پاسخ اجمالی:
هندیان از قرن چهارم به بعد با اسماعیلیان آشنا شدند؛ بیشتر آنها در شرق و در پاکستان امروزى بودند. در سال 460 هـ اولین داعى اسماعیلى به گجرات آمد و به تبلیغ کیش اسماعیلى پرداخت. اسماعیلیان گجرات به بُهره ها شهرت یافتند. به خاطر پیروى امر دعوت اسماعیلى در هند از دعوت اسماعیلیه یمن، بعد از جدایى یمنى ها از فاطمیان، بهره هاى گجرات نیز طرفدار امامت طیب شدند و از داعیان مطلق یمن تبعیت کردند. دعوت اسماعیلى طیبى به خوبى در هند پیشرفت کرد و شهرهاى کامباى، سیدپور و احمدآباد را درنوردید.
پاسخ تفصیلی:
هندیان از قرن چهارم به بعد با اسماعیلیان آشنا شدند، ولى بیشتر آنها در شرق و در پاکستان امروزى بودند. اولین اسماعیلیانى که به غرب هند رفتند، در قرن پنجم بود. در سال 460 هـ اولین داعى اسماعیلى به گجرات آمد و به تبلیغ کیش اسماعیلى پرداخت. اسماعیلیان گجرات به بُهره ها شهرت یافتند. زیرا بهره به معنى داد و ستد که از شغل آنها که تجارت بود، اخذ گردیده بود. یکى از داعیان اسماعیلى به نام فخرالدین که از هندیان بود، در آنجا کشته شد و قبر وى زیارتگاه اسماعیلیان هند است. به خاطر پیروى امر دعوت اسماعیلى در هند از دعوت اسماعیلیه یمن، بعد از جدایى یمنى ها از فاطمیان، بهره هاى گجرات نیز طرفدار امامت طیب شدند و از داعیان مطلق یمن تبعیت کردند. دعوت اسماعیلى طیبى به خوبى در هند پیشرفت کرد و شهرهاى کامباى، سیدپور و احمدآباد را درنوردید. آنان بدون اذیت و آزار هندیان به تبلیغ کیش خود پرداخته تا اینکه گجرات به دست مسلمانان افتاد. امپراتورى مغولان هند که مسلمان شده و از اهل سنت حنفى تبعیت مى کردند، مزاحمتهایى براى طبیبان هند ایجاد کردند. در زمان احمد اول (حکمرانى 846-814 هـ) اسماعیلیان به شدت اذیت و آزار شده و باعث شد که طیبیان به تقیه روى آورند. در دوران داعى هیجدهم طیبى، فردى به نام جعفر که از طیبیان بود، به خاطر مسائل فرقه اى و مذهبى از اسماعیلیه به اهل سنت گروید و باعث شد که نیمى از بهره هاى گجرات به اهل سنت که مورد حمایت حکومت امپراتورى مغول هند بود، بگروند. بعدها عالمى از اهل سنت از بهره هاى سنى خواست که همه نوع ارتباط خود را به بهره هاى طیبى قطع نمایند و این مسئله باعث شکاف بیشتر بهره ها گردید. یکى از بزرگان طیبى هند، حسن بن نوح بهروچى (م 932) است که کتاب الازهار وى در هفت مجلد، جمع آورى کتب قدماى اسماعیلیه است.
جلال بن حسن داعى بیست و پنجم طیبیان در احمدآباد مستقر شد و از گجرات به امور یمن رسیدگى مى کرد. جلال بن حسن در سال 975 هـ درگذشت. فرزند جلال بن حسن از فقهاى مهم طیبیان است که در فقه کتب متعددى نوشت، که اکثر آنها شروحى بود بر کتب دعائم الاسلام و تأویل الدعائم قاضى نعمان.
بعد از جلال بن حسن، داود بن عجب شاه به عنوان بیست و ششمین داعى مطلق طیبیان به رهبرى جماعت طیبیان رسید. وى به خاطر ظلم هایى که به طیبیان مى شد، تصمیم گرفت اکبرشاه را ملاقات کرده و شخصاً از ظلم حاکمان گجرات شکایت کند. بنابراین داود بن قطب شاه را جانشین خود کرده و به دربار اکبرشاه قدم گذاشت و اظهار تظلم کرد و باعث فرمان آزادى بیشتر براى طیبیان شد. این امر باعث شد که داود بن عجب شاه به امور عبادى طیبیان بیشتر توجه کرده و مراسم عبادى متروک مانده طیبیان را احیاء کند. وى در سال 997 یا 999 هـ از دنیا رفت و بین جانشینانش اختلاف افتاد. (1)، (2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.