پاسخ اجمالی:
این خطبه، زمانى ایراد شد که غارتگران شام، حملات خود را به بخش هاى مختلف جهان اسلام افزایش داده بودند و لشکر امام در مبارزه با آنها سستى به خرج مى داد و لذا امام از این مسأله، سخت ناراحت بودند.
پاسخ تفصیلی:
بعضى از شارحان نهج البلاغه مانند ابن ابى الحدید، عقیده دارند که این خطبه را على (علیه السلام) بعد از صفین و موضوع حکمین و پایان یافتن کار خوارج، ایراد فرمود و از خطبه هاى آخرِ عمرِ شریفِ آن حضرت است.(1)
از آن چه مرحوم سیّد رضى، در آغاز این خطبه نوشته نیز به خوبى استفاده مى شود که امام این خطبه را زمانى ایراد فرمود که اخبار زیادى درباره غلبه اصحاب معاویه بر بلاد اسلامى به او رسید. و در همین حال نمایندگان آن حضرت در یمن خدمتش رسیدند و از غلبه بُسر (فرمانده لشکر معاویه) بر آن منطقه حسّاس سخن گفتند.
مرحوم ابن میثم درباره سبب صدور این خطبه چنین مى گوید: گروهى در شهر صنعا از پیروان عثمان بودند و کشته شدن او را بسیار مهم جلوه مى دادند و بیعت شان با على (علیه السلام) از روى مکر و حیله بود. در آن موقع فرماندار شهر صنعا، از سوى على (علیه السلام) عبیدالله بن عباس و فرمانده نظامى آن شهر سعید بن نَمْران بود. هنگامى که محمد بن ابى بکر(فرماندار آن حضرت در مصر) کشته شد حملات شامیان به مناطق تحت نفوذ آن حضرت زیاد شد.
طرفداران عثمان ـ که در یمن بودند ـ سر برآورده و مردم را به خونخواهى او دعوت کردند. عبیدالله بن عباس به مخالفت آنها برخاست و دستور داد آنها را به زندان بیندازند. آنها از درون زندان به یارانى که در لشکر داشتند نامه نوشتند تا سعید بن نمران را عزل کنند و آشکارا به مخالفت برخیزند. آنها چنین کردند و گروه زیادى از مردم یمن، به آنان پیوستند و از پرداخت زکات خوددارى کردند.
عبیدالله و سعید نامه اى به امام نوشتند و جریان را بازگو کردند. امام نامه اى به اهل یمن و لشکر آنجا نوشت و آنها را تهدید کرد و به وظایف الهى شان آشنا فرمود. آنها در پاسخ گفتند که ما مطیع تو هستیم مشروط بر این که این دو نفر عزل شوند. سپس (این منافقان) به معاویه نامه نوشتند و جریان را براى او شرح دادند.
معاویه بُسربن اَرطاة را ـ که مرد سنگدل و خونخوارى بود ـ به سوى آنان فرستاد. او در مسیر خود به سوى مکه داوود و سلیمان فرزندان عبیدالله بن عباس را کشت و در طایف نیز داماد او عبدالله را به شهادت رساند، سپس به صنعا رسید در حالى که عبیدالله و سعید از آنجا خارج شده بودند و عبدالله بن عمرو ثقفى را جانشین خود کرده بودند. بُسر با لشکریان خود به صنعا حمله کرد و صنعا ـ مرکز یمن ـ را گرفت و عبدالله را به شهادت رسانید.
هنگامى که عبیدالله بن عباس و سعید در کوفه بر امام وارد شدند، حضرت آنهارا به خاطر ترک موضع خود ملامت کرد. سپس بر منبر برخاست و خطبه25 نهج البلاغه را ایراد فرمود.(2)
در مجموع، این خطبه، زمانى ایراد شد که غارتگران شام، حملات خود را به بخش هاى مختلف جهان اسلام، افزایش داده بودند و لشکر امام،در مبارزه با آنها ، سستى به خرج مى داد و امام، از این مسأله، سخت ناراحت بود و این خطبه را ایراد فرمود. (3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.