پاسخ اجمالی:
«حمیّت»، به معنى حرارتى است که از آتش، یا خورشید، یا بدن انسان و مانند آن به وجود مى آید و به حالت خشم و همچنین نخوت و «تعصب خشم آلود» نیز «حمیّت» مى گویند. این حالتى است که بر اثر جهل و کوتاهى فکر و انحطاط فرهنگى، سرچشمه بسیارى از جنگ ها و خونریزى هاى اقوام جاهلی مى شود. این واژه، گاه در همین معنى مذموم (توأم با قید جاهلیت، یا بدون آن)، و گاه در معنى ممدوح و پسندیده به کار مى رود، و اشاره به غیرت منطقى و تعصب در امور مثبت و سازنده است. ولى غالباً در همان معنى مذموم به کار رفته است.
پاسخ تفصیلی:
این عبارت در آیه 26 سوره «فتح» آمده و به عنوان یکى از مهم ترین عوامل باز دارنده کفار از ایمان به خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله) و تسلیم در مقابل حق و عدالت شمرده شده است. در این آیه آمده است: (به خاطر بیاورید هنگامى که کافران در دل هاى خود نخوت و خشم جاهلیت را قرار دادند)؛ «إِذْ جَعَلَ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ الْجاهِلِیَّةِ».
«حمیّت» در اصل از ماده «حمى» (بر وزن حمد)، به معنى حرارتى است که از آتش، یا خورشید، یا بدن انسان و مانند آن به وجود مى آید، و به همین دلیل به حالت «تب»، «حُمّى» (بر وزن کبرى) گفته مى شود، و به حالت خشم و همچنین نخوت و «تعصب خشم آلود» نیز «حمیّت» مى گویند.
این حالتى است که بر اثر جهل و کوتاهى فکر و انحطاط فرهنگى، مخصوصاً در میان «اقوام جاهلى» فراوان است، و سرچشمه بسیارى از جنگ ها و خونریزى هاى آنها مى شود.
این واژه، گاه در همین معنى مذموم (توأم با قید جاهلیت، یا بدون آن)، و گاه در معنى ممدوح و پسندیده به کار مى رود، و اشاره به غیرت منطقى و تعصب در امور مثبت و سازنده است.
امیرمؤمنان على(علیه السلام) به هنگام انتقاد از بعضى از یاران سست عنصر و سرکش، مى فرماید: «مُنِیتُ بِمَنْ لَایُطِیعُ إِذَا أَمَرْتُ وَ لَایُجِیبُ إِذَا دَعَوْتُ... أَ مَا دِینٌ یَجْمَعُکُمْ وَ لَا حَمِیَّةَ تُحْمِشُکُمْ»؛ (گرفتار مردمى شده ام که اگر فرمان دهم، اطاعت نمى کنند، و اگر دعوتشان کنم، اجابت نمى کنند... آیا دین ندارید که شما را جمع کند؟ یا غیرتى که شما را به خشم آورد؟ [و به انجام وظائف وادارد]).(1)
ولى غالباً در همان معنى مذموم به کار رفته است، چنان که امیرمؤمنان على(علیه السلام) در خطبه «قاصعه»، بارها روى این معنى تکیه کرده است، و در مذمت «ابلیس» که پیشواى مستکبران بود، مى فرماید: «صَدَّقَهُ بِهِ أَبْنَاءُ الْحَمِیَّةِ وَ إِخْوَانُ الْعَصَبِیَّةِ وَ فُرْسَانُ الْکِبْرِ وَ الْجَاهِلِیَّةِ»؛ (او را فرزندان نخوت و حمیت، و برادران عصبیت، و سواران بر مرکب کبر و جهالت تصدیق کردند).(2)
و در جاى دیگر همین خطبه، به هنگامى که مردم را از تعصبات جاهلیت بر حذر مى دارد، مى فرماید: «فَأَطْفِئُوا مَا کَمَنَ فِی قُلُوبِکُمْ مِنْ نِیرَانِ الْعَصَبِیَّةِ وَ أَحْقَادِ الْجَاهِلِیَّةِ فَإِنَّمَا تِلْکَ الْحَمِیَّةُ تَکُونُ فِی الْمُسْلِمِ مِنْ خَطَرَاتِ الشَّیْطَانِ وَ نَخَوَاتِهِ وَ نَزَغَاتِهِ وَ نَفَثَاتِهِ!»؛ (شراره هاى تعصب و کینه هاى جاهلى را که در قلب دارید، خاموش سازید، که این نخوت و حمیت و تعصب ناروا در مسلمانان، از القائات، نخوت و وسوسه شیطان است).(3)
به هر حال، شک نیست که وجود چنین حالتى در فرد یا جامعه، باعث عقب ماندگى و سقوط آن جامعه است، پرده هاى سنگینى بر عقل و فکر انسان مى افکند، و او را از درک صحیح و تشخیص سالم، باز مى دارد و گاه تمام مصالح او را به باد فنا مى دهد.
اصولاً انتقال سنت هاى غلط از قومى به قوم دیگر، در سایه شوم همین «حمیت جاهلیت» صورت مى گیرد، و پافشارى اقوام منحرف در برابر انبیاء و رهبران الهى نیز، غالباً از همین رهگذر است.
در حدیثى از امام على بن الحسین(علیه السلام) مى خوانیم که وقتى از حضرت درباره «عصبیت» سؤال کردند، فرمود: «تعصبى که موجب گناه است، این است که، انسان بَدانِ قوم خود را از نیکان قوم دیگر برتر بشمرد، ولى دوست داشتن قوم خود تعصب نیست، تعصب آن است که، آنها را در ظلم و ستم یارى کند».(4)
بهترین راه مبارزه با این خوى زشت، و طریق نجات از این مهلکه بزرگ، تلاش و کوشش براى بالا بردن سطح فرهنگ و فکر و ایمان هر قوم و جمعیت است.
در حقیقت، داروى این درد را قرآن مجید در همین آیه مورد بحث بیان کرده، آنجا که در نقطه مقابل آن، از مؤمنانى بحث مى کند که داراى سکینه و روح تقوا هستند، بنابراین آنجا که ایمان، سکینه و تقوا است، حمیت جاهلیت نیست، و آنجا که حمیت جاهلیت است، ایمان و سکینه و تقوى نیست!.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.