پاسخ اجمالی:
شیعه امامیه و معتزله با دلایل عقلی و نقلی معتقد به نفی رویت خداوند هستند. دلیل عقلى: دیدن با چشم تنها وقتی است که شىء مرئى در جهت و مکان خاصى مقابل بیننده قرار گیرد، و حال آن که این مسأله در مورد خداوند متعال محال است. دلیل نقلى: خداوند در قرآن مى فرماید: «او را هیچ چشمى درک نمى کند و حال آن که او بینندگان را مشاهده مى کند». «حضرت موسى(ع) عرض کرد: خدایا! خودت را بر من بنمایان که تو را ببینم؛ خداوند در پاسخ فرمود: مرا تا ابد نخواهى دید». و آیات و روایات دیگر.
پاسخ تفصیلی:
شیعه امامیه و معتزله که معتقد به نفى رؤیت به دیده ظاهرى هستند، به چند دلیل عقلى و نقلى( قرآنى و حدیثى) تمسک کرده اند که به برخى از آن ها اشاره مى کنیم:
الف) دلیل عقلى
هر عاقلى مى داند که دیدن با چشم امکان ندارد، مگر آن که شىء مرئى در جهت و مکان خاصى مقابل بیننده قرار گیرد و حال آن که این مسأله در مورد خداوند متعال محال است(1).
ب) دلیل نقلى قرآنى
1 ـ خداوند مى فرماید: «لا تُدْرِکُهُ اْلأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ اْلأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطیفُ الْخَبیرُ»(2)؛ ( او را هیچ چشمى درک نمى کند و حال آن که او بینندگان را مشاهده مى کند و او نامرئى و به همه چیز آگاه است).
قاضى عبدالجبار معتزلى در شرح این آیه مى گوید: «هنگامى که ادراک با بینایى همراه شود، به معناى دیدن است که در این آیه، خداوند آن را نسبت به خودش نفى کرده است».(3)
2 ـ خداوند مى فرماید «... وَ لا یُحِیطُونَ بِهِ عِلْماً»(4)؛ ( هیچ کس به او احاطه علمى ندارد). پر واضح است که رؤیت نوعى احاطه علمى از بشر بر خداوند متعال است که خداوند متعال آن را از خودش نفى مى کند.
3 ـ خداوند مى فرماید:«وَ لَمّا جآءَ مُوسى لِمیقاتِنا وَ کَلَّمَهُ رَبُّهُ قالَ رَبِّ أَرِنی أَنْظُرْ إِلَیْکَ قالَ لَنْ تَرانی وَلکِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکانَهُ فَسَوْفَ تَرانی فَلَمّا تَجَلّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکّاً وَ خَرَّ مُوسى صَعِقاً فَلَمّا أَفاقَ قالَ سُبْحانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنینَ»(5)؛ ( و چون موسى در وقت معیّن به وعده گاه ما آمد و پروردگارش با وى سخن گفت، موسى (به تقاضاى قوم خود) عرض کرد: خدایا! خودت را بر من بنمایان که تو را ببینم؛ خداوند در پاسخ فرمود: مرا تا ابد نخواهى دید ولکن به کوه بنگر، اگر کوه به جاى خود برقرار تواند ماند تو نیز مرا خواهى دید. پس آن گاه که نور خدا بر کوه جلوه کرد، کوه را متلاشى ساخت و موسى بى هوش افتاد، سپس که به هوش آمد، عرض کرد: خدایا تو منزّه و برترى، به درگاهت توبه کردم و اوّل کسى باشم که ایمان آوردم).
در این آیه از چند جهت مى توان بر نفى رؤیت استفاده کرد:
الف) جواب خداوند به نفى مؤبّد:« لَنْ تَرانی»
ب) تعلیق امکان رؤیت بر امر محال: «وَ لکِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکانَهُ فَسَوْفَ تَرانی».
ج) تنزیه حضرت موسى(علیه السلام) از رؤیت بعد از به هوش آمدن: «قالَ سُبْحانَکَ».
د) توبه حضرت موسى(علیه السلام) از طلب رؤیت از جانب هفتاد نفر:« تُبْتُ إِلَیْکَ».
ج) دلیل نقلى روایى
1 ـ مسلم از عایشه نقل کرده است: «هر کس گمان کند که محمّد پروردگارش را دیده، بر خداوند نسبت ناروا داده است».(6)
2 ـ نسایى از ابوذر نقل کرده است: «پیامبر(صلى الله علیه وآله)خداوند را با قلبش، نه با دیدگانش مشاهده نموده است».(7)
3 ـ طبرى در تفسیرش از ابن عباس در تفسیر آیه:«سُبْحانَکَ تُبْتُ إِلَیْکَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنینَ...» نقل مى کند که معناى آیه این گونه است: ( من اولین کسى هستم که ایمان مى آورم به این که هیچ کس از مخلوقات، او را نخواهد دید).(8)
4 ـ ابن ماجه نیز روایتى را از پیامبر(صلى الله علیه وآله) در مورد سؤال از میّت نقل مى کند، که در آن آمده است: میّت به جهت این پاسخ که خداوند دیده نمى شود، پاداش نیکى به او داده مى شود.(9)
5 ـ امام على(علیه السلام) در توصیف خداوند متعال مى فرماید: «ستایش مخصوص خداوندى است که... دیدگان او را نبینند و پوشش ها او را مستور نسازند».(10)
6 ـ اسماعیل بن فضل مى گوید: از امام صادق(علیه السلام) پرسیدم که آیا خداوند در روز رستاخیز دیده مى شود؟ حضرت(علیه السلام) فرمود: «منزّه است خداوند، و بسیار دور است از این امر، اى پسر فضل! دیدگان تنها اشیایى را مى بینند که رنگ و کیفیت داشته باشند؛ در حالى که خداوند خالق رنگ ها وکیفیّت است».(11)
7 ـ ذعلب یمانى از امام على(علیه السلام) سؤال کرد: اى على(علیه السلام!) آیا پروردگارت را دیده اى؟ حضرت فرمود: آیا چیزى را که نمى بینم عبادت کنم؟ ذعلب پرسید: چگونه او را دیده اى؟ حضرت فرمود: دیدگان به مشاهده عیان او را نبینند، بلکه قلب ها به حقیقتِ ایمان او را ادراک کنند...».(12)
8 ـ امام صادق(علیه السلام) فرمود: «روزى پیامبر(صلى الله علیه وآله) بر شخصى گذر نمود که دیدگانش را بر آسمان دوخته و دعا مى کند، فرمود: چشمانت را ببند؛ زیرا او را نخواهى دید»(13).(14)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.