پاسخ اجمالی:
در کتب اهل سنت، دو گروه حدیث کاملا متفاوت در مسأله جهر به بسم الله در سنت پیامبر (ص)، سبب اختلاف فتاواى آنها شده است؛ 1-روایاتى که بسم الله را جزء سوره حمد مى شمرد و بلندگفتن را مستحب (یا لازم) مى داند. و دانشمندان اهل سنت ذیل بعضى از آنها تصریح کرده اند که روات آن عموماً از ثقات هستند، مانند حاکم در مستدرک. 2- روایاتى که یا بسم الله را جزء سوره حمد نمى شمرد یا از بلند کردن صدا و جهر به بسم الله منع مى کند. عجیب این که گاه یک راوى معیّن، مانند «انس» چندین حدیث ضدّ و نقیض در این مسئله دارد.
پاسخ تفصیلی:
دو گروه حدیث کاملا متفاوت درباره این مسأله در کتب معروف اهل سنّت آمده و همان سبب اختلاف فتاواى آنها شده و عجیب این که گاه یک راوى معیّن چندین حدیث ضدّ و نقیض دارد که نمونه آن را در میان احادیث آینده ملاحظه خواهید کرد.
1 ـ روایاتى است که نه تنها بسم الله را جزء سوره حمد مى شمرد بلکه بلندگفتن را مستحب (یا لازم) مى داند.
از جمله:الف: حدیثى از امیرمؤمنان على (علیه السلام) که مقام والایش بر همه معلوم است که در سفر و حضر و خلوت و جلوت با پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) همراه بود. دار قطنى در کتاب سنن خود از آن حضرت نقل مى کند که فرمود: «کان النبى (صلى الله علیه وآله) یجهر ببسم الله الرحمن الرحیم فى السورتین جمیعاً»؛ (پیغمبر (صلى الله علیه وآله) بسم الله الرحمن الرحیم را با صداى جهر در هر دو سوره (حمد و سوره) مى خواند).(1)
ب ـ انس بن مالک که خادم مخصوص پیامبر (صلى الله علیه وآله) بود و از جوانى در خدمتش قرار گرفت طبق نقل حاکم در مستدرک مى گوید: «صلّیت خلف النبى (صلى الله علیه وآله) و خلف أبى بکر و خلف عمر و خلف عثمان و خلف على کلّهم کانوا یجهرون بقرائة بسم الله الرحمن الرحیم».(2)
ج ـ عایشه که به طور طبیعى شب ها و روزها با پیامبر (صلى الله علیه وآله) بود مطابق نقل «دار قطنى» مى گوید: «إن رسول الله (صلى الله علیه وآله) کان یجهر ببسم الله الرحمن الرحیم»؛ (رسول خد (صلى الله علیه وآله) بسم الله الرحمن الرحیم را با صداى بلند مى خواند).(3)
د ـ ابوهریره راوى معروف برادران اهل سنّت که بسیارى روایات خود را در کتب صحاح و غیر آن به وسیله او نقل کرده اند، مى گوید: «کان رسول الله (صلى الله علیه وآله) یجهر ببسم الله الرحمن الرحیم فى الصلوة»؛ (رسول خد (صلى الله علیه وآله)بسم الله را در نماز با صداى بلند مى خواند).
این حدیث در سه کتاب معروف السنن الکبرى(4) و مستدرک حاکم(5) و سنن دارقطنى(6) آمده است.
و روایات بسیار دیگرى.
جالب این که بعضى از دانشمندان معروف که احادیث جهر به بسم الله را در کتب خود آورده اند، ذیل بعضى از آنها تصریح کرده اند که روات حدیث عموماً از ثقات هستند، مانند حاکم در مستدرک.
باید در این جا اضافه کنیم که بسم الله در منابع فقه و حدیث اهل بیت (علیهم السلام) به عنوان یک آیه از سوره حمد، آمده و روایات در این زمینه تقریباً متواتر است و در روایات کثیرى تصریح به جهر به بسم الله شده است.(7)
2 ـ روایاتى که یا بسم الله را جزء سوره حمد نمى شمرد یا از بلند کردن صدا و جهر به بسم الله منع مى کند از جمله:
در حدیثى که در صحیح مسلم از قتاده نقل شده است، مى خوانیم که انس مى گوید: «صلیت مع رسول الله (صلى الله علیه وآله) و ابى بکر و عمر و عثمان فلم أسمع احداً منهم یقرء بسم الله الرحمن الرحیم»؛ (با رسول خد (صلى الله علیه وآله) و ابوبکر و عمر و عثمان نماز خواندم از هیچ یک از آنان نشنیدم که بسم الله را بخواند).(8) توجّه داشته باشید در این حدیث درباره قرائت على (علیه السلام)سخنى به میان نیامده است!
راستى حیرت آور است، یک فرد معیّن مانند انس یک بار با صراحت مى گوید پشت سر پیامبر (صلى الله علیه وآله) و سه خلیفه نخستین و على (علیه السلام) نماز خواندم، همه بسم الله را با صداى بلند مى خواندند، جاى دیگر مى گوید پشت سر حضرت رسول (صلى الله علیه وآله) و سه خلیفه نخستین نماز خواندم، هیچ یک از آنان بسم الله را نمى خواندند تا چه رسد به صداى بلند و جهر.
آیا هر خردمندى در این جا به فکر فرو نمى رود که دست جاعلین حدیث براى خنثى کردن حدیث نخست ـ به دلیلى که به زودى خواهد آمد ـ به جعل حدیث دوّم و نسبت دادن آن به انس در کار بوده است، و چون جهر به بسم الله از سوى على (علیه السلام) است و پیروان او در همه جا معروف بوده، نام او را ذکر نکرده اند تا مایه رسوایى نشود؟(9)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.