پاسخ اجمالی:
«نبىّ» وحى الهى را از طریق رویای صادقه یا شنیدن صداى فرشته دریافت می کند ولى فرشته وحى را نمى بیند، ولى«رسول» علاوه بر اینها، خود فرشته وحى را نیز در بیدارى مشاهده مى کند. جمعى نیز معتقدند که نبى کسى است که دریافت وحى مى کند، خواه موظّف به ابلاغ آن باشد یا نباشد؛ اما رسول کسى است که صاحب آیین و مأمور ابلاغ آن است. بعضى نیز رسولان را پیامبرانى مى دانند که صاحب آیین جدیدند، در حالى که نبى ممکن است صاحب آیین جدید باشد یا نباشد.
پاسخ تفصیلی:
«نبى» از ماده «نبأ» به معناى پیام یا پیام مهم است؛ و پیامبران الهى را از این نظر نبى مى گویند که پیام خداوند را به بندگان مى رساندند؛ و گاه گفته شده این واژه از ماده «نَبْوَه» - بر وزن حمزه - به معناى رفعت و بلندى گرفته شده، و اطلاق این واژه بر انبیاء به خاطر بلندى مقام و مرتبه آنها است.
«رسول» در اصل از ماده «رِسْل» - بر وزن فِعل - به گفته راغب در مفردات، به معناى حرکت توأم با آرامش است؛ و از آن جا که فرستادگان پروردگار مأمورند با آرامش با بندگان خدا برخورد کنند به آنها رسول گفته شده؛ ولى رسول معناى وسیعى دارد که هم فرشتگان و هم پیامبران الهى را شامل مى شود و در آیات قرآن هر دو معنا به طور فراوان به کار رفته است.
به هر حال استعمال واژه نبى و مشتقات آن، و همچنین رسول و مشتقاتش در قرآن مجید بسیار گسترده است؛ و در این که فرق میان این دو چیست یعنى به چه کس نبى و به چه کس رسول مى گویند گفتگو بسیار است. در روایات متعددى از ائمه اهل بیت(علیهم السلام) نقل شده که در برابر این سؤال که فرق میان رسول و نبى چیست؟ مى فرمودند: «اَلْنَّبِىُّ اَلَّذِى یَرى فِى مَنَامِهِ، وَ یَسْمَعُ الصَّوْتَ، وَ لایُعَایِنُ الْمَلَکَ، وَ الرَّسُولُ اَلَّذِى یَسْمَعُ الصَّوْتَ، وَ یَرَى الْمَنَامَ، وَ یُعَایِنُ الْمَلَکَ»؛ (نبىّ کسى است که در خواب مى بیند ـ و وحى الهى را از این طریق دریافت مى دارد ـ و صداى [فرشته] را مى شنود ولى فرشته وحى را نمى بیند، ولى رسول کسى است که هم صدا را مى شنود و هم در خواب مى بیند و هم فرشته وحى را در بیدارى مشاهده مى کند.)(1)
جمعى نیز معتقدند که نبى کسى است که دریافت وحى مى کند خواه موظّف به ابلاغ آن باشد یا نباشد؛ ولى اگر افرادى از او سؤال کنند حتماً پاسخ مى دهد، اما رسول کسى است که صاحب آیین و مأمور ابلاغ آن است و منتظر سؤال و درخواست نیست.
به تعبیر دیگر نبى همانند طبیب آگاهى است که در مطب خود آماده پذیرایى بیماران مى باشد; او به دنبال بیماران نمى رود ولى اگر بیمارى به او مراجعه کند از درمانش فروگذارى نمى کند؛ ولى رسول همانند طبیب سیّار است که به همه جا مى رود؛ به شهرها و روستاها و کوه و دشت و بیابان، تا بیماران را شناسایى کند و به مداواى آنها بپردازد؛ در حقیقت او چشمه اى است که به دنبال تشنگان مى رود نه مخزن آبى که تشنگان او را جستجو کنند!
جمع میان این معنا و معناى قبل کاملا ممکن است؛ زیرا هر قدر مسئولیت مردان الهى سنگین تر مى شود وحى را به صورت روشن ترى دریافت مى دارند؛ نبى تنها در خواب مى بیند و یا صداى فرشته را مى شنود اما رسول شخص او را نیز در بیدارى مشاهده مى کند.
بعضى نیز رسولان را پیامبرانى مى دانند که صاحب آیین جدیدند، در حالى که نبى ممکن است صاحب آیین جدید باشد یا نباشد. دقّت در آیات قرآن نشان مى دهد که در بسیارى از موارد مقام نبوّت و رسالت در یک فرد جمع شده است؛ مانند پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) که هم عنوان نبى و هم عنوان رسول در آیات قرآنى به او داده شده است.(2)
همچنین بسیارى دیگر از پیامبران هم مقام نبوّت را داشته اند و هم رسالت را - بنابراین کسانى که مى گویند میان این دو عموم و خصوص مطلق است ناظر به این آیات هستند.-
ولى در بعضى از آیات این دو، در مقابل یکدیگر قرار گرفته، به طورى که نشان مى دهد آنها دو مفهوم مختلف دارند؛ مانند آنچه در آیه 52 سوره حج آمده است که مى فرماید: «وَ مَا اَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَّسُول وَ لاَ نَبِىٍّ...». در این صورت باید نبى کسى باشد که مأمور به ابلاغ نیست؛ ولى رسول کسى بوده که موظّف به ابلاغ و انذار و بشارت و تلاش و کوشش براى رساندن پیام الهى به مردم باشد. از این بیان نتیجه مى گیریم که این دو واژه هر کدام دو معنا دارند؛ بنابر یک معنا با یکدیگر جمع مى شوند و بنا بر یک معنا نقطه مقابل هم هستند.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.