پاسخ اجمالی:
علماى اهل سنّت اتفاق دارند که خروج بر ضدّ امام و خلیفه ستمگر جایز نیست. «ابوبکر مروزى» از «احمد بن حنبل» نقل مى کند که او امر به جلوگیرى از خون ریزى و انکار شدید از خروج علیه خلیفه مسلمین مى نمود. دکتر «عطیه زهرانى» در ذیل حکایت «مروزى» مى گوید: «سند این حکایت صحیح است و مذهب سلف همین است».البته برخی فرقه ها مثل خوارج و معتزله اینگونه خروج را مشروع می دانند اما اکثریت اهل سنت بر حرمت قیام ادعای اجماع کرده اند.
پاسخ تفصیلی:
علماى اهل سنّت اتفاق کرده اند بر این که خروج بر ضدّ امام و خلیفه جائر و ستمگر جایز نیست.
از قدما، «عبدالله بن عمر» و «احمد بن حنبل» از مخالفان سرسخت خروج علیه خلیفه مسلمین بوده اند گرچه ظالم و جائر باشد. «ابوبکر مروزى» از «احمد بن حنبل» نقل مى کند که او امر به جلوگیرى از خون ریزى و انکار شدید از خروج علیه خلیفه مسلمین مى نمود.(1)
دکتر «عطیه زهرانى» در ذیل حکایت «مروزى» مى گوید: «سند این حکایت صحیح است و مذهب سلف همین است.»(2)
«امام نووى» در شرح «صحیح مسلم» ادعاى اجماع نموده است و مى گوید: «... و امّا خروج بر امامان مسلمین و جنگ با آنان به اجماع مسلمین حرام است اگرچه فاسق و ظالم باشند.»(3)
دکتر «محمّد فاروق نهبان» حرمت خروج بر امام جائر و فاسق را به اکثر اهل سنّت نسبت مى دهد و مى گوید: «علما در حکم انقلاب و شورش علیه امام ظالم و فاسق دو نظر دارند:
نظر اوّل آن است که خروج بر امام و خلع او از قدرت جایز است. این رأى معتزله و خوارج و زیدیه و برخى از مرجئه است، بلکه خروج را واجب مى دانند و به آیه: «وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى»(4). و آیه «فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِىءَ إِلَى أَمْرِ اللهِ»(5) و آیه «لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ»(6) تمسّک کرده اند... .
نظر دیگر آن است که شمشیر کشیدن بر علیه امام جائز نیست; زیرا منجّر به فتنه و خون ریزى خواهد شد و این نظرِ اکثریت اهل سنّت و رجال حدیث و عده زیادى از صحابه از قبیل «ابن عمر» و «سعد بن ابی وقّاص» و «اسامة بن زید» است.»(7).(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.