پاسخ اجمالی:
مورّخان تصریح دارند که اوّل لقبى که به عنوان یک مذهب در زمان رسول خدا(ص) ظاهر شد لقب شیعه بود. این کلمه لقب چهار نفر از صحابه به نام ابوذر، سلمان، مقداد و عمار بود که معتقد به نصّ بر وصایت حضرت على(ع) بودند. علاوه بر آنها؛ ابو ایوب انصارى، ابوسعید خدرى، انس بن مالک و بریده نیز این نصوص را نقل کرده اند.
پاسخ تفصیلی:
دکتر قفارى مى گوید: «هیچ یک از صحابه عقیده اى از عقاید شیعه؛ از قبیل ادعاى نصّ بر وصایت حضرت على(علیه السلام) را نداشتند»!؟
در پاسخ مى گوییم: اوّلا: نص از جانب خداوند و رسول او براى امامت حضرت على(علیه السلام) است و با وجود این دو احتیاج به تأیید دیگران نیست.
ثانیاً: مورّخان تصریح دارند که اوّل لقبى که به عنوان یک مذهب در زمان رسول خدا(صلى الله علیه وآله) ظاهر شد لقب شیعه بود. این کلمه لقب چهار نفر از صحابه به نام ابوذر، سلمان، مقداد و عمار بوده است.
مورّخین نقل کرده اند که جماعتى از صحابه از بیعت ابوبکر سرباز زده و به دفاع از حضرت على(علیه السلام) در خانه او تحصّن نمودند؛ از قبیل: عباس بن عبدالمطّلب، فضل بن عباس، عتبة بن ابولهب، سلمان فارسى، ابوذر غفارى، عمّار یاسر، مقداد بن اسود، براء بن عازب، ابىّ بن کعب، سعد بن ابى وقّاص، طلحة بن عبیدالله، زبیر بن عوام، خزیمة بن ثابت، فروة بن انصارى، خالد بن سعید بن عاص اموى و سعد بن عباده انصارى.(1)
ثالثاً: با مراجعه به منابع حدیثى پى مى بریم که در میان صحابه افرادى از قبیل ابوذر و مقداد و سلمان و... معتقد به نصّ و وصایت حضرت على(علیه السلام) بوده اند. اینک به برخى از این نصوص اشاره مى کنیم:
1 ـ از ابوذر نقل شده که مى فرمود: «انّه ستکون فتنة، فإن ادرکتموه فعلیکم بکتاب الله و على بن ابى طالب»؛ (2)؛ (همانا فتنه اى در پیش است، اگر آن را درک کردید بر شما باد به کتاب خدا و على بن ابى طالب(علیه السلام)).
2 ـ سلمان از بیعت نکردن مردم با حضرت امیر(علیه السلام) و عدم تمسک به هدایت او اظهار تأسّف و ناراحتى کرد، مى گوید: «أرى علیّاً بین ظهرانیکم فلاتقومون فتأخذون بحجزته، فوالذى نفسى بیده لایخبرکم احد بسرّ نبیکم بعده»(3)؛ (على را مى بینم که بین شما حرکت مى کند ولى شما اقدامى نکرده و به دامان او چنگ نمى زنید! قسم به کسى که جانم به دست اوست بعد از او کسى شما را از سرّ پیامبرتان آگاه نمى سازد).
3 ـ مقداد از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل کرده که فرمود: «معرفة آل محمد برائة من النار، وحبّ آل محمد جواز على الصراط، والولآء لآل محمّد امان من العذاب»(4)؛ (شناخت آل محمّد برائت از آتش است. و حبّ آل محمّد گذر بر صراط. و ولاء آل محمّد امانى از عذاب است).
4 ـ ابو ایوب انصارى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل کرده که به دخترش فاطمه(علیها السلام) فرمود: «اما علمت انّ الله عزوجل اطلع على أهل الأرض فاختار منکم اباک فبعثه نبیاً، ثمّ اطلع الثانیة فاختار بعلک، فاوحى إلىّ فانکحته و اتخذته وصیاً»(5)؛ (آیا نمى دانى که خداوند عزّوجلّ توجّهى بر اهل زمین کرد، از میان آنان پدرت را انتخاب نمود و او را به نبوت مبعوث کرد. آن گاه توجه دیگرى نمود و شوهر تو را انتخاب کرد و به من وحى رساند که دخترم را به نکاح او در آورده و او را وصىّ خود گردانم).
5 ـ ابوسعید خدرى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل کرده که فرمود: «همانا وصىّ و موضع سرّ و بهترین کسى که بعد از خود مى گذارم، کسى که وعده هاى مرا انجام داده و دین مرا بر پا خواهد نمود، على بن ابى طالب است».(6)
6 ـ انس بن مالک مى گوید: رسول خدا(صلى الله علیه وآله) وضو گرفت و دو رکعت نماز به جاى آورد، آن گاه فرمود: «اوّل من یدخل علیک من هذا الباب امام المتقین و سیّد المسلمین و یعسوب الدین و خاتم الوصیین... فجاء علىّ...»؛ (اوّل کسى که بر تو از این در وارد مى شود امام متّقین و سید مرسلین و رهبر دین و خاتم اوصیا است...). ناگهان على(علیه السلام) وارد شد. پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: چه کسى آمد اى انس؟ انس مى گوید: عرض کردم: على، آن گاه حضرت(صلى الله علیه وآله) در حالى که خوشحال بود نزد او آمد و او را در بغل گرفت... .(7)
7 ـ بریده مى گوید: پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: « براى هر پیامبرى وصیّى و وارثى است و همانا على وصى و وارث من است».(8)
8 ـ ابوذر روزى در عهد عثمان بر در مسجد رسول خدا(صلى الله علیه وآله) ایستاده و در ضمن خطبه اى گفت: «... و محمّد وارث علم آدم و آنچه به آن پیامبران تفضیل داده شده اند مى باشد، و على بن ابى طالب وصىّ محمّد و وارث علم او است...».(9)، (10)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.