پاسخ اجمالی:
سید رضی از محضر اساتید بزرگواری استفاده نمود. بزرگ ترین استاد او فقیه و محدّث و متکلّم بزرگ شیعى، شیخ مفید است. جمعى از بزرگان شیعه و سنّى از سیّد رضیّ روایت کرده اند. از جمله: برادر بزرگوارش سیّد مرتضى و شیخ طوسى و... او نخستین کسى است که در اسلام مدرسه علمى شبانه روزى با کلیه لوازم و کتابخانه تأسیس کرد. علاّمه امینى نام 19 کتاب و اثر را از سیّد رضى ذکر مى کند که مهم ترین آنها نهج البلاغه است. سیّد رضى در شعر نیز داراى شهرت عظیمى است.
پاسخ تفصیلی:
سید رضی عالم بزرگوار و گرد آورنده نهج البلاغه ، از محضر اساتید بزرگواری استفاده نموده ، علاّمه امینى نام چهارده تن را به عنوان استاد سیّد رضى ذکر مى کند که در میان آن ها، بزرگ ترین استاد سیّد رضى. فقیه، محدّث و متکلّم بزرگ شیعى، شیخ مفید است که داستان شاگردى سیّد رضى و برادرش سیّد مرتضى، نزد وى شنیدنى است.
مؤلّف کتاب «الدرجات الرفیعه» مى گوید: شیخ مفید شبى در خواب دید حضرت زهرا (علیها السلام) دست دو فرزند کوچکش، حسن و حسین (علیهما السلام) را گرفته و وارد مسجد کرخ - یکى از محلّه هاى قدیمى بغداد - شد و آنها را به وى سپرد و گفت: به این دو فرزندم فقه بیاموز! وَ قَالَتْ لَهُ: عَلِّمْهُمَا الْفِقْهَ.
شیخ مفید شگفت زده از خواب برخاست، چون صبح شد، مطابق معمول به آن مسجد رفت مدّتى نگذشته بود که دید فاطمه مادر پاک و پارساى سیّد رضى همراه با خدمتکاران خویش وارد مسجد شد. در حالى که فرزندان کوچکش سیّد رضى و سیّد مرتضى را به همراه داشت؛ شیخ مفید تا آنان را دید از جا برخاست و به فاطمه سلام کرد. فاطمه رو به شیخ کرد و گفت:
اى شیخ این دو تن، فرزندان منند، آنان را به نزد شما آوردم که به ایشان فقه بیاموزى!
شیخ مفید به یاد خواب شب گذشته خویش افتاد و گریه کرد و آن گاه داستان خواب خود را براى فاطمه بازگو نمود.
آرى بدینسان شیخ مفید به تعلیم و تربیت آن دو کودک همّت گماشت و خداوند نیز بر آنان منّت گذاشت و درهاى دانش و فضایلِ فراوانى را به روى آنان گشود و از آنان آثار ماندگار و مفیدى در روزگار به جاى ماند.
این داستان را ابن ابى الحدید نیز در شرح خود جلد 1، صفحه 41 آورده است.
جمعى از بزرگان شیعه و سنّى از سیّد رضیّ روایت کرده اند که علاّمه امینى نام 9 تن از شاگردان او را نقل کرده مى گوید. از کسانى که از سیّد رضى روایت مى کنند مى توان به برادر بزرگوارش سیّد مرتضى و شیخ الطائفه، ابوجعفر محمّد بن حسن طوسى اشاره کرد.
« سیّد رضى» با همّت عالى خود، مدرسه اى شبانه روزى براى تحصیل و اسکان طلاّب و دانشجویان علوم دینى تأسیس کرد و آن را « دارالعلم» نامید. او نخستین کسى است که در اسلام مدرسه علمى شبانه روزى با کلیه لوازم و کتابخانه تأسیس کرد.(1)
علاّمه امینى نام 19 کتاب و اثر را از سیّد رضى ذکر مى کند که مهم ترین آنها نهج البلاغه است که مجموعه اى است از سخنان و نامه هاى حضرت على (علیه السلام).
از کتاب هاى مهمّ دیگر سیّد رضى کتاب هاى زیر است:
1ـ «خصائص الائمه» که مؤلّف در مقدّمه نهج البلاغه به آن اشاره کرده است.
2ـ «مجازات آثار النبویّة» که در سال 1328 در بغداد چاپ شده است.
3ـ «نامه هاى علمى»او در سه جلد.
4ـ «معانى القرآن».
5ـ «حقائق التأویل فى متشابه التنزیل» که «کشّى» از آن به«حقایق التنزیل» تعبیر کرده است.
مرحوم حاج شیخ عبّاس قمى از استادش محدّث نورى نقل مى کند همان گونه که ابوالحسن عَمرى گفته است کتاب «حقایق التنزیل» از کتاب «تبیان» شیخ طوسى نیز بزرگتر، نیکوتر و مفیدتر است و ما بر جزء پنجم آن کتاب دست یافتیم که از ابتداى سوره آل عمران تا اواسط سوره نساء را تفسیر کرده است. شیوه کار سیّد رضى در این کتاب به این صورت است که آیه مشکلى را مطرح مى کند و به اشکال آن اشاره مى نماید، آن گاه به طور مبسوط از آن پاسخ مى دهد و در خلال آن آیات دیگر را نیز تفسیر مى کند، بنابراین، ایشان همه آیات را تفسیر نکرده است. بلکه آیاتى که داراى ابهام و اشکال بوده را مطرح و تفسیر کرده است.(2)
سیّد رضى در شعر نیز داراى شهرت عظیمى است. البتّه هرگز شعر چیزى بر عظمت او نمى افزاید و لیکن با این حال آن مقدار که شعر گفته است، نشانگر توانمندى وى در سرودن شعر است. سیّد رضى در حالى که هنوز به ده سالگى نرسیده بود قصیده اى غرّاء سروده که در آن نسب عالى خود را بازگو مى کند.
بسیارى از دانشمندان وى را شاعرترین فرد قریش مى دانند. خطیب بغدادى در تاریخ خود مى گوید:
از محمّدبن عبدالله کاتب شنیدم که نزدِ یکى از بزرگان به نام «ابوالحسین بن محفوظ» گفته بود:
من از گروهى از دانشمندان ادبیات شنیدم که مى گفتند: سیّد رضى زبردست ترین شاعر قریش است. «ابن محفوظ» در پاسخ گفت: آرى این سخن درست است، سپس افزود: در میان قریش کسانى بودند که خوب شعر مى گفتند امّا شعر آنان اندک بود، ولى کسى که هم زیبا شعر گفته و هم زیاد، جز سیّد رضى کسى نبوده است.
دانشمندان زیادى درباره سیّد رضى سخن گفته اند که ما کلمات برخى از آنان را نقل مى کنیم:
1ـ ثعالبى که معاصر وى بوده است درباره اش گفته است:
«او امروز روشنفکرترین مردم عصر و شریفترین سادات عراق است و گذشته از اصالت نسب و حسب، به ادب آشکار و فضل کامل آراسته است....».
2ـ ابن جوزى در المنتظم مى گوید:
«رضى بزرگِ طالبین در بغداد بود، وى قرآن را در مدّت کمى بعد از آن که سنّش از سى گذشته بود حفظ کرد و فقه را نیز، به طور عمیق و قوى شناخت و فرا گرفت، او دانشمندى فاضل، شاعرى زبردست، داراى همّت عالى و متدیّن بود. نقل است که وى روزى تکّه پشمى را از زنى خرید به پنج درهم. چون آن را به خانه برد و گشود در وى نوشته اى را به خط «ابى على بن مقلّه» یافت، پس به دلاّل گفت تا زن را حاضر کند، چون زن حاضر گشت به وى گفت من در آن قطعه پشمى که از شما خریدم، نوشته اى به خطّ ابن مقلّه یافتم. اکنون اختیار با شماست که اگر بخواهى این کاغذ را بگیر و یا قیمت آن را دریافت کن. زن پول را گرفت و براى سیّد رضى دعا کرد و برگشت. همچنین سیّد رضى داراى جود و سخاوت فراوان نیز بود».
شخصیت والای سید رضی را می توان در کتاب «عبقریة الرضی» نوشته نویسنده معروف « زکی مبارک » در دو جلد قطور ملاحظه کرد.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.