پاسخ اجمالی:
قوانین کیفرى اسلام گرچه ظاهراً شدید هستند، ولى در مقابل، اثبات جرم نیز به آسانى صورت نمی گیرد و براى آن شرائطى تعیین شده که غالباً تا گناه علنى نشود، آن شرائط حاصل نمى گردد. همانند تعداد شهود در زنا، که باید چهار نفر آن را دیده باشند و نه اینکه از روی قراین بگویند، از سویی شهادتشان نیز باید با هم هماهنگ باشد. نتیجه این که: روش اسلام در «تعیین مجازات» و «راه اثبات جرم» روشى است که حداکثر تأثیر را در نجات جامعه از آلودگى به گناه دارد، در حالى که افراد مشمول این مجازات ها عملاً زیاد نیستند.
پاسخ تفصیلی:
در پاسخ به این سؤال باید توجه داشت که قوانین کیفرى اسلام گرچه ظاهراً سخت و شدید هستند، ولى در مقابل، راه اثبات جرم در اسلام به این آسانى نیست، و براى آن شرائطى تعیین شده که غالباً تا گناه علنى نشود، آن شرائط حاصل نمى گردد.
مثلاً: افزایش دادن تعداد شهود به چهار نفر براى اثبات زنا که در آیه 15 سوره «نساء» به آن اشاره شده، به قدرى سنگین است که فقط افراد بى باک و بى پروا ممکن است مجرم شناخته شوند، بدیهى است این چنین اشخاص باید به اشدّ مجازات گرفتار شوند، تا عبرت دیگران گردند و محیط از آلودگى گناه پاک گردد.
همچنین براى شهادت شهود شرائطى تعیین شده، از قبیل رؤیت و عدم قناعت به قرائن، و هماهنگى در شهادت، و مانند آن، که اثبات جرم را سخت تر مى کند.
به این ترتیب، اسلام، احتمال یک مجازات فوق العاده شدید را در برابر این گونه گناهکاران قرار داده، و همین احتمال، اگر چه ضعیف هم باشد مى تواند در روحیه غالب افراد اثر بگذارد.
اما راه اثبات آن را مشکل قرار داده تا عملاً در این گونه موارد اعمال خشونت به طور وسیع انجام نگیرد، در حقیقت اسلام خواسته اثر تهدیدى این قانون کیفرى را حفظ کند، بدون این که افراد زیادى مشمول اعدام شوند.
نتیجه این که: روش اسلام در «تعیین مجازات» و «راه اثبات جرم» روشى است که حداکثر تأثیر را در نجات جامعه از آلودگى به گناه دارد، در حالى که افراد مشمول این مجازات ها عملاً زیاد نیستند و به همین جهت ما از این روش به عنوان روش «سهل و ممتنع» تعبیر کردیم.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.