پاسخ اجمالی:
برخی از محدثان اهل سنت نهی از کتابت و نقل حدیث را به خود حضرت رسول(ص) نسبت می دهند اما این سخن بی اساسی است. زیرا اولا: علی(ع) به عنوان بهترین شاگرد و مطیع ترین صحابی پیامبر(ص) احاديث فراوانى از آن حضرت ضبط كرده بود و نوشته هاى او دست به دست در ميان ائمه مى گشت و امکان ندارد چنین شاگرد مطیعی از دستور استاد خود مبنی بر ممنوعیت نقل احادیث سرباززند. ثانیا: چگونه است که در زمان حیات حضرت رسول(ص) 300 نامه در موضوعات مختلف از جانب ایشان نوشته شد، اما با مخالفت حضرتش رو به رو نگردید؟
پاسخ تفصیلی:
تأسف اين است كه برخى از محدثان، نهى از كتابت حديث را به پيامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) نسبت داده مى گويند: آن حضرت فرموده است: چيزى از طرف من جز قرآن ننويسيد و هركس چيزى جز قرآن نوشته بايد آن را از بين ببرد.(1)
قرائنى شهادت مى دهد كه اين مطلب بى اساس است؛ زيرا:
اولا: امير مومنان(علیه السلام)، شاگرد ممتاز مكتب پيامبر، احاديث فراوانى از آن حضرت ضبط كرده بود و نوشته هاى او دست به دست در ميان ائمه(علیهم السلام) مى گشت و اگر پيامبر(صلی الله علیه وآله) از نوشتن احاديث نهى مى كرد، هرگز على(علیه السلام) با فرمان او مخالفت نمى نمود.
ثانيا: نامه هاى مختلفى در مسائل گوناگون، در احكام و فرائض و مرافعات و سياسات، در زمان خود آن حضرت نوشته شده و محدثان و تاريخ نويسان با اسناد و مدارك متقن، متن آنها را ضبط كرده اند. تعداد انگشت شمارى از اين نامه ها مربوط به دعوت به اصل اسلام است، ولى بسيارى از آنها پيرامون فصل خصومتها و تعيين حدود و كيفرهاى اسلامى و بيان احكام و فرائض نگارش يافته است؛ بنابراين چگونه مى توان باور نمود كه پيامبر(صلی الله علیه وآله) از يك طرف از نوشتن غير قرآن نهى نمايد، و از طرف ديگر 300 نامه، كه 216 عدد از آن ها اكنون با تمام خصوصيات در دسترس ماست، در برابر ديدگانش نوشته شود و با مخالفت او روبرو نگردد؟!(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.