پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) با اشاره به عبادات بی روح می فرماید: «چه بسيار روزه دارانى كه از روزه خود جز گرسنگى و تشنگى بهره اى نمى برند»، در واقع این سخن امام برگرفته از قرآن است که می فرماید: «پيوسته عمل كرده و خسته شده اند»، زیرا نه معرفت كافى براى عمل داشتند نه شرايط آن را رعايت كردند، در واقع عبادات، ظاهرى دارد و باطنى، ظاهر عبادت افعالى ظاهری است، اما باطن آن فلسفه تربيتى آن است. مثلاً در نماز اگر حضور قلب نباشد، اذكار و افعال نتايجی چون تربيت روح و نهى از فحشا را ندارد.
پاسخ تفصیلی:
عبادات نيز مانند انسان، روح و جسمى دارند. امام علي(عليه السلام) در حکمت 145 «نهج البلاغه» با اشاره به عبادات بى روح و كم نتيجه يا بى نتيجه مى فرمايد: (چه بسيار روزه دارانى كه از روزه خود بهره اى جز گرسنگى و تشنگى نمى برند و چه بسيار شب زنده دارانى كه از قيام شبانه خود جز بى خوابى و خستگى ثمره اى نمى گيرند. آفرين بر خواب هوشمندان و افطارشان)؛ «كَمْ مِنْ صَائِمٍ لَيْسَ لَهُ مِنْ صِيَامِهِ إِلَّا الْجُوعُ وَ الظَّمَأُ، وَ كَمْ مِنْ قَائِمٍ لَيْسَ لَهُ مِنْ قِيَامِهِ إِلَّا السَّهَرُ وَ الْعَنَاءُ، حَبَّذَا نَوْمُ الاَكْيَاسِ وَ إِفْطَارُهُمْ». «سَهَر» (بر وزن سفر) به معناى شب بيدارى و «عَناء» به معناى رنج و تعب است.
در واقع عبادات، ظاهرى دارد و باطنى يا صورتى و سيرتى؛ صورت عبادات، افعالى است كه در ظاهر بايد انجام شود، ولى باطن آنها فلسفه هاى تربيتى است كه نتيجه آن قرب الى الله است. براى رسيدن به اين نتايج، قناعت به شكل عبادات كافى نيست؛ بلكه توجه به آداب آن نيز لازم است. مثلاً در نماز اگر حضور قلب نباشد و انسان اذكار و افعال آن را در حالى بجا آورد كه فكرش مشغول برنامه هاى دنياى مادى اوست به يقين از نتايج تربيتى آن كه باز داشتن از گناه (نهى از فحشا و منكر) و قرب الى الله - همانطور كه در روايت آمده: «الصَّلاةُ قُرْبانُ كُلُّ تَقِىٍّ»(1) - و شستشوى دل از زنگار گناه است محروم خواهد ماند.
همچنين روزه، برنامه هاى ظاهرى مانند خوددارى از خوردنى، نوشيدنى و بعضى ديگر از لذات نفسانى دارد و فلسفه اى كه عبارت از تقويت ايمان و اراده و مبارزه با هواى نفس و شيطان است كه اگر آنها حاصل نشود نتيجه روزه كه تقوا است: «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»(2) حاصل نمى گردد و انسان را از عذاب الهى باز نمى دارد و سپرى در برابر آتش نمى شود.
به همين دليل در روايات اسلامى تأكيد زيادى بر آداب نماز و روزه و ساير عبادات شده است تا عبادات افزون بر اسقاط تكليف به درجه قبولى در نزد پروردگار برسد. علاوه بر اين، افعال و اعمال زشت جزء موانع قبولى عبادت است، مانند غيبت كردن، نوشيدن مست كننده ها، استفاده از اموال حرام و امثال آن كه سبب مى شود عبادات تا مدتى مقبول درگاه خدا نگردد. هم چنين يكى از مهمترين شرايط قبولى عبادات، پذيرش ولايت اهل بيت(عليهم السلام) است كه اگر نباشد عبادات به كلى بى روح و خالى از محتوا مى شود.
كلام حكيمانه فوق، ناظر به تمام اين امور نيز هست، كسانى هستند روزه مى گيرند؛ اما انواع گناهان را در حال روزه انجام مى دهند، ظلم مى كنند، مال مردم را مى خورند، آبروى مسلمانان را مى ريزند و با غيبت و تهمت، افراد بى گناه را آزار مى دهند، به يقين اين گونه اشخاص از روزه خود جز گرسنگى و تشنگى بهره اى نمى برند، چنان كه شب زنده دارانى هستند مانند خوارج كه خون بى گناهان را مى ريزند، با امام معصوم به مبارزه برمى خيزند و جنايات بى رحمانه اى مى كنند و با اين حال شب تا به صبح نماز و قرآن مى خوانند. اينها هرگز بهره اى از عبادات شبانه نخواهند برد.
منظور از «اكياس»؛ (جمع كيّس به معناى انسان با هوش) تنها پرهيزكاران و افراد با معرفت و هوشمندی است که به همه اسرار عبادات آگاهند و آداب آن را به كار مى بندند. آنها اگرچه روزه مستحبى به جا نياورند و عبادات مستحب شبانه را انجام ندهند خواب و افطارشان از عبادات گروه اول بالاتر است؛ خواب و افطارى كه به آنها براى اطاعت خالق و خدمت به خلق نيرو مى دهد.
كلام حكيمانه فوق كه بخشى از آن از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نقل شده و به صورت مبسوط تر از اميرمؤمنان(عليه السلام)، گويا برگرفته از آيه سوم سوره «غاشيه» است. آنجا كه در شرح حال مجرمان مى فرمايد: «عَامِلَةٌ نَّاصِبَةٌ»؛ (پيوسته عمل كرده و خسته شده اند [و نتيجه اى نگرفته اند])، و دليلش آن است كه نه معرفت كافى براى عمل داشتند نه شرايط آن را رعايت كردند و نه موانع آن را برطرف نمودند و حتى گاهى با اعمال ناشايست خود اگر بهره اى هم از اعمال پيشين برده بودند آنها را حبط و باطل نمودند.
در كتاب «كافى» در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم كه براى ناصبيان و دشمنان اهل بيت تفاوتى نمى كند كه نماز بخوانند يا اعمال ناشايست انجام دهند و اين آيه شريفه: «عَامِلَةٌ نَّاصِبَةٌ * تَصْلَى نَاراً حَامِيَةً» درباره (امثال) آنها نازل شده است.(3) در حديث ديگرى آمده كه براى ناصبين به اهل بيت تفاوت نمى كند كه نماز بخوانند يا دزدى كنند، آنها در آتش دوزخند.(4)
هنگامى كه انسان حالات خوارج را مطالعه مى كند به عمق اين گفتار حكيمانه امام(عليه السلام) آشناتر مى شود، آنها چگونه افراد بى گناه را سر مى بريدند و حتى شكم زن باردار را پاره مى كردند و او و جنينش را مى كشتند و حتى قتل اميرمؤمنان على(عليه السلام) را واجب مى شمردند، اما با اين حال صداى زمزمه تلاوت قرآن شبانه و نماز شبشان همواره به گوش مى رسيد. شبيه آنها گروهى از وهابيون امروزند كه به آسانى ده ها و صدها نفر از افراد بى گناه، زن و كودك و پير و جوان را به خاك و خون مى كشند، سپس در نمازهاى پنج گانه با صفوف منظم و خواندن سوره هاى طولانى به وسيله امام و زمزمه آمين بعد از حمدشان و اهميت فوق العاده دادن به مدّ «وَ لَا الضَّالِّينَ» حضور پيدا مى كنند به گونه اى كه هر كس اعمال سوء و جنايت هاى فوق العاده آنها را نديده و نشنيده باشد تحت تأثير واقع مى شود و گمان مى كند اينها فرشتگانى هستند در روى زمين در حالى كه شياطينى هستند مستحق جهنم و سِجِّين.
اين سخن را با حديثى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) خاتمه مى دهيم؛ «آن حضرت شنيد كه زنى در حال روزه، كنيز خود را دشنام مى دهد! دستور داد طعامى حاضر كردند و به آن زن فرمود: بخور. عرض كرد: روزه دارم. فرمود چگونه روزه دار هستى در حالى كه كنيز خود را دشنام دادى روزه فقط پرهيز از طعام و شراب نيست».(5)،(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.