پاسخ اجمالی:
در کلیساهای اولیه دو یا سه مقام وجود داشته: کشیش که احتیاجات ایمان داران را برآورده می ساختند. شمّاسان که احتیاجات مادی را فراهم می کردند. در دهه اول قرن دوم میلادی اختیارات فرماندهی اسقف نسبت به کشیشان و شماسان مطرح شد که کشیش عنوان کشیشی خود را از او می گیرد و اداره کننده ی رسمی مراسم تأیید کلیسا است. اسقف پایتخت ایالت بر سایر اساقفه ریاست داشت. در مشرق، اسقف شهر روم محترم تر از دیگران شمرده می شد. در قرن پنجم برتری دستگاه پاپی مطرح شد.
پاسخ تفصیلی:
طبق نظر نویسنده ی پروتستان کتاب الهیات مسیحی، در کلیساهای اولیه دو (و یا احتمالاً سه) مقام وجود داشت:
1ـ شبان یا کشیش(1) و سرپرست.
2ـ در عهد جدید هر سه اینها یک مقام محسوب می شود.(2) یوحنا و پطرس هر دو رسول بودند، اما خودشان را پیر یا کشیش می خواندند.(3)
خدمت شماس یا خادم(4) در عهد جدید کاملاً روشن نیست. ولی از قرار معلوم کمک به محتاجان بود. کشیشان موظف بودند که احتیاجات ایمان داران را برآورده سازند و شمّاسان احتیاجات مادی را فراهم می کردند.
3ـ زنان شماس (خادمه)
تقریباً روشن است که در کلیسای اولیه زنان هم دارای مقام بودند و چون شماسان در سطح مدیریت کلیسا نبودند زنان هم می توانستند همکاری کنند.(5) در دوران اولیه ی کلیسا، زنان شماس در برخی امور، از جمله ارشاد زنان به مسیحی شدن، تعمید دختران و ایستادن بر قسمتی از کنیسه که محل رفت و آمد زنان بود و عیادت مریضان و فقراء به کار گرفته می شدند. تنها زنانی که به 60 سالگی می رسیدند به این کار گماشته می شوند اما مجمع کالسدون سن خدمت زنان را به 40 سال تقلیل داد. در اغلب اوقات فقط دوشیزگان و بیوه ها می توانستند این وظیفه را عهده دار شوند. از قرن ششم به بعد استخدام زنان خادم رو به اضمحلال گذاشت و در قرن دوازدهم در غرب و در قرن سیزدهم در کلیساهای شرق از میان رفت. امروزه پروتستان ها خانه ها، مدارس و بیمارستان هایی را به زنان خادم سپرده اند.(6)
«ایگناسیوس رهبر مسیحیان انطاکیه از اولین پیشقراولان کلیساست که در دهه اول قرن دوم میلادی اختیارات فرماندهی اسقف نسبت به کشیشان و شماسان را در مجمع مؤمنان مطرح ساخته است.»(7) در اوایل قرن چهارم، برخی از کلیساها در روم و در حوالی آن محل های انحصاری برای غسل بودند. شبانان این کلیساها به کشیشان کاردینال، به معنای مهم، معروف شدند.(8)
آلبرماله در کتاب "تاریخ روم" سازمان روحانیت مسیحی را توضیح داده است: هر شهر با توابع آن ناحیه ای تشکیل می داد که تحت فرمان یک اسقف قرار می گرفت. اسقف پایتخت ایالت یا اسقف مترپلیتن بر سایر اساقفه ریاست می کرد. وی هر سال روحانیون ایالت را جمع کرده، شورای ایالتی را منعقد می کرد تا در مورد مسائلی که عالم مسیحیت به آن علاقه و به آن ارتباط داشت شور و بحث کنند. گاهی امپراطور شورای عمومی یا اکومنیک را که از اساقفه ی ممالک عیسوی تشکیل شده بود احضار می کرد.
در مشرق، اسقف های اسکندریه و انطاکیه لقب «پاتری آرش» یعنی شیخ عیسویت داشتند. اما اسقف شهر روم با آن که هنوز لقب مخصوصی نداشت بالاتر و محترم تر از دیگران شمرده می شد. شورایی که در سال 344 انعقاد یافت اعلام کرد هر اسقف که به امر متروپلیتن معزول می شود می تواند به اسقف روم تقاضای استیناف دهد و او دعوا را تجدید کرده، تعقیب آن را به یکی از نمایندگان خویش محوّل کند.(9)
پاپ لئو، در قرن پنجم برتری دستگاه پاپی را به صورت کامل آشکار کرد، او مدعی شد که مسیح به او، به عنوان پاپ، مراقبت تمام کلیسا را سپرده است، چون او وارث پطرس قدیس است. وی اظهار کرد که ایستادگی در مقابل اقتدار پاپ گناه مرگبار تکبر را در پی دارد و هر کس اسقف را رئیس کلیسا نداند، عضو کلیسا نیست.(10)
نویسنده ی کتاب "بیان الادیان" در قرن پنجم هجری (قرن دوازدهم میلادی) مناصب مختلف روحانیت مسیحی را چنین توضیح داده است: «محتشم ترین ایشان بَطرِیَق (پاتری آرش، پاتریارک) باشند و ایشان را همیشه چهار طریق باشد که یکی به قسطنطنیه نشیند، دوم به رومیه، سوم به اسکندریه، و چهارم به انطاکیه. این چهار جای را کراسی خوانند (جمع کرسی) و جاثُلیق کم از بطریق باشد و مقام او در سرزمین اسلامی در دارالخلافه بغداد بود و او زیردست بطریق انطاکیه بود و مَطران زیردست جاثلیق باشد و مُقام او به خراسان و از دست او به هر کشوری اسقف باشد، و شماس شاگرد قسّیس باشد.»(11)
مجمع ترنت،(12) پس از ظهور نهضت پروتستان، با تلاش کلیسای کاتولیک و برای تنظیم اعتقادات کاتولیک و تبیین نظام کلیسایی تشکیل شد. این شورا هفت مرتبه ی روحانی مختلف تعیین کرد. چهار مرتبه از این مراتب در درجه ی پایین تر قرار دارند و عبارتند از: قاری، خادم کلیسا، متصدی راندن ارواح پلید و شرور. اینها مناصبی است که از کلیسای قدیم همچنان باقی مانده و حتی کارهایی که این افراد عهده دار آن هستند همچنان اصیل مانده است. این رتبه ها در زمره ی مناصب جزئی قرار دارند و معمولاً از میان گروه دانشجویان الهیات انتخاب می شوند. وظیفه ی ازدواج نکردن به عهده ی سه رتبه ی عالی است که به ترتیب عبارتند از: معاونت شماسی، شماسی و کشیشی که شامل اسقف و پرسبیتری است. ارتقا به مقام اسقفی به انتصاب و تقدیس جدید نیازمند است. مقام اسقفی بالاترین رتبه ی انتصاب است و اسقف اعظم و کاردینال و حتی خود پاپ، اگرچه حوزه ی عمل وسیع تری دارند، احتیاج به تقدیس بیشتری ندارند. سن قانونی برای پذیرفته شدن در رتبه های عالی روحانی به ترتیب عبارت است از: بیست و دو سال برای معاونت شماسی، بیست و سه سال برای شماسی، بیست و چهار سال برای کشیشی و سی سال برای مقام اسقفی.(13)
اسقف می تواند بر مطالب منتشر شده در حوزه ی مسئولیتش نظارت داشته باشد و احیاناً حکم به فساد و تحریم آنها کند. وی همچنین در مجامعی که پاپ در امور مربوط به قضایای مهم دینی تشکیل می دهد، شرکت می کند و دارای حق حلّ و عقد است. این حقوق برای رتبه های پایین تر از اسقف ثابت نیست.(14) به علاوه، اسقف کشیش عالی رتبه ای است که هر کشیش باید عنوان کشیشی خود را از او بگیرد و نیز تمرین ها و عملیات تبلیغی، خواندن دعا در مراسم عشای ربانی و معاونت وی را در آن مراسم باید طبق دستور و تحت نظارت او انجام دهد. هر اسقف مرکز اتحاد کلیسای ناحیه یا قلمروی خود محسوب می شود. علاوه بر آن، اسقف اداره کننده ی رسمی مراسم تأیید کلیسا است.(15)
در پایان قابل ذکر است که مناصب در همه کلیساها یکسان نمی باشد و در کلیساهای کاتولیک و ارتدوکس و پروتستان ها این مقامات تفاوت دارند، حتی در کلیساهای هم عرض هم این مقامات متفاوت است.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.