پاسخ اجمالی:
بخارى از ابوسعید نقل مى کند: پیامبر(ص) چیزى را تقسیم مى کرد. ذوالخویصره گفت: یا رسول الله، عدالت کن. فرمود: «واى بر تو، اگر من به عدالت رفتار نکنم پس دادگر کیست؟ اگر به عدل رفتار نکنم، دچار خسران شده ام». عمر گفت: یا رسول الله، اجازه بده گردنش را بزنم. پیامبر(ص) فرمود: «او را واگذار. او را یارانى است که هر یک از شما نماز و روزه اش را در برابر نماز و روزه آنان ناچیز مى شمارد. آنان قرآن مى خوانند، لیکن قرآن از حنجره آنان فراتر نمى رود. از دین بیرون خواهند رفت، آنگونه که تیر از کمان مى جهد».
پاسخ تفصیلی:
بخارى از ابوسعید خدرى نقل مى کند: در حضور پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) بودیم و او چیزى را تقسیم مى کرد. ذوالخویصره که مردى از بنى تمیم بود آمد و گفت: یا رسول الله، عدالت کن. فرمود: واى بر تو، اگر من به عدالت رفتار نکنم پس دادگر کیست؟ اگر به عدل رفتار نکنم، دچار زیان و خسران شده ام. عمر گفت: یا رسول الله، اجازه بده گردنش را بزنم. پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: او را واگذار. او را یارانى است که هر یک از شما نماز و روزه اش را در برابر نماز و روزه آنان ناچیز مى شمارد. آنان قرآن مى خوانند، لیکن قرآن از حنجره آنان فراتر نمى رود. از دین بیرون خواهند رفت، آنگونه که تیر از کمان مى جهد.(1)(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.