پاسخ اجمالی:
بعضى از بزرگان علم اخلاق در توضيح حقيقت محاسبه، چنين گفته اند كه مانند محاسبه با شريك است كه درباره سرمايه و سود و زيان بينديشد؛ اگر سودى حاصل شده، سهم خود را از شريك بگيرد و تشكّر كند و اگر خسرانى حاصل گشته او را ضامن بشمرد و وادار به جبران در آينده كند. سرمايه مهمّ انسان يعنى عمر كه در اختيار نفس اوست نيز همين گونه است؛ سود آن كارهاى خير، و خسران آن گناهان است؛ و موسم تجارت تمام طول روز، و شريك او در معامله، نفس امّاره است.
پاسخ تفصیلی:
بعضى از بزرگان علم اخلاق در توضيح حقيقت محاسبه، چنين گفته اند كه مانند محاسبه با شريك است كه درباره سرمايه و سود و زيان بينديشد؛ اگر سودى حاصل شده، سهم خود را از شريك بگيرد و تشكّر كند و اگر خسرانى حاصل گشته او را ضامن بشمرد و وادار به جبران در آينده كند.
سرمايه مهمّ انسان يعنى عمر كه در اختيار نفس اوست نيز همين گونه است؛ سود آن كارهاى خير، و خسران آن گناهان است؛ و موسم تجارت تمام طول روز، و شريك او در معامله، نفس امّاره است.
نخست درباره فرائض مطالبه كند، اگر انجام يافته خدا را شكر گويد، و خويشتن را به ادامه اين راه ترغيب كند، و اگر فريضه اى از دست رفته، قضاى آن را مطالبه كند، و اگر انجام يافته ولى بطورى ناقص بوده، وادار به جبران از طريق نوافل كند، و اگر معصيتى مرتكب شده، او را باز خواست كند و جبران آن را بطلبد؛ درست همان گونه كه تاجر با شريكش محاسبه مى كند،كه حتّى جزئى ترين امور، و كمترين مبلغ را در حساب فرو گذارى نمى كند، تا در معامله مغبون نگردد؛ بخصوص كه انسان در برابر نفس امّاره قرار گرفته كه خدعه گر است و نيرنگباز، و مكّار و افسونگر ...!
در واقع كارى را كه فرشتگان الهى در قيامت با او انجام مى دهند او در دنيا با خويشتن انجام دهد؛ و حتّى به هنگام محاسبه، افكارى كه در مغز او خطور كرده، و قيام و قعود و خوردن و آشاميدن و خواب و سكوت را مورد محاسبه قرار دهد، و مثلاً سؤال كند چرا فلان جا ساكت شدى؟ و چرا در فلان مورد تكلّم نمودى ... (و سزاوار است انسان محاسبه نفس خويشتن را روز به روز، و ساعت به ساعت انجام دهد وگرنه رشته كار از دست او بيرون مى رود)؛ هرگاه انسان براى هر معصيتى كه در طول عمر انجام مى دهد، سنگى در حياط خانه خود بيندازد، بزودى حياط خانه او پر مى شود؛ عيب كار اينجاست كه انسان در حفظ و حساب معاصى سهل انگارى مى كند ولى دو فرشته اى كه مأمور حفظ اعمال او هستند همه را ثبت و ضبط مى كنند؛ و بالاتر از همه، خداوند همه را احصاء مى فرمايد؛ همان گونه كه قرآن مى گويد: «اَحْصاهُ اللّهُ وَ نَسُوهُ»؛ (1) (خداوند حساب آنها را نگه داشته و آنان فراموشش كرده اند!). (2)
رسول خدا(صلى الله عليه وآله) فرمود: «لا تَزُولُ قَدَما عَبْد يَوْمَ الْقِيامَةِ حَتّى يُسْئَلَ عَنْ اَرْبَع: عَنْ عُمَرِهِ فى ما اَفْناهُ وَ عَنْ شَبابِهِ فى ما اَبْـلاهُ، وَ عَنْ مالِهِ مِنْ اَيْنَ اكْتَسَبَهُ وَ فى ما اَنْفَقَهُ وَعَنْ حُبِّنا اَهْلَ الْبَيْتِ»؛ (در روز قيامت هيچ انسانى قدم از قدم بر نمى دارد تا از چهار چيز سؤال شود: از عمرش كه در چه راهى آن را سپرى نموده، و از جوانى اش كه در چه راهى آن را كهنه كرده، و از مالش كه از كجا به دست آورده و در چه راهى مصرف نموده، و از محبّت ما اهل بيت(عليهم السلام) كه آيا حقّ آن را ادا كرده يا نه.) (3) ،(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.