پاسخ اجمالی:
در مورد فلسفه و حکمت احکام نمی شود به طور قطع سخن گفت و عمده دلیل، همان تعبدی بودن پذیرش سخنان مولای حکیم می باشد. اما بعضی از حکمت هایی که برای عدّه ذکر کرده اند، عبارتند از: 1- مسأله حفظ نسل و مشخص شدن وضع زن از نظر باردارى و عدم باردارى. 2- دادن فرصتی به زوجین براى صلح و بازگشت. 3- رعایت حریم زندگانی زناشویی حتی بعد از مرگ همسر که مطلبی فطری است و شارع عدّه را حریم آن قرار داده است.
پاسخ تفصیلی:
در مورد فلسفه و حکمت احکام اسلامی نمی شود به طور قطع چیزی گفت، آنچه کارشناسان دین در این مورد بیان داشته اند یا برگرفته از روایات است و یا به طور احتمال بیان شده است تا پذیرش عقلی آن را راحت تر کند آنچه مهم است اینکه این دستورات توسط خداوند حکیم وضع شده و او هم کارهایی را که انجام می دهد و احکامی که برای بندگانش مشخص می کند، همه از روی حکمت و بر مبنای عقل سلیم است، نباید در آنها چون و چرا کنیم جز آن که باید با توجه به حکمت و علم و قدرت مطلق الهی، تعبدا پذیرفت و دانست که این دستورات الهی کاملترین دستورات است.
کارشناسان و مراجع دین در این مورد بیانهای راه گشایی دارند و طبق سخن آنها مسأله عدّه زنان، فلسفه هاى متعدّدى دارد، و منحصر به مسأله انعقاد فرزند نیست و لذا در تمام مواردى که شرع گفته است، زن باید عدّه نگهدارد؛ هر چند عقیم و نازا باشد، یا رحم خود را برداشته باشد، یا فرضاً چند سال است از شوهر خود جدا زندگى مى کند، در تمام این صورتها باید عدّه نگهدارد. (1)
برخی از فلسفه های بیان شده عبارتند از:
1) مسأله حفظ نسل و مشخص شدن وضع زن از نظر باردارى و عدم باردارى؛(2)عدّه نگه داشتن زن، باعث جلوگیری از مخلوط شدن نطفه ها در رحم زن است و باعث می شود اگر فرزندی متولد شد، به طور یقین مشخص باشد که مربوط به چه کسی است تا در آینده محارم این فرزند معلوم باشد و وقتی این بچه بزرگ شد بداند با چه کسانی نمی تواند ازدواج کند و نیز مسأله ارث بردن او روشن شود. حتی در صورتی که زوج پس از عقد دخول نکرده باشد، ولى انزال صورت گرفته و نطفه به رحم زن منتقل شده باشد، و سپس طلاق واقع گردد زوجه باید عدّه نگه دارد.(3) لذا در سه صورت که چنین مشکلاتی در کار نیست عده نگه داشتن هم بر زن لازم نیست، یک جایی که شوهر اصلا با او نزدیکى نکرده باشد، یا قبل از نُه سالگى طلاقش دهد، یا زن یائسه باشد، یعنى پنجاه سال قمرى از عمر او گذشته باشد؛ زن در این سه صورت بعد از طلاق مى تواند بلافاصله شوهر کند. (4)
برخی می گویند عادت ماهیانه در زن دلیل عدم بارداری اوست لذا در طلاق چرا باید زن تا سه بار عده دیدن صبر کند؟ در جواب می گوییم درست است که یک بار دیدن عادت ماهیانه معمولًا دلیل بر عدم باردارى زن است، ولى گاه دیده شده که زن در عین باردارى، عادت ماهیانه را در آغاز حمل مى بیند، از این رو براى رعایت کامل این موضوع دستور داده شده که زن سه بار، عادت ماهیانه ببیند و پاک شود، تا به طور قطع، عدم باردارى از شوهر سابق روشن گردد، و بتواند ازدواج مجدد کند. (5)
نکته: وقتى از اختلاط میاه و عدّه بحث مى کنیم بعضی مى گویند که امروزه مشکل اختلاط میاه حل شده است و با آزمایشهاى مختلف مى فهمند که بچّه متعلّق به چه کسى است، آیا باز مسئله عدّه و اختلاط میاه هست؟
دو نکته را باید مد نظر قرار داد:
الف- این آزمایشها آن قدر دقیق نیست که هیچ خطا و اشتباهى در آن نباشد، بلکه خطاى انسانى و خطاى دستگاهى در آنها هست.
ب- مسئله عدّه فقط مربوط به اختلاط میاه نیست بلکه این یکى از فلسفه ها و حکمت هاست لذا اگر مردى دو سال از زنش دور بوده و سپس زنش را طلاق مى دهد، در اینجا هم عدّه لازم است اگرچه از هم دور بوده اند.
2) «عده» وسیله اى براى صلح و بازگشت: فلسفه دیگر، وجود وسیله اى براى بازگشت به زندگى اول، و از بین بردن عوامل جدائى است، به خصوص اسلام روى این مسأله تأکید مى کند که زنان در دوران عدّه باید در خانه مرد بمانند، و طبعاً یک معاشرت دائمى چند ماهه خواهند داشت، که به آنها مجال مى دهد، مسأله جدائى را دور از هیجانات زودگذر، مجدداً مورد بررسى قرار دهند مخصوصاً در مورد «طلاق رجعى»، که بازگشت به زوجیت، نیازى به هیچ گونه تشریفات ندارد، و هر کار و یا سخنى که دلیل بر تمایل مرد به بازگشت باشد رجوع محسوب مى شود، حتى اگر دست بر بدن زن با شهوت و یا بدون شهوت بگذارد، هر چند قصد رجوع هم نداشته باشد، رجوع محسوب مى شود.
به این ترتیب، اگر این مدت، بگذرد و آن دو با هم آشتى نکنند، معلوم مى شود به راستى آمادگى ادامه زندگى مشترک را ندارند، و مصلحت در این است که از هم جدا شوند. (6)
گاهى در اثر عوامل مختلف زمینه روحى به وضعى درمى آید که پدید آمدن یک اختلاف جزئى و نزاع کوچک، حس انتقام را آنچنان شعله ور مى سازد که فروغ عقل و وجدان را خاموش مى کند و غالباً تفرقه هاى خانوادگى در همین حالات رخ مى دهد اما بسیار مى شود که اندک مدتى که از این کشمکش گذشت، زن و مرد به خود آمده پشیمان مى شوند خصوصاً از این جهت که مى بینند با متلاشى شد کانون خانواده در مسیر ناراحتی هاى گوناگونى قرار خواهند گرفت.
اینجاست که باید مدتى عده نگاه دارند و صبر کنند تا این امواج زودگذر بگذرد و ابرهاى تیره نزاع و دشمنى از آسمان زندگى آنان پراکنده شوند مخصوصاً با دستورى که اسلام درباره خارج نشدن زن از خانه در طول مدت عده داده است، حس تفکر در او برانگیخته مى شود، و در بهبود روابط او با شوهر کاملا مؤثر است و لذا در آیه یک از سوره طلاق مى خوانیم که: «لا تخرجوهن من بیوتهن ... لاتدرى لعل اللَّه یحدث بعد ذلک امراً»؛ (آنان را از منزلشان خارج نسازید ... چه مى دانید شاید خدا گشایشى رساند و صلحى پیش آید).
غالباً به خاطر آوردن لحظات گرم و شیرین زندگى قبل از طلاق کافى است که مهر و صمیمیت از دست رفته را باز آورد و فروغ ضعیف گشته محبت را تقویت کند. (7)
3) رعایت حریم زندگانی زناشویی حتی بعد از مرگ همسر موضوعی است فطری چون امروز پیش آن باشد و فردا پیش دیگرى، این درست نیست و شارع مى خواهد براى نکاح حریم نگاه دارد و عدّه حریم آن است. (8) به همین دلیل اگر مرد سالها از زن خود جدا زندگى کند، یا در مسافرت باشد، بعد از طلاق عدّه بر زن مدخوله غیر یائسه واجب است. (9) و لذا همیشه در قبایل مختلف آداب و رسوم گوناگونی بر این منظور بوده است. گرچه گاهی در این رسوم آن چنان افراط می کردند که عملاً زنان را در بن بست و اسارت قرار می دادند.
نکات دیگری هم غیر از آنچه گذشت در مورد حکمت عده ذکر شده است که جهت رعایت اختصار به همین چند نکته اکتفا می کنیم و قطعاً همچنان که ذکر شد این حکمت ها جهت تقریب به ذهن و قابل پذیرش تر شدن مطلب است و عمده دلیل همان تعبدی بودن پذیرش سخنان مولای حکیم می باشد که در ابتدای سخن به آن اشاره شد.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.