پاسخ اجمالی:
بعد از نوشتن توافق نامه، مالک اشتر خطاب به نویسندگان آن گفت: ما براى جنگيدن با این گروه متجاوز حجّت داریم و به گمراهىِ آنها يقين داشتیم. اگر شما بر ستم ورزى اتّفاق نمى يافتيد، پيروزى در چنگ ما بود. امام علی(ع) هم در مخالفت با این توافق می فرماید: من به آن خشنود نبودم و دوست نمى داشتم كه شما به آن خشنود شويد.
پاسخ تفصیلی:
در کتاب تاريخ طبرى ـ به نقل از عُمارة بن ربيعه جِرمى ـ آمده است: آن گاه كه پيمان صلح مبنی بر حکمیت ابو موسی اشعری و عمرو بن عاص نوشته شد، مالک اشتر را براى ملاحظه آن فرا خواندند. مالک گفت: از اين پس، دست راستم با من مباد و دست چپم به كارم نيايد [این چه پیمانی است] آيا ما از جانب پروردگار خويش، [براى جنگيدن با این گروه متجاوز و یاغی] حجّت نداشتیم و به گم راهىِ دشمنان مان يقين نمى ورزيدیم؟ آيا اگر شما بر ستم ورزى اتّفاق نمى يافتيد، پيروزى در چنگ ما نبود؟ [این چیست که به آن رضایت دادید؟]. آن گاه اشعث بن قيس به وى گفت: به سوى ما بيا [و با صلح، موافقت كن] زيرا وجهى براى روى گردانىِ تو از ما نيست. مالک گفت: آرى. به خدا سوگند، در دنيا، به دليل دنيا [گرايى تان] و در آخرت، به دليل آخرت [گريزى تان] از شما رويگردانم. به راستى، ای اشعث؛ خداوند با اين شمشير من، خون هاى مردانى را ريخته كه تو نزد من از ايشان برتر نيستى و خونت محترم تر نيست. اشعث را، گويى بر بينى اش گدازه اى [آتش] افكنده شده بود! آن گاه به على (عليه السلام) گفته شد: اَشتر، مفاد پيمان را نمى پذيرد و از رأی تو سرپیچی می کند و او را انديشه ای جز برای جنگيدن با شاميان نيست. على (عليه السلام) فرمود: «به خدا سوگند، من، خود [نيز به آن] خشنود نبودم و دوست نمى داشتم كه شما به آن خشنود شويد... و امّا اين كه می گویید مالك از فرمان و رأى من سرپيچيده است؛ وى از اين دست افراد نيست؛ ای كاش در ميان شما دو تن همانند وى بودند؛ اى كاش در ميان شما يك تن مثل او بود كه درباره دشمن، همان گونه مى انديشيد كه من مى انديشم. که در آن صورت، بارِ [فرماندهى] تان بر من سبُك مى شد و اميدوار مى گشتم كه برخى كجروى هاتان اصلاح شود. به راستى، من شما را از آنچه در پيش گرفتيد، نهى كردم؛ امّا از فرمانم سر باز زديد».(1).(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.