پاسخ اجمالی:
عدالت، ملکه اى است که در طىّ تمرین ها و تلاش هاى مستمر و دراز مدت در انسان پدید مى آید، تا انسان به سطح بالایى از آن صفت برسد که در وجود او ریشه بدواند و به آسانى زایل نشود. در واقع عدالت ملکه اى نفسانى یا خشیتى الهى است که در دل انسان جا مى گیرد و او را از گناه باز مى دارد و اگر یک بار هم قواى حیوانى بر او چیره شود، فورى توبه مى کند. با توجه به این واقعیت در ملکه عدالت، چگونه مى توان نظریه عدالت صحابه را برای کسانى پذیرفت که مدت کوتاهی پیامبر(ص) را دیده اند؟
پاسخ تفصیلی:
عدالت، ملکه اى است مثل ملکات دیگر از جمله ملکه اجتهاد و شؤون علمى دیگر که در طىّ تمرین ها و تلاش هاى مستمر و دراز مدت در انسان پدید مى آید، تا انسان به سطح بالایى از آن صفت برسد که در وجود او ریشه بدواند و به آسانى زایل نشود.
کسى که دانشمند علم نحو است، وقتى مدتى دراز با مسائل نحو سر و کار داشته باشد، قدرت پاسخگویى و تحلیل هر مسأله و سؤال نحوى که پیش آید مى یابد. عدالت هم چنین است، ملکه اى نفسانى یا خشیتى الهى است که در دل انسان جا مى گیرد و او را از گناه و مخالفت با سنت ها و قوانین خدا باز مى دارد و اگر یک بار هم قواى حیوانى بر او چیره شود، فورى بر مى گردد و توبه مى کند و به این زودى دوباره سراغ آن گناه نمى رود و به همین خاطر، عادل، با معصوم تفاوت دارد، چون در معصوم، هرگز در طول عمرش قواى حیوانى بر او غلبه نمى کند، هرچند قدرت خلاف و گناه در او هست.
با توجه به این واقعیت در ملکه عدالت، چگونه مى توان نظریه عدالت صحابه را به مجرّد آنکه کسى یک بار یا یک روز و یک ماه یا بیشتر پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) را دیده است پذیرفت؟ پس صحابه هم مثل مردم دیگر یا مثل تابعین اند، میان آنان خوب و بد و عادل و غیرعادل وجود دارد.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.