پاسخ اجمالی:
«استكبار» دو معنا دارد: 1- ممدوح: تلاش برای آماده سازی شرايط لازم براى بزرگى. 2- مذموم: شخص «بزرگى» را به خود ببندد بى آن كه شايسته آن باشد. در قرآن نیز این معنا مذمت شده است. البته گاه قرآن، مستكبران را در مقابل ضعفاء قرار داده؛ اشاره به اين كه برترى جويى آنها به خاطر قوّت جسمانى يا مال و ثروت بوده است. «استضعاف» نیز در قرآن به دو معنا به کار رفته: 1- ضعفى كه از سوى مستكبران بر گروهى تحميل مى شود. 2- کسانی كه بر اثر جهل و نادانى و تعصّب، چشم و گوش بسته دنبال رهبران گمراه حركت مى كنند.
پاسخ تفصیلی:
در آيات قرآن مجيد كراراً سخن از «مستكبران» و «مستضعفان» به ميان آمده؛ و این موضوعى است مهم و قابل ملاحظه.
راغب در مفردات مى گويد: «كبر» و «تكبر» و «استكبار» معانى نزديك به هم دارد. سپس مى افزايد: «استكبار» دو معنا دارد: نخست اين كه انسان تلاش و كوشش كند كه بزرگ شود و به اصطلاح شرايط لازم را براى بزرگى از هر نظر آماده كند. اين استكبارى است ممدوح، ديگر اين كه بزرگى را به خود ببندد بى آن كه شايسته آن باشد، و اين مذموم است و در قرآن مجيد از آن مذمّت شده؛ چنانكه درباره شيطان مى خوانيم: «أَبَى وَاسْتَكْبَرَ»(1)؛ (او از سجده كردن بر آدم سر باز زد، و تكبر ورزيد).
سپس مى افزايد: گاه قرآن مجيد مستكبران را در مقابل ضعفاء قرار داده؛ اشاره به اين كه برترى جويى آنها به خاطر قوّت جسمانى يا مال و ثروت بوده است.(2)
نقطه مقابل «استكبار»، «استضعاف» است كه به معناى طلب كردن ضعف و ناتوانى است. منتها چون اين مادّه غالباً در قرآن مجيد به صورت فعل مجهول يا اسم مفعول به كار رفته به معناى ضعفى است كه از سوى مستكبران بر گروهى تحميل مى شود، و آنها را به ناتوانى مى كشانند. البتّه گاهى به صورت فعل معلوم درباره مثل فرعون كه بنى اسرائيل را به ضعف و ناتوانى و بردگى كشانده بود به كار رفته است: «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلاَ فِي الاْرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعاً يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ»(3)؛ (فروعون در زمين برترى جويى كرد، و اهل آن را به گروههاى مختلفى تقسيم نموده؛ گروهى از آنها را به ضعف و ناتوانى مى كشاند).
اين نكته نيز قابل توجّه است كه «مستضعف» در قرآن مجيد به دو معنا به كار رفته است: نخست افراد مظلومى كه به ناحق تحت ستم قرار گرفته اند و مورد الطاف الهى هستند، چنانكه درباره ستمديدگان بنى اسرائيل مى فرمايد: «وَنُرِيدُ أَنْ نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِى الاْرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ»(4)؛ (ما اراده كرده ايم تا بر مستضعفان زمين نعمت بخشيم و آنان را پيشوايان و وارثان روى زمين قرار دهيم).
معناى دوّمى كه غالباً در قرآن مجيد در آن استعمال شده كسانى هستند كه بر اثر جهل و نادانى و تقليد و تعصّب به ناتوانى فكرى كشيده شده اند، و چشم و گوش بسته دنبال سران ظالم و رهبران گمراه حركت مى كنند، و همين ها هستند كه آيات فوق به مخاصمه و مجادله آنها با مستكبران در روز قيامت اشاره مى كند؛ و تصريح مى نمايد كه آنها همچون مستكبران عذاب مضاعف دارند، عذابى به خاطر گمراهيشان و عذابى به خاطر آن كه تنور مستكبران را داغ كردند و پايه هاى حكومت جبّار آنها را محكم نمودند.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.