ادریس عماد الدین قرشی از بزرگان طیبیان

ادریس عمادالدین قرشی کیست؟

ادریس عمادالدین قرشى، در سال 794 هـ و در قلعه شبام در یمن به دنیا آمد و در نزد پدر و عمویش درس خواند. در سال 832 هـ بعد از عمویش به عنوان نوزدهمین داعى مطلق طیبیان رهبرى دعوت را به عهده گرفت. او توجه خود را به امر دعوت در غرب هند نمود و در طى دوران طولانى داعیّت خود در گجرات موفقیت خوبى به دست آورد. وى بعد از چهل سال داعیّت در شبام درگذشت و پسران وى جانشینى امر دعوت را به عهده گرفتند. کتاب عیون الاخبار وى دوره تاریخ اسماعیلیه است.

انشقاق طیبیان هند به داودی و سلیمانی

چگونه طیبیان هند به داودی و سلیمانی تقسیم شدند؟

بعد از مرگ داعى بیست و ششم، اکثر طیبیان جانشینى داود بن قطب شاه را پذیرفته و داودیه لقب گرفتند، ولى سلیمان بن حسن آن را نپذیرفت و خود ادعاى داعیت نمود. اکبرشاه هیئتى را براى حل مسئله به گجرات اعزام کرد. هیئت داوران در سال 1005هـ به نفع داود بن قطب شاه نظر داد. اکثر بهره هاى طیبى هند، داعیت وى را پذیرفته و خود را داودى نامیدند. امّا اکثر طیبیان یمن ادعاى سلیمان بن حسن را پذیرفته و سلیمانیه نامیده شدند. از این تاریخ داعیان مطلق طیبیان به دو دسته سلیمانى ها و داودى ها تقسیم شد.

طیبیان اسماعیلیه در هند

طیبیان اسماعیلیه چگونه در هند رواج یافتند؟

هندیان از قرن چهارم به بعد با اسماعیلیان آشنا شدند؛ بیشتر آنها در شرق و در پاکستان امروزى بودند. در سال 460 هـ اولین داعى اسماعیلى به گجرات آمد و به تبلیغ کیش اسماعیلى پرداخت. اسماعیلیان گجرات به بُهره ها شهرت یافتند. به خاطر پیروى امر دعوت اسماعیلى در هند از دعوت اسماعیلیه یمن، بعد از جدایى یمنى ها از فاطمیان، بهره هاى گجرات نیز طرفدار امامت طیب شدند و از داعیان مطلق یمن تبعیت کردند. دعوت اسماعیلى طیبى به خوبى در هند پیشرفت کرد و شهرهاى کامباى، سیدپور و احمدآباد را درنوردید.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

مَنْ ذُکِرْنا عِنْدَهُ فَفاضَتْ عَيْناهُ حَرَّمَ اللّهُ وَجْهَهُ عَلَى النّارِ.

نزد هر کس که از ما (و مظلوميت ما) ياد شود و چشمانش پر از اشک گردد، خداوند چهره اش را بر آتش دوزخ حرام مى کند.

بحارالانوار، ج 44، ص 285