پاسخ اجمالی:
به گواهی تاریخ، عایشه میانه خوبی با حضرت علی(ع) نداشت و زخم کینه و دشمنی او با حضرت، در جنگ جمل سر باز کرد. اما مهم اینجاست که حتی عایشه نیز هرگز نتوانست فضائل و کمالات آن حضرت را کتمان کند و توصیفاتی مانند: عبادت بودن یاد علی، وارد بودن حدیث کساء و آیه تطهیر در حق علی و اهل بیتش، بر مدار حق بودن علی و محبوب ترین بودن علی و فاطمه نزد پیامبر و... را در حق آن حضرت بیان نمود.
پاسخ تفصیلی:
عایشه دختر ابی بکر بن ابی قحافه، یکی از زنان پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) است که بر اساس تواریخ معتبر، میانۀ خوبی با علی(علیه السلام) و فاطمه(علیها السلام) و فرزندان ارجمند آنان نداشت. و این بغض و خصومت او در جنگ جمل کاملا ظاهر شد. یعنی همان زمان که او به خود اجازه می داد، همه سفارشهایی را که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در مورد لزوم پیروی و اطاعت از علی(علیه السلام) بیان فرموده است، نادیده بگیرد، و آشکارا در مقابل آن حضرت اقدام به مبارزه کند.
اما مطلب مهم این است که حقیقتا فضیلت و کمال بی منتهای علی علیه السلام و خاندان پاک آن حضرت به اندازه ای درخشنده است که هیچ کس و هیچ چیز قادر به جلوگیری از پرتو افکنی آن نیست. به طوری که عایشه نیز با چنین طرز تفکری هرگز نتوانست فضائل و کمالات آن حضرت را کتمان کند. اکنون به مواردی از گفتار وی دربارۀ فضائل امام علی(علیه السلام) اشاره میکنیم:
1. «عن هشام بن عروة، عن ابیه، عن عائشة قالت: قال رسول الله (صلی الله علیه وآله و سلم): ذکر علی عبادة»(1)؛ (هشام بن عروه از پدرش، از عایشه روایت میکند که گفت: رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: یاد کردن علی عبادت است).
2. «عن عائشة أنّ رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) خرج و علیه مرط مرجل من شعر أسود، فجاء الحسن فأدخله، ثم جاء الحسین فأدخله، ثم فاطمة، ثم علی، ثم قال: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت» »(2)؛ (از عایشه روایت شده که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) بیرون آمد در حالی که عبای منقوش را که از موی سیاه بود، برتن خود داشت. پس حسن(علیه السلام) آمد و پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) او را داخل آن کساء کرد. سپس حسین(علیه السلام) آمد و آن حضرت او را نیز داخل کساء نمود، آنگاه فاطمه (علیها السلام) و بعد علی (علیه السلام) آمدند و داخل کساء شدند. سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) (این جملات قرآن کریم را بیان) فرمود: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت»؛ (خداوند فقط می خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد).
3. «عن عائشة... قالت: رحم الله علیا لقد کان علی الحق... »(3)؛ (عایشه گفت: خدا علی را رحمت کند که حقیقتا بر حق بود...).
4. «عن جمیع بن عمیر قال دخلت علی عائشة، فقلت لها: من کان احب الناس الی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)، قالت: أما من الرجال فعلیٌّ، و أما من النساء ففاطمة»(4)؛ (جمیع بن عمیر گوید که بر عایشه وارد شدم، پس به او گفتم: محبوبترین مردم نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) چه کسی است؟ گفت: از مردان علی و از زنان فاطمه نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) محبوبترند).
5. «عن شریح بن هانی، عن ابیه، عن عائشة، قالت:ما خلق الله خلقا کان احب الی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) من علی»(5)؛ (شریح بن هانی از پدرش روایت میکند که عایشه گفت: خلق نکرد خداوند آفریدهای را که نزد رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) محبوبتر از علی (علیه السلام) باشد).
6. «عن عطاء، قال: سألت عائشة عن علی(علیه السلام)، فقالت: ذاک خیر البشر لا یشک فیه الا کافر»(6)؛ (عطا گفت از عایشه در مورد علی(علیه السلام) سؤال کردم، عایشه گفت: او بهترین انسان است، و در این مطلب شک و تردید نمیکند مگر کافر).
7. «حدثنا جعفر بن برقان قال: بلغنی ان عائشة کانت تقول: زینوا مجالسکم بذکر علی (علیه السلام)»؛ (جعفر بن برقان روایت کرد که با خبر شدم که عایشه میگفت: مجالس و محافل خود را با یاد علی (علیه السلام) زیبایی ببخشید).
8. «عائشة رفعته: ان الله قد عهد إلی من خرج علی علیٍّ فهو کافر فی النار، قیل: لم خرجت علیه؟! قالت: أنا نسیت هذا الحدیث یوم الجمل حتی ذکرته بالبصرة و أنا استغفر الله»(7)؛ (عایشه به حدیث مرفوع (از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم) روایت کرد که:همانا خداوند مقرر نمود که هر کس بر علی، خروج کند، کافر و در آتش دوزخ است. (وقتی عایشه این حدیث را بیان کرد به او) گفته شد: چرا تو بر علی خروج کردی؟ عایشه گفت: من این حدیث را در جمل فراموش کرده بودم تا آنکه در بصره به یادم آمد و توبه کردم).
9. «عن عطاء بن ابی رباح، عن عائشة، قالت: علی بن ابی طالب اعلمکم بالسنة»(8)؛ (عطا پسر ابی رباح، از عایشه روایت کرد که گفت: عالمترین شما به سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، علی بن ابی طالب است).
10. «عن عطاء عن عائشة قالت: علی اعلم اصحاب محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)».(9) (از عطا روایت شد که عایشه گفت:داناترین اصحاب محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)، علی(علیه السلام) است).
11. «عن عائشة، قالت: قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم)، و هو فی بیتها لما حضره الموت: ادعوا لی حبیبی[قالت] فدعوت له ابو بکر فنظر الیه ثم وضع رأسه ثم قال: ادعوا لی حبیبی، فدعوا له عمر، فلما نظر الیه وضع رأسه، ثم قال: ادعوا لی حبیبی، فقلت: ویلکم ادعوا له علی بن ابی طالب، فوالله ما یرید غیره[فدعوا علیا فأتاه] فلما أتاه أفرد الثوب الذی کان علیه ثم أدخله فیه فلم یزل یحتضنه حتی قبض و یده علیه»(10)؛ (از عایشه روایت است که گفت: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به هنگام رحلت و احتضار در خانه او بود و فرمود: حبیب مرا نزد من فرا خوانید پس ابو بکر را فرا خواندیم، حضرت نگاهی به او کرد و سپس سر خود را برگرداند آنگاه فرمود: حبیب مرا نزد من فراخوانید، پس عمر را فراخواندیم، وقتی حضرت به او نگاه کرد سر خود را برگرداند آنگاه فرمود: حبیب مرا نزد من فراخوانید، پس من گفتم: وای بر شما، علی بن ابی طالب را برای او فراخوانید، به خدا سوگند غیر از علی را اراده نفرموده است، پس علی را فراخواندند وقتی آن حضرت آمد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پارچهای را که روی خود داشت، کنار زد و علی (علیه السلام) را داخل آن پارچه نمود، و او را از خود جدا نکرد تا رحلت نمود، در حالی که دست پیامبر بر بدن علی (علیه السلام) بود).
12. «عن عائشة قالت: رأیت النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) التزم علّیاً و قبَّله و[هو] یقول: بابی الوحید الشهید، بأبی الوحید الشهید»(11)؛ (عایشه گوید که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) را دیدم ملتزم و همراه علی بود و او را بوسید و میفرمود: پدرم فدای شهید تنها، پدرم فدای شهید تنها). (12)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.