پاسخ اجمالی:
«انتقام» آن است كه شخص به مثل همان ظلمى كه در حقش شده، يا بيشتر را مرتكب شود و ظالم را مؤاخذه نمايد. انتقام اگر از مقابله به مثل در مواردى كه شرع اجازه داده تجاوز كند، خواه كمّاً و خواه كيفاً حرام است. اين حسّ انتقام از نتائج غضب است و هر انتقامى هم جائز نيست، زيرا مقابله غيبت و تهمت و فحش و سخن چينى و امثال اينها جائز نيست.
پاسخ تفصیلی:
«انتقام» آن است كه شخص به مثل همان ظلمى كه در حقش شده، يا بيشتر را مرتكب شود و ظالم را مؤاخذه نمايد. انتقام اگر از مقابله به مثل در مواردى كه شرع اجازه داده تجاوز كند، خواه كمّاً و خواه كيفاً حرام است. اين حسّ انتقام از نتائج غضب است و هر انتقامى هم جائز نيست، زيرا مقابله غيبت و تهمت و فحش و سخن چينى و امثال اينها جائز نيست.
رسول گرامى(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «اگر كسى شما را به آنچه با شما است سرزنش و مسخره كرد شما به آنچه در اوست سرزنشش نكنيد». در جاى ديگر فرمودند: «دو فردى كه يكديگر را سبّ و اهانت مى كنند، دو شيطان هستند كه با اهانت به يكديگر مقابله به مثل مى كنند و فكر مى كنند تلافى فحش، فحش است». باز در روايتى آمده كه: «مردى در حضور پيامبر(صلی الله علیه و آله) ابوبكر را دشنام داد و ابوبكر ساكت بود. وقتى شروع كرد از خود دفاع كند رسول اللّه(صلی الله علیه و آله) بلند شدند و به او فرمودند: [تاكنون] فرشته خداوند از جانب تو جواب او را مى داد. [ولي] وقتى تو آغاز به سخن كردى او رفت و شيطان آمد و من در مجلسى كه در آن شيطان باشد نمى نشينم!».
پس هر فعلى يا سخنى كه به صورت ظلم به انسان مى رسد، اگر در شريعت قصاص و غرامتى دارد، واجب است از آن حد تجاوز نشود، گرچه در اينجا عفو افضل و نزديكتر به تقوى و پرهيزكارى است و علماى اخلاق فرموده اند: «در جائى كه حدّ شرعى معين نشده، براى آرامش نفس مى تواند سخنى كه حرام و دروغ نباشد بگويد، مثلا امثال فحش و مذمت و اذيت هاى ديگر را كه حد شرعى معين ندارد، با كلماتى مثل كم حيا، بداخلاق، بى تربيت و شبيه اينها جواب دهد و اگر نادان و احمق بگويد نيز بلااشكال است؛ زيرا در هر فردى جهل و بى خردى يافت مى شود و به اين اعتبار به او بگويد». گرچه اينها جائز است، ولى بهتر از اين، سكوت و واگذار كردن انتقام به ربّ الارباب و خداوند منتقم است؛ البته در صورتى كه عدم جواب و سكوت منجر به سستى و بى غيرتى نشود.
در روايتى از رسول اللّه(صلی الله علیه و آله) آمده: «اَلَا اِنَّ بَنِىآدَمَ خُلِقُوا عَلَى طَبَقَاتٍ شَتّى، مِنْهُم بَطِىءُ الغَضَبِ سَرِيعُ الفِىءِ وَ مِنهُم سَرِيعُ الغَضَب سَريعُ الفِىءِ فَتَلكَ تِبلك و مِنْهُم سَريعُ الغَضَبِ بَطِىُء الفِىءِ وَ مِنهُم بَطِىءُ الغَضَبِ بَطِىءُ الفِىءِ اَلَا وَ اِنَّ خَيْرَهُم البَطِىُء الغَضَبِ اَلسَّرِيعُ الفِىءِ وَ شَرُّهُم اَلسَّرِيعُ الغَضَبِ اَلبَطِىءُ الفَىْءُ»؛ (بدانيد فرزندان آدم بر طبقه ها و انواع مختلفى خلق شده اند؛ بعضى از آنها كُنْد غضب و تند بازگشت و زود راضى شونده هستند، و بعضى سريع غضب مى كنند و سريع آرام مى شوند و اين سرعت فروكشى عوض از سريع غضبناك شدن آنها است[و به قول عوام اين به آن در] و بعضى سريع غضب مى كنند و كُند بازگشت مى نمايند و بعضى كُند غضب و كُند بازگشت هستند، بدانيد كه بهترين آنها كسانى هستند كه دير غضب مى كنند و سريع بازگشت و زود راضى شونده هستند و بدترين آنها كسانى هستند كه زود غضب مى كنند و دير بازگشت مى كنند).
علماى اخلاق و پزشكان روح، علاج ترك انتقام را انديشيدن در بد عاقبتى در آينده دور و نزديك دانسته اند و اين كه در فوائد ترك انتقام و عفو دقت كند و بداند كه واگذار كردن انتقام به منتقم حقيقى بهتر و سزاوارتر است و اين كه انتقام و عفو او شديدتر و قويتر است. و فكر كنی که شايد روزى خود به دست او گرفتار شوی و بخواهد از تو انتقام گيرد، عفو كن كه: (گذشت، تاج ارزشها و مكرمت هاى اخلاقى است)؛ «العَفْوُ تاجُ المَكَارِمِ».(1)،(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.