پاسخ اجمالی:
«بخس» در لغت به معنی کم کردن است؛ ولی در آیه 84 سوره «هود» به دو معنا تفسیر شده است: 1. کم گذاشتن از جهت کمّیت و مقدار جنس و یا کم گذاشتن از جهت کیفیّت که جنس مرغوب و نامرغوب را با هم مخلوط کند و همه را به عنوان جنس مرغوب بفروشد. 2. عیب گذاشتن روی اجناس مردم و تعریف كردنِ بی مورد برای اجناس خود.
پاسخ تفصیلی:
در مباحث اقتصادي لازم است كه كاسبها در كسب و كارشان صداقت داشته باشند و از هر گونه كم و كاستي در معامله بپرهيزند. خداوند در آیه 84 سوره «هود» مى فرمايد: «يَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْيَالَ وَ الْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ وَ لَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَ لَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ»؛ (و اى قوم من! پيمانه و وزن را با عدالتِ تمام بدهيد! و بر اشياء [و اجناس] مردم، عيب نگذاريد، و از حق آنان نكاهيد! و در زمين به فساد نكوشيد!).
«بخس» (بر وزن نحس) در اصل به معناى كم كردن به عنوان ظلم و ستم است؛ ولى در اينجا ممكن است دو تفسير براى آن گفته شود:
1. كم گذاشتن در كمّيت يا كيفيّت جنس يا هر دو، بنابراين فروشندگان محترم بايد علاوه بر توجّه به كمّيت اجناسى كه به مردم عرضه مى دارند كيفيّت آن را نيز مدّ نظر داشته باشند تا خداى ناكرده كم فروشى ننمايند. مثلاً اگر خريدارى از ايشان صد كيلو گندم خريدارى نمود، ايشان هم دقيقاً همان صد كيلو گندم را به خريدار تحويل و هم اينكه صد كيلو گندم يكدست و مرغوب باشد، نه اينكه مرغوب و نامرغوب را مخلوط كرده به عنوان مرغوب بفروشند. متأسفانه در عصر و زمان ما كار بسيار زشتى در سرتاسر كشور رواج پيدا كرده، و آن اين است كه در رديف اوّل و قسمت بالاى جعبه هاى ميوه، ميوه هاى مرغوب، و در رديف هاى زيرين كه ديده نمى شود ميوه هاى نامرغوب چيده مى شود و كلّ جعبه به عنوان ميوه مرغوب و درجه يك فروخته مى شود. اين كار نوعى بخس و كم فروشى محسوب شده، و جايز نمى باشد و ثمرات شومى همچون خشكسالى و قحطى و ناامنى اقتصادى به دنبال خواهد داشت.
پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) از بازار مدينه عبور مى كرد، شخص تاجرى كيسه هاى متعدّدى از غلّات را در معرض فروش قرار داده بود. جبرئيلِ امين بر حضرتش نازل شد كه اين تاجر جنس نامرغوب را در ته كيسه و مرغوب را در قسمت رويين آن قرار داده، و تمام آن را به عنوان جنس مرغوب مى فروشد. پيامبر اكرم(ص) به سمت آن كيسه ها رفت و دست در آن كرد و مشتى از جنس هاى نامرغوب را بيرون آورد و خطاب به آن تاجر فرمود: «قَدْ جَمَعْتَ خِيَانَةً وَ غِشّاً لِلْمُسْلِمِين»(1)؛ (تو نسبت به مسلمانان هم مرتكب خيانت شده اى و هم غَشّ). چنين معامله هايى حرام است و بركت را از بين مى برد و پول حاصل از آن نيز حرام و نامشروع است و هر گونه تصرّف در آن، حتّى تهيّه آب براى وضو و غُسل و خريدن لباس براى نماز و طواف و فراهم آوردن موادّ غذايى براى روزه گرفتن و مانند آن جايز نيست.
2. معناى ديگر بخس، عيب گذاشتن روى جنس و كالاست. كارى كه بعضى از بنگاه دارها و دلّال ها زياد مرتكب آن مى شوند. به عنوان مثال: اگر بخواهد خانه اى را بفروشد آن قدر براى آن محاسن و صفات خوب مى تراشد كه در ذهنِ مالكِ آن هم نمى گنجد. مثل اينكه مى گويد: اين خانه همچون آثار باستانى است. اساس و بنيانى محكم، نورانيّت و معنويّتى كم نظير، هواى مطبوع و دلپذير، نورگيرى مناسب و ... دارد. امّا اگر روزى بخواهد همان را بخرد تمام اين محاسن و ويژگي هاى خوب جزو معايب آن خانه مى شود، مثل اينكه مى گويد: اين خانه بر اثر قدمت و عمر زياد، عمر مفيد خود را كرده و كلنگى محسوب مى شود، نور كافى ندارد، اتاق هاى آن تاريك و نَمور است، موريانه همه جاى آن را فرا گرفته است، اصلاً هواى مناسبى ندارد.
بعضى كاسبها مغازه اى ساده و كوچك دارند؛ ولى در سايه صداقت و درستى، به لطف خداوند با همان مغازه كوچك امّا پربركت، زندگى خود را مى گذرانند، فرزندان را به خانه بخت فرستاده، و بدهى زيادى هم ندارند، امّا در مقابل بعضى از كاسب ها هستند كه عليرغم در اختيار داشتن مغازه هاى بزرگ و اجناس فراوان، نه زندگى راحتى دارند و نه قادر بر سعادتمند كردن فرزندانشان هستند؛ بلكه با مشكلات فراوانى روبرو هستند. چون اساسِ كار آنها صداقت و راستى نيست و لذا كسب و كار آنها بركت ندارد.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.