پاسخ اجمالی:
ظاهر آیه ششم سوره مائده، حاکى از آن است که انسان نمازگزار به هنگام وضو دو وظیفه دارد: یکى شستن و دیگرى مسح . از بررسى روایات و تاریخ تشریع وضو به دست مى آید که دو عامل سبب پیدایش انحراف از ظاهر آیه شده است :1- سلطه ها و حکومتها 2- تقدیم مصلحت اندیشى بر ظهور آیه.
پاسخ تفصیلی:
مسح پاها در وضو پشتوانه قرآنى و حدیثى دارد، اینک هر دو را به صورت موجز بیان مى کنیم:
بررسی قرآنی مسح:
ظاهر آیه ششم سوره مائده، حاکى از آن است که انسان نمازگزار به هنگام وضو دو وظیفه دارد: یکى شستن (در مورد صورت و دست)، و دیگرى مسح (در مورد سر و پاها). این مطلب از تقارن و مقایسه دو جمله زیر روشن مى شود:
1. «فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَأَیدیَکُمْ إِلَى المَرافِق»؛
2. «وَامْسَحُوا بِرُؤوسِکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ إِلَى الکَعْبَیْنِ».
چنانچه ما این دو جمله را به فرد عرب زبانى که ذهن او مسبوق به اختلافات فقهى نباشد ارائه کنیم، بى تردید خواهد گفت که طبق این آیه، وظیفه ما نسبت به صورت و دست، شستن؛ و نسبت به سر و پاها، مسح است.
از نظر قواعد ادبى، لفظ «أرجلکم» باید عطف بر کلمه «رؤوسکم» باشد که نتیجه آن همان مسح پاهاست، و نمى توان آن را بر لفظ پیشین «و أیدیکم» عطف کرد که نتیجه آن شستن پاها مى باشد. زیرا لازمه آن این است که میان معطوف «وَ أرجلکم» و معطوفٌ علیه «و أیدیکم» جمله معترضه اى «فامسحوا برؤوسکم» قرار گیرد، که از نظر قواعد عربى صحیح نیست؛ و گذشته از این مایه اشتباه در مقصود مى باشد.
ضمناً در این قسمت (مسح کردن پاها) فرقى میان قرائت جرّ و قرائت نصب وجود ندارد و بر مبناى هر دو قرائت، کلمه «أرجلکم» عطف بر کلمه «رؤوسکم» است؛ با این تفاوت که اگر بر ظاهر رؤوسکم عطف شود مجرور، و اگر بر محلّ آن عطف شود منصوب خواهد بود.
علماى امامیه در تحقیق مفاد آیه وضو بحث هاى گسترده اى دارند که طبرسى در مجمع البیان به برخى از آنها اشاره کرده است.(1)
ریشه اختلاف:
بى تردید ظاهر آیه، حاکى از آن است که وظیفه نمازگزار به هنگام وضو، مسح پاهاست؛ و مفاد آیه دو کلمه بیش نیست:
1. غسلتان: شستن دستها و صورت.
2. مسحتان: مسح بر سر و پاها.
هرگاه از ابن عباس در مورد کیفیت وضو مى پرسیدند، او در پاسخ مى گفت:
نزلَ القرآنُ بالمسح: وحى الهى بر مسح بر پا وارد شده است.
و نیز مى گفت: «أبَى النّاسُ إِلّا الغُسلَ وَلا أَجِدُ فى کِتابِ اللّهِ إِلّا المَسْح».
«مردم اصرار بر شستن کردند، در حالى کتاب خدا که مسح فرمان داده است».(2)
باید دید چگونه این اختلاف با ظهور آیه در مسح پدید آمد؟
از بررسى روایات و تاریخ تشریع وضو به دست مى آید که دو عامل سبب پیدایش انحراف از ظاهر آیه شده است:
1. سلطه ها و حکومتها
سلطه و حکومت ها بیشترین تأثیر را در تغییر حکم مسح پاها داشتند، بالاخص حجاج بن یوسف که اصرار مى ورزید باید پاها شسته شود، زیرا آلودگى پاهاى نمازگزاران که غالباً پا برهنه بودند، بسیار ناراحت کننده بود.
انس بن مالک، از اصحاب پیامبر(صلى الله علیه وآله) که عمرى طولانى داشت، مدتى در کوفه زندگى مى کرد. به وى خبر دادند که حجاج مى گوید: فاغسِلوا بطونَهما و ظهورَهما: ظاهر و باطن، پاها را بشویند، وقتى وى این جمله را شنید، سخت شورید و گفت: صَدَق اللّهُ و کَذِبَ الحجّاجُ قال اللّه تعالى: «وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ».(3)
دعوت مردم بر شستن پا از طرف اموى ها بسیار جدى و سرسختانه بود به گونه اى که فقیهان معاصر، جرأت مخالفت نداشتند.
احمد بن حنبل از اصحاب رسول خدا(صلى الله علیه وآله) از ابومالک اشعرى نقل مى کند که وى به بستگان خود گفت: همدیگر را خبر کنید تا من نماز رسول خدا را براى شما بخوانم، وقتى همگان گرد آمدند، وى گفت: در میان شما بیگانه اى نیست؟ گفتند: خیر، وى ظرف آبى طلبید، پس از شستن دهان و بینى، سه بار صورت و دست ها را شست، آنگاه بر سر و روى پا مسح کشید و نماز گزارد.(4)
2. تقدیم مصلحت اندیشى بر ظهور آیه
تقدیم مصلحت بر نص قرآنى و حدیث پیامبر، اساس بسیارى از بدعت ها است و همین نظریه، انگیزه عدول از مسح و روى آوردن به غسل شده است.
ابوبکر رازى معروف به جصاص (305- 370) در کتاب «احکام القرآن» مى نویسد: آیه وضو از نظر وجوب مسح یا غسل مجمل است، لازمه احتیاط این است که پاها شسته شود زیرا، در این صورت هر دو احتمال انجام مى گیرد.(5)
ادعاى اجمال در آیه با هدف آن که در مقام بیان وظیفه است، سازگار نیست؛ به علاوه اگر بنا بر احتیاط باشد، باید دوباره وضو گرفته شود، زیرا ماهیت مسح با غسل متفاوت است.
مؤلف «المنار» از جمله کسانى است که ظهور آیه در لزوم مسح بر پا را انکار نمى کند، ولى از طرف دیگر مى گوید: تر کردن پاهاى کثیف و آلوده چه سودى دارد؟(6)
او از یک نکته غفلت کرده که آیه وضو تنها از آنِ بدوى ها و انسان هاى غیر نظیف نیست، بلکه وحى الهى شهرى و بدوى را همزمان شامل مى شود و این نور الهى تا روز رستاخیز تابنده است.
جا دارد از مؤلف المنار بپرسیم: مسح بر سر، با یک انگشت (که شافعى آن را کافى مى داند)، چه سودى دارد؟ به چه دلیل یکى از آن دو، جایز و عقلانى و دیگرى نامشروع معرفى مى شود؟ گذشته از این، وضو تنها نظافت نیست بلکه آمیخته با عبادت است، نظیف ترین افراد باید براى نماز وضو بگیرند، و انسان غیر نظیف هم قبلًا باید پاها را بشوید بعداً وضو بگیرد.(7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.