پاسخ اجمالی:
دولت ها در عصر کنونی برای مصادره مشاهیر، به رقابت با یک دیگر پرداخته اند؛ همانند ابن سینا که افغان ها، ازبکها و ایرانی ها درباره ملیّت او اختلاف دارند. در واقع معیار ملیت انسان ها، تابع محل تولد، محل رشد و نمو و وفات آنهاست. ابوعلی در سرزمین ایران کهن متولد گردید و دوران کودکی تا بزرگ سالی خود را در آن سپری کرد، در بستر فرهنگ و تمدن و زبان و تحت حاکمیت حکومتهای ایرانی بالید و سرانجام در شهر همدان وفات نمود. از این رو می توان او را دانشمندی ایرانی نامید.
پاسخ تفصیلی:
در عصر حاضر که دولت ها و کشورهای جدیدی از تجزیه و فروپاشی کشورهای بزرگ و قدیمی به وجود آمده اند، جهت تاریخ سازی و تقویت حس ملّی گرایی و هویت بخشی به سرزمین خویش، سعی در مصادره مشاهیر علمی و فرهنگی به نام خویش دارند. این ادعاها گاهی چنان شدّت می یابد که شخصیت و منزلت علمی آن دانشمندان را تحت الشعاع قرار می دهد. ابن سینا یکی از این ستاره های پر فروغ است که انتساب آن به یک سرزمین، افتخارات زیادی را نصیب آن می کند. کشورهای نوظهور مانند افغانستان و ازبکستان ادعا می کنند ابن سینا افغانی یا ازبک بوده است.
قبل از هر قضاوتی باید گفت که چنین اشخاصی متعلّق به نوع بشر هستند و برای همه دوستداران علم و فرهنگ، افتخار محسوب می شوند. همچنین می توان گفت ادعاهای متفاوت دولتها با ملاک های انتساب و مصادره، منافاتی با یکدیگر ندارد؛ چرا که ستارگان تاریخی به هر حال از حیث زبان و محل تولد یا نشو نما می توانند متعلق به ملیت های محلی و عین حال متعلق به تمدن و ملّیتی فراگیر، بزرگتر و تاریخی باشند که در بستر آن تمدن رشد کرده اند. چنانکه بسیاری از عالمان مشهور در بستر فرهنگ و تمدنی ایران و زبان فارسی و تحت حاکمیت دولت ها و جغرافیای سیاسی تاریخی ایران بالیدند، در حالی که اینک محل تولد و وفات آنها از محدوده جغرافیای سیاسی ایران خارج شده است.
آنانکه مشاهیر را مصادره می کنند، بر معیار هایی مثل زبان و نژاد، زادگاه، محل زندگی و وفات، تاکید دارند. ما نیز بنا بر این معیارها ملّیّت ابن سینا را بررسی می کنیم.
ولادت بوعلی
ابوعلی سینا در سال 359- 370 ق، 980 م، در روستایی از توابع بخارا متولد گردید(1). پدرش از اهالی بلخ بود و در زمان حکومت نوح بن منصور سامانی (366 – 387 ق/ 997 – 997 م) به بخارا رفت و در قریه خرمیثن به کار دیوانی پرداخت. او با دختری به نام ستاره - که نامی فارسی است - از قریه افشنه ازدواج کرد و در همان جا اقامت گزید.(2) لازم به ذکر است که بخارا از شهرهای بزرگ ماوراء النهر و تحت حاکمیت سلسله سامانی بود.(3) سامانیان اولین دولتی بودند که زبان فارسی را در دربار خود رسمی و فارسی «دری» یا درباری را به وجود آوردند و سلسه ای ایرانی محسوب می شوند. ضمن اینکه بلخ یا بخارا اگرچه اینک در محدوده جغرافیای سیاسی ایران قرار ندارند، امّا از حیث تمدن، فرهنگ و تاریخ در جغرافیای فرهنگی - تمدنی و تاریخی ایران قرار دارند و شهرهای ایرانی محسوب می شوند. بر این اساس زادگاه بوعلی ایران بزرگ و تاریخی است.
دوران رشد و نمو بوعلی
بوعلی در شهرهای ایران دوران تعلیم و تحصیل خود را سپری کرد، وی تا 22 سالگی در شهر بخارا زندگی می کرد. او پس از مرگ پدرش تا 2 سال عهده دار برخی کارهای دولتی عبدالملک دوم، امیر سامانی بود، و پس از آن بنا بر گفته خودش، ضرورت وی را بر آن داشت که بخارا را ترک کند(4). ابن سینا بعد از ترک بخارا در شهرهایی مثل گرگانج، گرگان، ری، اصفهان و همدان زندگی می کند؛ در واقع او هیچ گاه از سرزمین ایران و قلمرو حکومت های ایرانی بیرون نرفت.
استادان بوعلی محمود سیاح و ابوعبدالله ناتلی طبرستانی ایرانی بودند. این در حالی است که شاگردان ویژه ابن سینا نیز ایرانی بودند همانند: ابوعبید عبدالواحد جوزجانی، ابوالحسن بهمنیار اصفهانی و ابوالقاسم عبدالرحمن بن علی نیشابوری و ... .(5) با توجه به این قرائن می توان دریافت که ابوعلی دوران رشد و نمو خود را در ایران گذرانده است. دورانی که یکی از ملاک های انتساب و ملیت افراد می باشد.
وفات بوعلی
ابن سینا پس از عمری تلاش و کوشش علمی، سرانجام در سن 58 سالگی و بر اثر ابتلا به بیماری قولنج، در شهر همدان وفات می کند. ابوعبید جوزجانی شاگرد ابن سینا، در این رابطه می گوید: «ابو علی سینا در نبرد همدان علاءالدوله را همراهی نمود تا آن که در همدان بیماری وی شدت می گیرد و سرانجام در همان شهر وفات کرده و به خاک سپرده می شود».(6)،(7)
این دوران سه گانه در زندگی هر شخصیتی گویای ملیت اوست. محل تولد، محل رشد و وفات بوعلی در ایران کهن بوده، ایرانی که بسیاری از شهرهای ازبکستان و افغانستان کنونی بخشی از آن بودند.
مؤیّد دیگر بر ایرانی بودن بوعلی، گویش و نویسندگی وی به زبان فارسی است؛ در گذشته دانشمندان جهان اسلام آثار خود را به زبان عربی می نوشتند، لکن ابن سینا کتاب هایی را به فارسی تالیف کرد. همانند دانشنامه علایی و کتاب دانش رگ (کتاب نبض) که از قدیمی ترین نمونه های نثر علمی فارسی است.(8) همچنین ابوعلی به زبان فارسی شعر گفته و برخی از این اشعار به ما رسیده است که از قدیمی ترین نمونه های شعر فارسی است.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.