پاسخ اجمالی:
تحریم غذاها و برخی گوشتها در اسلام همچون سائر محرمات الهى فلسفه خاصى دارد. اسلام برای جلوگیری از ابتلای افراد جامعه به امراض و آلودگی ها و تأثیرات سوء ناشی از برخی خوردنی ها، آنها را حرام کرده است؛ از سوی دیگر، امروز در علم غذاشناسى ثابت شده که غذاها از طریق تأثیر در غده ها و ایجاد هورمون ها در روحیات و اخلاق انسان اثر مى گذارند و برخی گوشتهای تحریم شده توسط شریعت اسلامی به خاطر جلوگیری از سرایت انتقال آن روحیات و اخلاقیات ناپسند به شخص است.
پاسخ تفصیلی:
خداى متعال در آیه 173 سوره «بقره» مى فرماید: (خداوند تنها گوشت مردار، خون، گوشت خوک، و گوشت هر حیوانى را که به هنگام ذبح نام غیر خدا بر آن گفته شود تحریم کرده است)؛ «إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزیرِ وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللّه».
بدون شک، غذاهائى که در آیه فوق تحریم شده همچون سائر محرمات الهى فلسفه خاصى دارد و با توجه کامل به وضع جسم و جان انسان با تمام ویژگى هایش تشریع شده است، در روایات اسلامى نیز زیان هاى هر یک مشروحاً آمده، و پیشرفت هاى علمى بشر پرده از روى آن برداشته است.
مثلاً در کتاب «کافى» پیرامون گوشت مردار از امام صادق(علیه السلام) چنین مى خوانیم: «أَمَّا الْمَیْتَةُ فَإِنَّهُ لَمْ یَنَلْ مِنْهَا أَحَدٌ إِلاّ ضَعُفَ بَدَنُهُ، وَ ذَهَبَتْ قُوَّتُهُ، وَ انْقَطَعَ نَسْلُهُ وَ لایَمُوتُ آکِلُ الْمَیْتَةِ إِلاّ فَجْأَةً». امام بعد از ذکر مقدمه اى در مورد این که تمام این احکام به خاطر مصالح بشر است مى فرماید: (اما مردار را هیچ کس از آن نمى خورد، مگر این که بدنش ضعیف و رنجور مى شود، نیروى او را مى کاهد، و نسل را قطع مى کند، و آن کس که به این کار ادامه دهد با سکته و مرگ ناگهانى از دنیا مى رود)!.(1)
این مفاسد ممکن است به خاطر آن باشد که دستگاه گوارش نمى تواند از مردار، خونِ سالم و زنده بسازد، به علاوه مردار کانونى است از انواع میکروب ها، اسلام علاوه بر این که خوردن گوشت مردار را تحریم کرده، آن را نجس هم دانسته تا مسلمانان کاملاً از آن دورى کنند.
دومین چیزى که در آیه تحریم شده «خون» است «وَ الدَّم» خون خوارى هم زیان جسمى دارد و هم اثر سوء اخلاقى؛ چرا که خون از یکسو ماده کاملاً آماده اى است براى پرورش انواع میکروب ها.
تمام میکروب هائى که وارد بدن انسان مى شوند، به خون حمله مى کنند، و آن را مرکز فعالیت خویش قرار مى دهند، به همین دلیل گلبول هاى سفید که پاسداران و سربازان کشور تن انسانند، همواره در منطقه خون پاسدارى مى کنند تا میکروب ها به این سنگر حساس که با تمام مناطق بدن ارتباط نزدیک دارد راه پیدا نکنند.
مخصوصاً هنگامى که خون از جریان مى افتد و به اصطلاح مى میرد، گلبول هاى سفید از بین مى روند و به همین دلیل میکروب ها که میدان را خالى از حریف مى بینند به سرعت زاد و ولد کرده گسترش مى یابند، بنابراین، اگر گفته شود خون به هنگامى که از جریان مى افتد، آلوده ترین اجزاى بدن انسان و حیوان است گزاف گفته نشده.
از سوى دیگر، امروز در علم غذاشناسى ثابت شده که غذاها از طریق تأثیر در غده ها و ایجاد هورمون ها در روحیات و اخلاق انسان اثر مى گذارند، از قدیم نیز تأثیر خونخوارى در قساوت و سنگدلى به تجربه رسیده، و حتى ضرب المثل شده است، و لذا در حدیثى مى خوانیم: «آنها که خون مى خورند آن چنان سنگدل مى شوند که حتى ممکن است دست به قتل پدر و مادر و فرزند خود بزنند»!(2)
سومین چیزى که در آیه تحریم شده خوردن گوشت «خوک» است «وَ لَحْمَ الْخِنْزِیْر».
خوک حتى نزد اروپائیان که بیشتر گوشت آن را مى خورند سمبل بى غیرتى است، و حیوانى است کثیف، خوک در امور جنسى فوق العاده بى تفاوت و لا ابالى است و علاوه بر تأثیر غذا در روحیات که از نظر علم ثابت است، تأثیر این غذا در خصوص لاابالى گرى در مسائل جنسى مشهود است.
در شریعت حضرت موسى(علیه السلام) حرمت گوشت خوک نیز اعلام شده است، و در اناجیل، گناهکاران به خوک تشبیه شده اند، و در ضمن داستان ها مظهر شیطان خوک معرفى شده است.
جاى تعجب است که بعضى با چشم خود مى بینند از یکسو خوراک خوک نوعاً از کثافات و گاهى از فضولات خودش است و از سوى دیگر براى همه روشن شده که گوشت این حیوان پلید داراى دو نوع انگل خطرناک به نام کرم «تریشین» و یک نوع «کرم کدو» است، باز هم در استفاده از گوشت آن اصرار مى ورزند.
تنها کرم «تریشین» کافى است که در یک ماه 15 هزار تخم ریزى کند و در انسان سبب پیدایش امراض گوناگونى مانند کم خونى، سرگیجه، تب هاى مخصوص اسهال، دردهاى رماتیسمى، کشش اعصاب، خارش داخل بدن، تراکم پیه ها، کوفتگى و خستگى، سختى عمل جویدن و بلعیدن غذا و تنفس و غیره گردد.
در یک کیلو گوشت خوک، ممکن است 400 میلیون نوزاد کرم «تریشین» باشد و شاید همین امور سبب شد که چند سال قبل، در قسمتى از کشور «روسیه» خوردن گوشت خوک ممنوع اعلام شود.
آرى، آئینى که دستوراتش به مرور زمان جلوه تازه اى پیدا مى کند آئین خدا، آئین اسلام است.
بعضى مى گویند: با وسائل امروز مى توان تمام این انگل ها را کشت و گوشت خوک را از آنها پاک نمود، ولى به فرض که با وسائل بهداشتى با پختن گوشت خوک در حرارت زیاد انگل هاى مزبور به کلى از میان بروند، باز زیان گوشت خوک قابل انکار نیست؛ زیرا طبق اصل مسلّمى که اشاره شد، گوشت هر حیوانى حاوى صفات آن حیوان است و از طریق غده ها و تراوش آنها (هورمون ها) در اخلاق کسانى که از آن تغذیه مى کنند اثر مى گذارد.
و به این ترتیب، خوردن گوشت خوک مى تواند صفت بى بند و بارى جنسى و بى اعتنائى به مسائل ناموسى را که از خصائص بارز نر این حیوان است، به خورنده آن منتقل کند.
و شاید یکى از علل بى بند و بارى شدید جنسى که در کشورهاى غربى حکومت مى کند همان تغذیه از گوشت این حیوان آلوده باشد.
چهارمین چیزى که تحریم شده، گوشت هائى است که نام غیر خدا هنگام ذبح بر آن برده شود «وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللّه».
از جمله گوشت هائى که در این آیه از خوردن آنها نهى شده گوشت حیواناتى است که مثل زمان جاهلیت به نام غیر خدا (بت ها) ذبح شود.
آیا بردن نام خدا یا غیر خدا، هنگام ذبح، از نظر بهداشتى در گوشت حیوان اثر مى گذارد؟!
در پاسخ مى گوئیم: نباید فراموش کرد که لازم نیست نام خدا و غیر خدا در ماهیت گوشت از نظر بهداشتى اثرى بگذارد؛ زیرا محرمات در اسلام روى جهات مختلفى است:
گاهى تحریم چیزى به خاطر بهداشت و حفظ جسم است، و گاهى به خاطر تهذیب روح، و زمانى به خاطر حفظ نظام اجتماع.
و تحریم گوشت هائى که به نام بت ها ذبح مى شود، در حقیقت جنبه معنوى، اخلاقى و تربیتى دارد، آنها انسان را از خدا دور مى کند، و اثر روانى و تربیتى نامطلوبى دارد؛ چرا که از سنت هاى شرک و بت پرستى است و تجدید کننده خاطره آنها.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.