخن بگوييم).(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.