پاسخ اجمالی:
چنين عبادتى ـ مخصوصاً اگر دائم و مستمر باشد ـ رمز تربيت و تكامل انسان است. عبادت كننده حقيقى تلاش مى كند خود را به معبودش، و به معشوق حقيقى اش شبيه و مانند سازد؛ و از اين طريق پرتوى از صفات جمال و جلال او را در خود منعكس كند. تأثير اين امور در تكامل و تربيت انسان جاى انكار نيست.
پاسخ تفصیلی:
قبل از هر چيز توجّه به اين نكته لازم است كه احترام و تواضع و خضوع و ستايش، مراتب و درجاتى دارد؛ و آخرين درجه و بالاترين مرحله آن همان پرستش و عبوديّت است.
بديهى است هرگاه انسان براى كسى تا اين حد احترام قائل شود و با تمام وجود در برابر او نهايت خضوع كند، و به خاك افتد و سجده نمايد مسلّماً در برابر فرمان هاى او نيز تسليم خواهد بود.
آيا خضوع در حد پرستش، و ستايش نامحدود، و احترام بى حد، ممكن است از اطاعت و تسليم در برابر فرمان جدا باشد؟
اينجا است كه مى گوييم اگر انسان به روح عبادت خالص واقف شود بزرگترين گام را در مسير اطاعت فرمان خدا و انجام نيكى ها و پرهيز از بدى ها برداشته است؛ و چنين عبادتى ـ مخصوصاً اگر دائم و مستمر باشد ـ رمز تربيت و تكامل انسان است.
چنين عبادت خالصانه اى آميخته با عشق محبوب است و جاذبه اين عشق، عامل مهم حركت به سوى او است؛ و حركت به سوى آن كمال مطلق، عاملى است براى جدايى از پستى ها و زشتى ها و آلودگى به گناه.
به همين دليل تا اين حد به مسأله عبادت خالص (توحيد در عبادت) اهمّيّت داده شده است؛ تا آنجا كه قرآن مى فرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ»؛ (به يقين كسانى كه از عبادت من تكبّر مى ورزند بزودى با ذلّت وارد دوزخ مى شوند). (1)
شخص عبادت كننده به دليل خضوع بى حدّش در برابر خداوند، سعى مى كند رضايت او را جلب كند، و به او تقرّب جويد؛ و چون مى داند جلب رضاى او از طريق اطاعت فرمان او است در اين راه مى كوشد و دستورات او را بر سر و چشم مى نهد.
عبادت كننده حقيقى تلاش مى كند خود را به معبودش، و به معشوق حقيقى اش شبيه و مانند سازد؛ و از اين طريق پرتوى از صفات جمال و جلال او را در خود منعكس كند. تأثير اين امور در تكامل و تربيت انسان جاى انكار نيست. (2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.