پاسخ اجمالی:
ابن ابى الحدید مى گوید: «...مقصود ما از وصایت و وصیّت، نصّ و خلافت نیست، لکن امورى است که اگر آشکار شود اشرف و اجلّ است». پاسخ: 1- او کلمه «وصیّت» را از معناى اصلى آن بدون هیچ بیّنه و سببى خارج کرده.2 ـ در لفظى که مطلق است بدون شاهد، ادّعاى تقیید مى کند.3- ادعا کرده: پیامبر(ص) برای امور شخصی شان وصی قرار دادند،درحالیکه پیامبر(ص) اموال و اولاد صغارى نداشت تا بر این شؤون وصىّ معیّن کند. 4- با مراجعه به کلمات روایات «وصایت» پى به مورد وصایت که همان امامت و رهبرى امت است خواهیم برد.
پاسخ تفصیلی:
ابن ابى الحدید در توجیه احادیث «وصایت» از حیث معنا مى گوید: «... مقصود ما از وصایت و وصیّت، نصّ و خلافت نیست، لکن امورى است که اگر آشکار شود اشرف و اجلّ است...».(1)
در پاسخ مى گوییم:
1 ـ ایشان کلمه «وصیّت» را از معناى اصلى آن بدون هیچ بیّنه و سببى خارج کرده است.
2 ـ ایشان در لفظى که مطلق است ادّعاى تقیید مى کند، و لذا باید بر این ادّعاى خود شاهدى اقامه کند که وجود ندارد.
3- کسانی که ادعا دارند رسول اکرم (صلی الله علیه و آله ) برای امت اسلام - که برای آن زحمات طاقت فرسایی کشیدند- بعد از خود وصی معرفی نکردند چگونه می گویند ایشان برای امور شخصی شان وصی قرار دادند
4 ـ وصیّت بدون نصّ از جانب موصی بر وصىّ به طور یقین تحقّق نمى یابد. حال اگر ابن ابى الحدید اصل وصایت حضرت على(علیه السلام) را قبول دارد، چگونه ادّعا مى کند که مقصود ما از وصیّت، نصّ نیست.
5 ـ مسلمانان همگى این مطلب را به خوبى مى دانند که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نه اموال زیادى را به جا گذاشت و نه اولاد صغارى را که احتیاج به وصیّت به آن ها داشته باشد تا بر این شؤون وصىّ معیّن کند.
آرى، او از آنجا که پدر امّت است، احتیاج دارد که شخصى را که همانند او دلسوز این امّت است به عنوان وصىّ براى این امت معیّن کند، تا قیام به وظایف او در میان آنان نماید.
6 ـ با مراجعه به کلمات روایات «وصایت» پى به مورد وصایت که همان امامت و رهبرى امت است خواهیم برد؛ زیرا در برخى از روایات، پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «براى من نبوت و براى على وصایت است». و نیز در حق على(علیه السلام) فرمود: «او خاتم اوصیا است». این تعبیرات با معناى خلافت و امارت سازگارى دارد.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.