پاسخ اجمالی:
خداوند در آیه 58 سوره «نساء» مى فرماید: «خداوند به شما فرمان مى دهد که امانت ها را به صاحبان آنها بدهید و هنگامى که میان مردم قضاوت و حکومت مى کنید، به عدالت حکم کنید...». این دو قانون مهم اسلامى (حفظ امانت و عدالت در حکومت) زیربناى یک جامعه سالم انسانى است و هیچ جامعه اى خواه مادى یا الهى بدون اجراى این دو اصل، سامان نمى یابد.
پاسخ تفصیلی:
پاسخ این سؤال را مى توان با توجه به آیه 58 سوره «نساء» به دست آورد، خداوند مى فرماید: (خداوند به شما فرمان مى دهد که امانت ها را به صاحبان آنها بدهید)؛ «إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الأَماناتِ إِلى أَهْلِها».
روشن است امانت معنى وسیعى دارد و هر گونه سرمایه مادى و معنوى را شامل مى شود، و هر مسلمانى طبق صریح این آیه وظیفه دارد در هیچ امانتى نسبت به هیچ کس (بدون استثناء) خیانت نکند، خواه صاحب امانت، مسلمان باشد یا غیر مسلمان، و این در واقع یکى از موادّ «اعلامیه حقوق بشر در اسلام» است که تمام انسان ها در برابر آن یکسانند.
در قسمت دوم آیه، اشاره به دستور مهم دیگرى شده و آن مسأله «عدالت در حکومت و قضاوت» است.
مى فرماید: (خداوند نیز به شما فرمان داده به هنگامى که میان مردم قضاوت و حکومت مى کنید، به عدالت حکم کنید)؛ «وَ إِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْل».
سپس براى تأکید این دو فرمان مهم مى گوید: (خداوند پند و اندرزهاى خوبى به شما مى دهد)؛ «إِنَّ اللّهَ نِعِمّا یَعِظُکُمْ بِه».
باز تأکید مى کند و مى فرماید: (در هر حال خدا مراقب اعمال شما است، هم سخنان شما را مى شنود و هم کارهاى شما را مى بیند)؛ «إِنَّ اللّهَ کانَ سَمیعاً بَصیرا».
این قانون نیز، یک قانون کلى و عمومى است و هر نوع داورى و حکومت را چه در امور بزرگ و چه در امور کوچک، شامل مى شود، تا آنجا که در احادیث اسلامى مى خوانیم:
روزى دو کودک خردسال، هر کدام خطى نوشته بود، و براى داورى در میان آنها و انتخاب بهترین خط به حضور امام حسن(علیه السلام) رسیدند، على(علیه السلام) که ناظر این صحنه بود، فوراً به فرزندش گفت:
«یا بُنَىَّ أُنْظُرْ کَیْفَ تَحْکُمُ فَاِنَّ هذا حُکْمٌ وَ اللّهُ سائِلُکَ عَنْهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ»؛ (فرزندم! درست دقت کن، چگونه داورى مى کنى؛ زیرا این خود یک نوع قضاوت است و خداوند در روز قیامت درباره آن از تو سؤال مى کند!)، (1)
این دو قانون مهم اسلامى (حفظ امانت و عدالت در حکومت) زیربناى یک جامعه سالم انسانى است و هیچ جامعه اى خواه مادى یا الهى بدون اجراى این دو اصل، سامان نمى یابد.
اصل اول مى گوید: اموال، ثروت ها، پست ها، مسئولیت ها، سرمایه هاى انسانى، فرهنگ ها و میراث هاى تاریخى، همه امانت هاى الهى است که به دست افراد مختلف در اجتماع سپرده مى شود، و همه موظفند در حفظ این امانات و تسلیم کردن آن به صاحبان اصلى آن بکوشند، و به هیچ وجه در این امانت ها خیانت نشود.
از طرفى همیشه در اجتماعات، برخوردها، تضادها و اصطکاک منافع وجود دارد که باید با حکومت عادلانه، حلّ و فصل شود تا هر گونه تبعیض و امتیاز نابه جا و ظلم و ستم از جامعه برچیده شود.
همان طور که در بالا گفته شد، امانت منحصر به اموالى که مردم به یکدیگر مى سپارند نیست، بلکه دانشمندان نیز در جامعه، امانت دارانى هستند که موظفند حقایق را کتمان نکنند، حتى فرزندان انسان امانت هاى الهى هستند که اگر در تعلیم و تربیت آنان کوتاهى شود، خیانت در امانت شده، و از آن بالاتر وجود و هستى خود انسان و تمام نیروهائى که خدا به او داده است، امانت پروردگارند که انسان موظف است در حفظ آنها بکوشد، در حفظ سلامت جسم و سلامت روح و نیروى سرشار جوانى و فکر و اندیشه کوتاهى نکند.
لذا نمى تواند دست به انتحار و یا ضرر به خویشتن بزند، حتى از بعضى از احادیث اسلامى استفاده مى شود: علوم و اسرار و ودایع امامت که هر امامى باید به امام بعد بسپارد، در آیه فوق داخل است. (2)
قابل توجه این که: در آیه فوق، مسأله «اداى امانت»، بر «عدالت»، مقدم داشته شده، این موضوع شاید به خاطر آن است که مسأله عدالت در داورى، همیشه در برابر خیانت لازم مى شود؛ زیرا اصل و اساس این است که همه مردم امین باشند، ولى اگر فرد یا افرادى از این اصل منحرف شوند نوبت به عدالت مى رسد که آنها را به وظیفه خود آشنا سازد.
در منابع اسلامى به قدرى درباره این دو موضوع تأکید شده که در مورد سایر احکام کمتر دیده مى شود، احادیث کوتاه زیر روشنگر این واقعیت است:
1 ـ از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود: «لا تَنْظُرُوا اِلى طُولِ رُکُوعِ الرَّجُلِ وَ سُجُودِهِ فَاِنَّ ذلِکَ شَىْءٌ اعْتادَهُ فَلَوْ تَرَکَهُ اسْتَوْحَشَ وَ لکِنِ انْظُرُوا اِلى صِدْقِ حَدِیْثِهِ وَ أَداءِ أَمانَتِه؛ ([تنها] نگاه به رکوع و سجود طولانى افراد نکنید؛ زیرا ممکن است عادتى براى آنها شده باشد که از ترک آن ناراحت شوند، ولى نگاه به راستگوئى در سخن و اداء امانت آنها کنید). (3)
2 ـ در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود: (اگر على(علیه السلام) آن همه مقام در نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله) پیدا کرد، به خاطر راستگوئى در سخن و اداء امانت بود). (4)
3 ـ و نیز از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که به یکى از دوستان خود فرمود: «اِنَّ ضارِبَ عَلِىٍّ بِالسَّیْفِ وَ قاتِلَهُ، لَوِ ائْتَمَنَنِى وَ اسْتَنْصَحَنِى وَ اسْتَشارَنِى ثُمَّ قَبِلْتُ ذلِکَ مِنْهُ لاَ َدَّیْتُ اِلَیْهِ الأَمانَةَ؛ (اگر قاتل على(علیه السلام) امانتى پیش من مى گذاشت و یا از من نصیحتى مى خواست و یا با من مشورتى مى کرد و من آمادگى خود را براى این امور اعلام مى داشتم، قطعاً حق امانت را ادا مى نمودم). (5)
4 ـ در روایاتى که در منابع شیعه و اهل تسنن از پیغمبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) نقل شده این گفتار بزرگ مى درخشد: «آیَةُ الْمُنافِقِ ثَلاثٌ اِذا حَدَّثَ کَذَبَ وَ اِذا وَعَدَ أَخْلَفَ وَ اِذَا ائْتُمِنَ خانَ»؛ (نشانه منافق سه چیز است: دروغگوئى، پیمان شکنى، و خیانت در امانت). (6)
5 ـ پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) به على(علیه السلام) فرمود: «سَوِّ بَیْنَ الْخَصْمَیْنِ فِى لَحْظِکَ وَ لَفْظِکَ»؛ (هنگامى که طرفین نزاع نزد تو مى آیند حتى در نگاه کردن به آن دو، و مقدار و چگونگى سخنان که به آنها مى گوئى، مساوات و عدالت را رعایت کن). (7)، (8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.