پاسخ اجمالی:
همه چیز خفّاش عجیب است، امّا پرواز سریع خفاش در تاریکى شب بدون برخورد به مانع از همه عجیب تراست؛ همچنان که على(ع) در ضمن خطبه مفصلى پیرامون آفرینش خفاش، به آن اشاره می فرماید. یک دانشمند روسى ثابت کرده که خفّاش راه خود را در دل شب به کمک امواج ماوراءِ صوت که به وسیله عضلات نیرومند حنجره اش ایجاد و از طریق سوراخ هاى بینى بیرون می فرستد، پیدا می کند و گوش بزرگ او گیرنده امواجى است که باز مى گردد؛ و اگر گوش هاى خفاش را بردارند نمى تواند بدون برخورد به مانع در تاریکى پرواز کند.
پاسخ تفصیلی:
نگاهى به آسمان تیره شب مى دوزیم، یک پرنده استثنایى را در لابه لاى پرده هاى ظلمت همچون شبح اسرارآمیزى مى بینیم که با شجاعت تمام به هر سو براى پیدا کردن طعمه خویش در پرواز است.
این پرنده همان «شب پره یا خفاش» است که همه چیزش عجیب است امّا پروازش در دل تاریکى شب از همه عجیب تر.
حرکت سریع خفاش در تاریکى شب بدون برخورد به مانع، به قدرى شگفت انگیز است که هر قدر درباره آن مطالعه شود اسرار تازه اى از این پرنده اسرارآمیز به دست مى آید.
این پرنده در میان تاریکى با همان سرعت و شجاعتى حرکت مى کند که کبوتر تند پرواز در دل آفتاب و مسلماً اگر وسیله اى براى اطلاع از وجود موانع نداشت خیلى دست به عصا حرکت مى کرد.
اگر او را در تونلى تاریک و باریک و پر پیچ و خم که آن را به دوده آغشته باشند رها سازند از تمام پیچ و خم ها مى گذرد بدون این که حتى یک بار به دیوار تونل برخورد کند و ذره اى دوده روى بال او بنشیند. این وضع عجیب خفاش معلول خاصیّتى در وجود او است شبیه خاصیّتِ رادار.
در این جا باید کمى با دستگاه رادار آشنا شویم تا به وضع آن در وجود کوچک خفاش پى ببریم.
در فیزیک در بحثِ صوت سخنى درباره امواج ماوراءِ صوت است این امواج همان امواجى هستند که تناوب و طول آنها به قدرى زیاد است که گوش انسان قادر به درک آنها نیست و به همین جهت آنها را ماوراءِ صوت مى نامند.
هنگامى که چنین امواجى را به وسیله یک مبدأ فرستنده قوى ایجاد کنند، این امواج همه جا پیش مى روند ولى همین که در یک نقطه از فضا به مانعى (مانند هواپیماى دشمن یا هر مانع دیگر) برخورد کند مانند توپى که به دیوار بخورد باز مى گردند درست مانند صدایى که ما در برابر یک کوه و یا یک دیوار بلند مى دهیم و از مقدار فاصله زمانى بازگشت این امواج مى توان فاصله آن مانع را دقیقاً اندازه گیرى کرد.
بسیارى از هواپیماها و کشتى ها به وسیله دستگاه رادار هدایت مى شوند و به هر مقصدى بخواهند مى روند و نیز براى پیدا کردن هواپیماها و کشتى هاى دشمن از رادار استفاده مى کنند.
دانشمندان مى گویند در وجود این پرنده کوچک دستگاهى شبیه رادار وجود دارد، به این نشان که اگر آن را در اطاقى به پرواز در آوریم و در همان لحظه میکروفونى که امواج ماوراءِ صوت را به امواج قابل شنیدن تبدیل مى کند، به کار اندازیم، همهمه گوشخراشى در اطاق به راه خواهد افتاد و در هر ثانیه 30 الى 60 مرتبه امواج ماوراء صوت از خفاش شنیده مى شود.
ولى این سؤال پیش مى آید که این امواج به وسیله کدام عضو خفاش به وجود مى آید یعنى دستگاه فرستنده او کدام و دستگاه گیرنده او کدام است؟
دانشمندان در پاسخ این سؤال مى گویند: «این امواج به وسیله عضلات نیرومند حنجره خفاش ایجاد و از طریق سوراخ هاى بینى او بیرون فرستاده مى شود و گوش بزرگ او دستگاه گیرنده امواجى است که باز مى گردد».
بنابراین خفاش در سیر و سیاحت شبانه خود مدیون گوش هاى خود است و یک دانشمند روسى به نام «ژورین» با تجربیاتى ثابت کرده که اگر گوش هاى خفاش را بردارند نمى تواند بدون برخورد به مانع در تاریکى پرواز کند. در حالى که اگر چشم او را به کلّى بردارند حرکت او با کمال مهارت انجام خواهد یافت; یعنى خفاش با گوش خود مى بیند! نه با چشم خود! و این چیز عجیبى است.
اکنون بیندیشید این دو دستگاه عجیب و حیرت انگیز را چه کسى در این جثه کوچک و ناچیز این پرنده به وجود آورده و طرز استفاده از آنها را چگونه به او تعلیم داده است که بتواند در پناه این وسیله مطمئن از خطرات فراوانى که در حرکات شبانه اش در پیش روى او است مصون بماند؟... راستى چه کسى؟
آیا ممکن است طبیعت فاقد عقل و شعور چنین عملى را انجام دهد؟ و دستگاهى را که دانشمندان بزرگ با هزینه هاى زیاد مى سازند به این سادگى در وجود او قرار دهد؟
امیرمؤمنان على(علیه السلام)در نهج البلاغه در ضمن خطبه مفصلى که پیرامون آفرینش خفاش بیان کرده مى فرماید:
«لا تمتنع من المضى فیه لغسق دجنته... فسبحان البارء لکل شىء على غیر مثال»(1)
؛ (و هرگز به خاطر شدت تاریکى از راه باز نمى ماند... پاک و منزه است خدایى که بدون الگوى قبلى همه چیز را آفریده است).(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.