پاسخ اجمالی:
در حالی که برای کارشناسان مسائل مذهبی ایران سرسپردگی تشکیلات بهاییت در مقابل صهیونیسم، روشن بود، با گسترش شبکه اطلاعاتی اعراب، و تسلّط آنان بر اوضاع سیاسی و اقتصادی خود و گسترش روابط متقابل مجامع اسلامی جهان، از فعالیت ها و نقش محافل ملی بهائیان، در حفظ منافع صهیونیسم ، پرده برداشته شد. سرسپردگی زعمای بهائیت به صاحبان منافع صهیونیسم و اسرائیل، موجب شد که موضوع بهائی گری در کشورهای عربی - اسلامی، جزء دستور کار "دفتر تحریم اعراب علیه اسرائیل" وابسته به اتحادیه عرب قرار گیرد.
پاسخ تفصیلی:
آنچه را که نمی توان در رابطه ی صهیونیست با بهائیت نادیده گرفت، همانا نقش محافل ملی بهائیان در اجرای قسمتی از طرح های وزارت اطلاعات اسرائیل، برای پوشش هر چه بیشتر عوامل اطلاعاتی در کشورهای عربی و اسلامی است.
در حالی که برای کارشناسان مسائل سیاسی - مذهبی ایران، روشن و آشکار بود که قبل از زمانی که طرح دوستی و روابط متقابل "عباس افندی" با صهیونیسم، پی ریزی نگردیده بود، در ایران یهودی - بهائی، وجود نداشته و تحت چنین خصوصیتی افرادی را نمی یافتیم. ولی پس از انعقاد چنین سرسپردگی و تداوم آن در زمان "شوقی افندی"، خاصّه پس از تشکیل دولت اسرائیل در اراضی فلسطین، دیدیم که چگونه در ایران افراد زیادی از یهودیان، در بهائیت ثبت نام نمودند و هر دوی آنها، صمیمانه تشکیل سازمان، و موجد افرادی شدند که جز "یهودی - بهائی" لقبی دیگر بر آنها نمی توان داد. و همین امر، چه از جانب یهودیان ایران و چه از جانب بهائیان، مورد گفتگوی صریح محافل بهائی در ایران قرار می گرفت. و اسرائیل "قلب العالم" اصطلاحی مشترک برای حفظ منافع هر دو گروه، از جانب "شوقی افندی" ابداع و زبانزد بهائیان و یهودیان صهیونیست گردید.
گسترش شبکه اطلاعاتی اعراب، و تسلّط و حاکمیّت آنان بر اوضاع سیاسی و اقتصادی، خود از یک سو، و از سوی دیگر، گسترش روابط متقابل مجامع اسلامی جهان، و تشکیل کنفرانس های بین المللی اسلامی، در سطح نمایندگان سیاسی و علمای اسلامی کشورهای مسلمان، پرده از روی فعالیت ها و نقش محافل ملی بهائیان، در حفظ و ترویج منافع صهیونیسم و اسرائیل، برداشت. یکباره کشورهای عربی متوجه شدند که عوامل بهائی، از جمله مهمترین عوامل اسرائیل و صهیونیسم، خاصه در کشورهای اسلامی و آفریقائی است.
پی گیری جدی، و کسب اطلاعات و مدارک سیاسی از چنین سرسپردگی زعمای بهائیت به صاحبان منافع صهیونیسم و اسرائیل، "جامعه اتحادیه کشورهای عربی" را متقاعد ساخت، که موضوع بهائی گری را در کشورهای عربی - اسلامی، جزء دستور کار "دفتر تحریم اعراب علیه اسرائیل" وابسته به اتحادیه عرب قرار دهد.
"دفتر تحریم اعراب علیه اسرائیل"، از طرف دولت های کشورهای عربی، مسئولیت داشت که یک شناسائی کامل از تمامی شرکت ها و مجتمع های صنعتی و اقتصادی آمریکائی و اروپائی و... که با اسرائیل منافع مشترک داشته، و به اتکای قدرت اقتصادی مستقیماً به نفع اسرائیل و به زیان اعراب کوشش می کنند، به عمل آورده، و لیست سیاهی از آنها تهیه و به استحضار دولت های عرب، جهت تحریم هر نوع معامله و همکاری اقتصادی با آنها، برساند.
تأکیدهای مکرر مقامات جامعه عرب، مبنی بر ملاحظه غیر دینی و غیر نژادی بر چنین تحریمی، نشانگر مقاصد صرف سیاسی کشورهای عربی از تحریم اعراب علیه اسرائیل است.
در حال حاضر، بهائیان در کشورهای عربی و اسلامی، فعالیت های چشم گیری داشته، و با پشتیبانی صهیونیسم جهانی و اسرائیل، در بسیاری از نقاط جهان به ویژه ایالات متحده ی آمریکا، مراکز مهمی را برای اهداف صهیونیستی، زیر پوشش بهائیت ایجاد کرده اند.
بنا به اطلاعاتی که خبر گزاری خاورمیانه در دمشق به دست آورده است، منظور نمودن این موضوع در صورت جلسه کنفرانس آینده ی تحریم اسرائیل، به دنبال گزارش های متعددی است که پیرامون فعالیت های صهیونیستی بهائیان به ادارات تحریم اسرائیل رسیده است...».
سی و هفتمین کنفرانس تحریم اسرائیل وابسته به جامعه عرب، در 23 فوریه 1975 م، در قاهره گشایش یافت، و در روز 25 فوریه، نتایج مهم و تصمیمات متخذه در کنفرانس تحریم، در مطبوعات جهان منتشر گردید.
روزنامه "المحرر" چاپ بیروت، در 25 فوریه 1975 م، تحت عنوان "مؤتمر مکاتب مقاطعة اسرائیل" تصمیم کنفرانس تحریم را، به نقل از محمد محجوب و دیگر ناظران آگاه در خصوص رابطه محافل و مراکز بهائیان با صهیونیسم و اسرائیل، چنین اعلام نمود:
« و قرّر المکتب أیضاً فرض حظر علی نشاط البهائیین فی الدول العربیة و إغلال محافلهم بعد أن ثبت أنّ الصهیونیة تستر ورائهم...»؛ (همچنین، "دفتر تحریم اعراب علیه اسرائیل" مقرر داشت، که بایستی دولت های عربی از جنبش بهائی ها و تشکیل محافل آنها، شدیداً جلوگیری کنند؛ زیرا برای اعضای کنفرانس مسلم گردید که صهیونیسم، به طور پنهانی پشتیبان جنبش و محافل بهائیان است). (1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.