پاسخ اجمالی:
یکی از اقدامات موثر پیامبر(ص) در تشکیل حکومت اسلامی، ملاقات با نمایندگان مردم مدینه در موسم حج بود. آنان در این ملاقات ها به عنوان «پيامبر و رهبر» با آن حضرت بيعت کردند. اين هيأت ها، مقدّمات هجرت پيامبر(ص) به مدینه و تأسيس حكومت اسلامى را فراهم ساختند. دیگر اینکه ایشان با فرستادن گروهی از مسلمانان به حبشه صداى آئين اسلام را به آفريقا نیز رساندند و با این کار موجبات آشنایی مسلمانان با وضع دولت و حكومت آن کشور و کسب تجاربی نسبت به حکمرانی را فراهم نمودند.
پاسخ تفصیلی:
پيامبر اسلام(صلى الله عليه و آله و سلم) قبل از هجرت و هنگامی كه هنوز در مكّه حضور داشت گام هاى مؤثّرى با مديريّت بسيار حساب شده، براى گسترش آئين جديد و تشكيل حكومت اسلامى، به عنوان يك اهرم نيرومند براى رسيدن به اهداف اسلامى و انسانى، برداشت؛ از جمله:
1. پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم) در موسم حج با گروههایى از مردم «جزيرة العرب» كه به مكّه مى آمدند به طور پنهانى ملاقات كرد و هسته اصلی بيعت و پيمان مردم مدينه نيز در همين ايّام حج صورت گرفت.(1)
در يكى از همين مراسم بود كه در گردنه معروف «منا» رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم) با نمايندگان مردم مدينه ملاقات نمود. آنها با وى به عنوان «پيامبر و رهبر»، بيعت كردند. اين پيمان به عنوان پيمان «عَقَبه اولى» شهرت يافت.
در موسم ديگرى از حج، يك گروه 73 نفرى كه چند تن از آنان از زنان بودند، مجدداً با پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم) در «عقبه» ملاقات و بيعت كردند و پيمان «عَقَبه ثانيه» در آنجا بسته شد. اين هيأت، پس از بازگشت به مدينه، مقدّمات هجرت پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم) و تأسيس حكومت اسلامى را فراهم ساختند و به اين ترتيب مسأله هجرت به صورت يك واقعه بزرگ و سرنوشت ساز دينى و سياسى، حدّاقل از دو سال قبل از هجرت پى ريزى شده بود.(2)
2. هجرت گروهى از مسلمانان نخستين به حبشه كه «هجرت اُولى» يا «هجرت صغير» بود، نيز بخشى از اين برنامه محسوب مى شد؛ چرا كه هم باعث شد صداى آئين نوين و پرخروش اسلام در فضاى آفريقا بپيچد و مهاجران حبشه نيروى ذخيره اى باشند براى آينده حكومت اسلامى و هم سبب شد كه از وضع دولت و حكومت آنجا آگاهى بيشتر و تجارب فزونترى كسب كنند.
3. هنگام بيمارى «ابوطالب» مدافع بزرگ و با شخصيّت اسلام، مشركان عرب و سردمداران مكّه كه براى او احترام خاصّى قائل بودند، به ديدنش آمدند و تصميم داشتند در اين جلسه به اصطلاح «طرح آتش بس» را با پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم) و مؤمنان اندك امّا پرشور اطراف او، امضاء كنند؛ و حتّى با دادن امتيازات عالى و مقامى، حضرتش را به سازش با شرك و بت پرستى بكشانند.
ابوطالب از پيامبر(صلى الله و آله و سلم) تقاضا كرد كه در آن مجلس شركت كند و پيشنهاد سران قريش را خدمتش عرض كرد؛ در اين جا بود كه پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم) آن جمله معروف و تاريخيش را فرمود: «يا عَمّاهْ! كَلِمَةٌ واحِدَةٌ يُعْطُونيها يَمْلِكُونَ بِهَا الْعَرَبَ، وَ يَدينُ لَهُمْ بِها الْعَجَمُ»؛ (اى عمو! اگر آنها در يك جمله با من موافقت كنند، بر تمام عرب حكومت خواهند كرد؛ و غير عرب نيز به آئين آنها روى مى آورند [و پايه حكومت جهانى آنها ريخته خواهد شد!]). يكى از سران معروف شرك كه اين سخن را شنيد، آب در دهانش راه افتاد و گفت: «نَعَمْ وَ أَبيكَ، عَشْرُ كَلِمات»؛ ([يك جمله كه سهل است] سوگند به روح پدرت حاضريم براى رسيدن به اين هدف، ده جمله با تو موافقت كنيم!). پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: «تَقُولُونَ لا إِلهَ اِلاَّ اللّهُ، وَ تَخْلَعُونَ ما تَعْبُدونَ مِنْ دُونِهِ»؛ (بگوئيد لا اله الا اللّه و هر چه غير اوست كنار بگذاريد!).
هنگامى كه سخن از يكتاپرستى و «خلع انداد» و درهم ريختن نظام شرك به ميان آمد، آن خو گرفتگان به آئين شرك كه جدائى از آن را جدائى از همه چيز مى پنداشتند، شانه ها را بالا انداخته، از روى تعجّب گفتند: «أَتُريدُ يا مُحَّمَّدُ أَنْ تَجْعَلَ الالِهَةَ إلـها واحِداً إنَّ أَمْرَكَ لَعَجَبٌ!»(3)؛ (اى محمد! آيا مى خواهى اينهمه خدايان را از ما بگيرى و تنها يك مبعود به جاى آنها به ما بدهى، راستى كه كار تو عجيب است! [شخصيّت قبائل و هويّت آنها كه با بتهاى آنها مشخّص مى شود، كجا خواهد رفت! پس اين كانون كعبه كه مركز بتها شده است و مردم جزيرة العرب همه ساله به عشق آنها به اينجا مى آيند، و منافع سرشار مادّى فراوانى براى سران مكّه دارد چه خواهد شد!]).
اين گونه سخنان بخوبى نشان مى داد كه پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم) در همان حال مشغول سازماندهى بزرگى براى يك حكومت عظيم جهانى است (طرح بسيار وسيع بود و بلند، و نقطه شروع كوچك) كه البته يكى از اصول مهمّ مديريّت همين است!(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.