پاسخ اجمالی:
با تأمّل در مفهوم روایات دوازده خلیفه مى توان پى به مصداق آنها برد. مضامینى از قبیل کلّهم من قریش، خلیفه، بقاء الاسلام عزیزاً بهم، قیام الدین بهم، قیّمون على الأمّة، خذلان البعض لهم و تعریضهم للمعاداة تصریح دارند که: تمام دوازده نفر از قریشند، و مانند پیامبر(ص) از مقام عصمت برخوردارند، موجب عزّت اسلامند، و دین با آنها پايدار است و کسانى که در صدد خوارى آنان برآیند نمى توانند هیچ ضررى به آنان بزنند. با ملاحظه این موارد تنها مصداق این احادیث همان دوازده امام معصوم از ذریه پیامبرند.
پاسخ تفصیلی:
با تأمّل و دقّت در مفهوم روایات دوازده خلیفه مى توانیم پى به مصداق آنها ببریم، به این که آنان کسانى غیر از اهل بیت عصمت و طهارت نیستند. زیرا در این روایات مضامینى از قبیل: «کلّهم من قریش»، «خلیفه»، «بقاء الاسلام عزیزاً بهم»، «قیام الدین بهم»، «قیّمون على الأمّة»، «خذلان البعض لهم» و «تعریضهم للمعاداة» و... وجود دارد که هر یک از آن ها به تنهایى مى تواند مبیّن مصداق حقیقى دوازده امام که همان دوازده نفر از ذریه معصوم پیامبرند باشد. در این جا به بیان هر یک از این صفات مى پردازیم:
1 ـ کلّهم من قریش
این جمله تصریح دارد به این که تمام دوازده نفر از طایفه قریشند. و لذا تمام مذاهب کلامى اسلامى بر این اتفاق دارند که شرط است امام از قبیله قریش باشد. و از آن جهت که این دوازده نفر پیاپى بعد از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى آیند؛ همان گونه که ظاهر روایات به قرینه کلمه «بعدى» است، لذا نمى توان بر امامى غیر از ائمه از اهل بیت حمل نمود [ضمن اینکه با برخی روایات که در آن ها «کلهم من بنی هاشم» آمده نیز همخوانی دارد].
2 ـ خلیفه
در برخى از روایات اشاره به پیاپى آمدن دوازده خلیفه بعد از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) دارد، خلیفه از ماده خلف به معناى جانشین است، هر کس نمى تواند جانشین رسول خدا باشد، کسى چنین است که همانند او از مقام عصمت برخوردار است، و آنان کسانى غیر از دوازده معصوم از اهل بیت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نیستند. خلیفه واقعى کسى است که همانند رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بر امّت ولایت داشته و هدایت گر آنان به راه مستقیم و متن واقع باشد؛ خواه در ظاهر و بالفعل زمام امور مسلمین به او واگذار شده باشد یا چنین نباشد.
3 ـ بقاء الاسلام عزیزاً بهم
در برخى از روایات به این نکته اشاره شده که اسلام به وجود این دوازده نفر بقاى با عزت دارد؛ یعنى آنان هستند که موجب عزّت و سربلندى اسلام خواهند بود؛ زیرا با عمل کردن به دستورات آن و تبیین صحیح و درست از آن، همه را به سوى اسلام ناب سوق داده و سبب خوشبینى مردم نسبت به آن گشته اند.
4 ـ قیام الدین بهم
این جمله به این نکته اشاره دارد که این دوازده نفر در جايگاهي قرار دارند كه دين به سبب وجود آنها پايدار است، اگر آن ها نبودند از دین خبرى نبود. نیز همان گونه که اسلام و دین تا روز قیامت باقى است آن ها هم باقى بوده و پرچم دار دین تا روز قیامت اند، این افراد کسانى غیر از دوازده نفر از ذریه معصوم رسول خدا نیستند که اوّل آن ها على بن ابى طالب(علیه السلام) و آخر آنان حضرت مهدى(علیه السلام) است.
این تعبیر نیز دلالت دارد بر این که این دوازده نفر باید داراى بلندترین درجه از علم دین و عمل بر وفق آن را داشته باشند تا صلاحیّت حفظ دین و هدایت مردم را داشته باشند.
5 ـ لا یضرّهم من خذلهم
در برخى از روایات چنین آمده: «کسانى که در صدد خوارى آنان برآیند نمى توانند هیچ گونه ضررى را به آنان وارد کنند»(1). و نیز از برخى روایات دیگر استفاده مى شود که آن ها با انواع و اقسام دشمنى ها روبه رو خواهند شد، و به هر نحو ممکن گروهى در صدد مقابله و مبارزه با آن ها برخواهند آمد تا نورشان را که همان نور حق است خاموش کنند. ولى هرگز نمى توانند کوچک ترین ضررى را به آن ها برسانند. هرگز نمى توانند از اهداف اساسى و مهمّ آن ها در حفظ دین و نگه دارى اسلام ناب جلوگیرى کنند.
با ملاحظه این موارد و صفات دیگر که در روایات آمده پى خواهیم برد به این که تنها مصداق این گونه احادیث همان دوازده امام معصوم از ذریه رسول خدایند؛ زیرا آنان بودند که این صفات به تمامه در وجودشان منطبق گشته بود. آنان خلیفه واقعى پیامبر و کسانى بودند که پرچم دار اسلام ناب در طول عمر خود بودند، که دشمنان با تمام معارضات و مبارزات بر ضدّ آن ها هرگز نتوانستند نور آن ها را خاموش کنند.
آنان کسانى بودند که در عصر خود همه نوع اذیت و آزار را از حاکمان مشاهده کردند و با وضع فجیع عده اى به زندان رفته و برخى مسموم شده و برخى نیز با فجیع ترین وضع به شهادت رسیدند، ولى هرگز دست از تبیین حقّ و اسلام ناب برنداشته و در عین حال از عزّت و عظمتشان ذره اى کاسته نگشت، بلکه روز به روز بر محبتشان در قلوب مسلمین واقعى افزوده گشت.
آنان کسانى اند که از بعد وفات رسول خدا(صلى الله علیه وآله) تا کنون باقى بوده و با ادامه حیات و طول عمر امام دوازدهم، این خطّ خلافت و امامت تاکنون ادامه یافته و تا روز قیامت نیز باقى خواهد بود، گرچه به جهاتى در پشت ابر و پرده غیبت به سر مى برد.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.