آیین رحمت - معارف اسلامی و پاسخ به شبهات کلامی

میسن ریمی پنجمین پیشوای بهائیت و مدعی جانشینی شوقی ربانی است. او فرزند یکی از روحانیون کلیسای اسقفی است و در سال 1874 م در آمریکا به دنیا آمد. میسن ریمی آمریکایی مدعی است، که از طرف چهارمین پیشوای بهائیت، به سمت جانشین وی و رأس تشکیلات روحانی و اداری بین المللی بهائیت تعیین شده است . ولی عده از بهائیان رهبری او را قبول نداشتند و برای خود تشکیلات جداگانه ای تاسیس کرده بودند. ریمی از این واقعه بسیار خشمگین شد و طی نوشته هایی خود را تنها کسی دانست که به ولایت امر الهی منصوب شده است.

چارلز میسن ریمی، فرزند یکی از روحانیون کلیسای اسقفی است، که در سال 1874 (1253 ش) در یکی از شهرهای کنار رودخانه می . سی .سی . پی آمریکا به دنیا آمد. اجداد او از اولین گروههای مهاجرین آمریکایی، در منطقه ی نیو انگند در شمال منطقه ی ویرجنیا در جنوب می باشند. این منطقه دویست و ده مایل از شیکاگو فاصله دارد و همان منطقه ای است که "شوقی ربانی" آن را به "مهد تشکیلات دیانت بهائی" ملقّب کرده است.
میسن ریمی از جمله شاگردان کلیسای اسقفی است. اعضای کلیسای مذکور، اصولاً ارتدکس به شمار می آیند؛ ولی در دیانت مسیح، از نظر عقیده، حد فاصله ی بین "کاتولیک ها" و "پروتستان ها" هستند. کلیسای اسقفی در کتب و رسائل مذهبی، به کلیسای حواریین نیز شهرت دارند. برای اینکه بدانیم میسن ریمی، پنجمین پیشوای بهائیت، که طرفدارانش به او، لقب "ولی عزیز الله" و "ولی امر ثانی" داده اند چه می گوید و چگونه ادعای جانشینی شوقی ربانی را می کند، قسمتهایی از اولین ابلاغیه وی را، که در ویلمیت ایلینویز و در سال 117 بدیع بهائی منتشر شده است، نقل می کنیم:
« در این موقعیت بس خطیر و حساس بر خود لازم می دانم ... مقصد اصلی و هدف غائی از انتصاب این عبد به مقام ریاست هیئت بین المللی بهائی، که به ید توانا و معصوم مولای حنون "ولی امرالله شوقی افندی" انجام گرفته، چه بوده؛ و اینکه در رأس مرکز دایره ی "امرالله" به چه مسئولیت عظیم و موقعیت وحیدی منصوب گردیده ام؛ شوقی افندی ربانی مرا از میان کلیه افراد و آحاد مؤمنین در عالم ترابی، به مقام ریاست هیئت بین المللی منصوب داشته و این در مقام خود، تنها انتصابی است که حائز مسئولیتهای باهظه، و شامل تحمل شدائد و غوائل امور ... می باشد ... اعلام می نماید که در ده ساله ی اخیر، این عبد اغلب اوقات در "حیفا" مرکز مقدس "امرالله"(1)، حول اعتاب مقدسه ساکن بوده ام ... بر کلیه افراد اهل بهاء پوشیده نیست، که این عبد به ید توانای مولای حنون شوقی افندی، در رأس هیئت بین المللی قرار گرفته ام ... موضوع ریاست انتصابی خود را در هیئت بین المللی بهائی، که به ید توانای شوقی افندی انجام گرفته، یا تشریح نموده و یا گوشزد نمایم ... لذا پس از تشکیل و تأسیس تاریخی شورای بین المللی "امرالله"، مکررا از میان اعضاء مقیم "ارض اقدس" به این عبد مراجعه، و اظهار می شد که به عنوان رئیس هیئت بین المللی "امرالله" از طرف هیکل اطهر انتصاب یافته اید، خودتان دست به اقداماتی بزنید و جلساتی را تشکیل بدهید، اموری را آغاز نموده و تصمیماتی را اتخاذ نمائید».
این اسناد و مدارک که از سوی گروه های مخالف و منشعب فرقه کنونی بهائیت منتشر گردیده است، در حقیقت نشان دهنده اختلافات علنی بین بهائیان، پس از مرگ شوقی ربانی است، که بین طرفداران شوقی ربانی از یک طرف و طرفداران "روحیه خانم ماکسول"، که طرفدار انگلیسهاست از طرف دیگر، پس از مرگ شوقی در گرفته بود. میسن ریمی آمریکایی مدعی است، که از طرف چهارمین پیشوای بهائیت، به سمت جانشین وی تعیین شده و به هیچ کس اجازه دخالت نخواهد داد. میسن ریمی آمریکایی که از طرف بهائیان آمریکا و سایر طرفداران شوقی ربانی حمایت می شود، در همین اعلامیه می نویسد: «... ولی امرالله یعنی شوقی افندی ربانی، مرا به ریاست هیئت بین المللی جهانی انتخاب و تسمیه فرمودند، و طبق نوایای سامیه آن وجود نورا یعنی رئیس جنین "بیت العدل اعظم الهی" در صورتی که این هیئت مفخم در زمان حیات عنصری این عبد فانی به بیت العدل اعظم الهی نضج و تکامل یابد، این عبد عهده دار ریاست اولین بیت العدل اعظم الهی خواهم بود. بنابراین از آنجائی که حضرت شوقی افندی به اراده ی مصون از خطای خود مرا در رأس تشکیلات روحانی و اداری بین المللی قرار داده اند و بر دوش این عبد مسئولیت خطیر و عظیم حراست و رقابت امرالله را گذرانده اند، این عبد فانی جز استقامت در حفظ موقعیت و مرتبه ای که ... تفویض و تحصیل گشته است ... از اختیارات بلا معارض ولی امرالله در قطب نظم بدیع جهانی بهائی راه و مشی دیگر نپیموده و نخواهم پیمود ... در حای که این ذره بی مقدار چنین اعلام و انذاری را به کلیه ی جوامع بهائی چه خرد و چه کلان در سراسر عالم امر ابلاغ می دارم و هیچ یک از افراد و آحاد بهائی را در اعتماد و ایقان نسبت به نفس خود، یعنی ولایت ثانی امرالله ثابت و راسخ مشاهده نمی نمایم، لذا وحیداً و مزیداً در عالم امر و خلق و به منظور اجرای نوایای مقدره سامیه الهیه و برای حفظ وصایت امر نازنین جمال اقدس الهی منتظر و مترصدم. از آنجائی که این امر مقرر و محتوم بوده است که حضرت ولی محبوب امرالله یعنی شوقی ربانی مرا به این رتبه ی اولی در امرالله تسمیه و منصوب فرمایند و در این دوازده سنه اخیر این عبد یقینا بر این امر مبرم و عهد محکم وقوف کامل و شامل داشتم، ولی به کسی اظهار نمی نمودم تا در میقات معین، یعنی در همین اوان، که به طور خصوصی و سری این عطیه امرالله را برای ایادیان ساکن ارض اقدس فاش و آشکار ساختم...».
چون ایادی امرالله اعتنائی به این انتصاب نکرده ریاست او را قبول نداشتند و تشکیلاتی جداگانه علیرغم رهبری او داده بودند میسن ریمی از آنها خشمگین شده، می نویسد: « ... چون درنگ دیگر جایز نیست لذا بایستی لابدا و قهرا کلیه ی نقشه ها و تتبعات و اقداماتی که متباینا علی الاصول به دست ایادیان در سال 1963 از طریق مجاری تشکیلاتی عالم امر به منصه ی ظهور رسیده بلادرنگ و بدون ادنی تأمل و تعلل متوقف و محو گردد. این عبد طبق نصوص ربانیه تنها مرجع و ملاذی هستم که در کمال صبر و استقامت کبری به صیانت و ولایت امر نازنین الهی منصوب و تعیین شده ام ... جامعه بیت العدل اعظم به یقین مبین بدانند که این عبد ممتحن از جانب نفس خودسر خردلی ادعائی ننموده ام و نام و نشانی طلب ننماید، بلکه موظم به هیئت ایادیان و جامعه بین المللی بهائی وظائف و مسئولیتهای حسیه را که ولی عزیزالله یعنی شوقی افندی ربانی مرا بدان مخصص و منتصب فرموده اند، یعنی از طریق هیئت بین المللی امرالله که در مقام خود اعظم مشروع بین المللی نظم بدیع الهی است و اقداماتش تا پانصد هزار سال بر قرون و اعصار مایه فیض و برکات لانهایه است، ابراز و ابلاغ دارم ... لکن عصمت و روحانیت مرکز دایره ی امرالله فقط و فقط از طریق و به واسطه ی ولایت امرالهی ساری و جاری گشته و ایادیان وظائف و مسئولیتهای خود را از این هسته ی اصلی و مبداء روحانی بایستی دریافت دارند ... » در خاتمه ی این ابلاغیه، میسن ریمی دست به دامان اغنام ممتحن حضرت یزدان زده و خود را شبان آنها دانسته و از آنها می خواهد با دعا و مناجات او را یاری کنند.
هدف از نقل این سطور که ما به درستی معنی و مفهوم آن را نفهمیدیم، این بود که خوانندگان خود با این اسناد آشنا بشوند و خود قضاوت کنند.
میسن ریمی، سالها قبل از شوقی ربانی به بهائیت پیوسته بود. ریمی در حدود نیم قرن با شوقی ارتباط داشت و شوقی اسرار فرقه ی بهائیت را با وی در میان می گذاشته است.
در کتاب "اسرار صعود" تعدادی نامه و الواح درج است، که شوقی ربانی خطاب به میسن ریمی نوشته است. نکته قابل توجه در این مکاتبات، رد و بدل شدن کلمات و جمله های عاشقانه میان دو طرف می باشد.
در لوح خانم ساراج هریس، عبدالبهاء خطاب به ریمی می نویسد: به آقای ریمی بگوئید: ای دوست عزیر من، ای انیس و جلیس من، و ای محبوب من! شما در حقیقت خادم ملکوت اله هستید، که قیام به خدمت احباب و نشر نفحات اله فرموده اید؛ خوشا به حال شما... ».
و نیز در لوح جورج لاتیمر مورخ 17/09/1920 می نویسد: «ریمی آن نفس نورانی و مرد آسمانی، در آلمان و هلند مشغول خدمت هستند. آنی استراحت نمی جویند و نفس بجز برای اعلای امراله نمی کشند».(2)