پاسخ اجمالی:
بخارى نقل مى کند: پیامبر خدا(ص)، خالد بن ولید را به سوى بنى خزیمه فرستاد. او هم آنان را به اسلام فراخواند اما خوب نتوانستند بگویند «اسلمنا» (مسلمان شدیم) و به جاى آن «صبأنا» مى گفتند، خالد شروع کرد به کشتن و اسیر گرفتن آنان و به هر یک از ما اسیرى را سپرد. روزى هم به ما دستور داد که هر کس اسیر خود را بکشد. گفتم: به خدا اسیرم را نمى کشم و یاران من نیز اسیر خود را نمى کشند. تا آنکه به حضور پیامبر(ص) رسیدیم و ماجرا را گفتیم. رسول خدا(ص) دست خود را بلند کرد و دوبار فرمود: «خدایا، من از آنچه خالد انجام داده، به پیشگاه تو برائت مى جویم».
پاسخ تفصیلی:
بخارى از سالم از پدرش نقل مى کند: پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله)، خالد بن ولید را به سوى بنى خزیمه فرستاد. او هم آنان را به اسلام فراخواند اما خوب نتوانستند بگویند «اسلمنا» (مسلمان شدیم) و به جاى آن «صبأنا» مى گفتند، خالد هم شروع کرد به کشتن و اسیر گرفتن آنان و به هر یک از ما اسیرى را سپرد. روزى هم به ما دستور داد که هر کس اسیر خود را بکشد. گفتم: به خدا اسیرم را نمى کشم و یاران من نیز اسیر خود را نمى کشند. تا آنکه به حضور پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسیدیم و ماجرا را گفتیم. رسول خدا(صلى الله علیه وآله) دست خود را بلند کرد و دوبار فرمود: «خدایا، من از آنچه خالد انجام داده، به پیشگاه تو برائت مى جویم»(1).(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.