پاسخ اجمالی:
واژه«وحى» در اصل به معناى اشاره سریع یا به معنی رسالت، الهام، کلام مخفیانه، چیزى که به دیگرى القاء شود و یا به معنی کتابت و نوشتن ذکر شده است. ولى در اصطلاح اهل شرع به ابلاغ رسالت هاى الهى از سوى خداوند به پیامبران اطلاق مى شود، هر چند در قرآن مجید، دایره استعمال آن گسترده تر از این معنا است و هر نوع القاء کردن علم مرموزى را در بر مى گیرد. این واژه در قرآن مجید در مورد وسوسه هاى مرموز شیاطین نسبت به پیروانشان و در مورد اوامر الهی نسبت به موجودات جامد همچون زمین نیز به کار رفته است.
پاسخ تفصیلی:
اصولا واژه «وحى» در اصل به معناى اشاره سریع است که گاه با سخنان رمزى، و گاهى با صداى خالى از ترکیب لغوى و گاه با اشاره یا با نوشتن صورت مى گیرد. این سخنى است که راغب در مفردات آورده است، ولى ابن فارس در مقاییس، معناى اصلى آن را، القاء کردن علمى به صورت مخفیانه یا غیر مخفیانه به دیگرى مى داند.
ابن منظور در لسان العرب، معانى نخستین این واژه را رسالت، الهام، کلام مخفیانه، و چیزى که به دیگرى القاء شود، ذکر کرده است؛ سایر ارباب لغت نیز کم و بیش همین معانى را آورده اند؛ هرچند خلیل بن احمد در کتاب العین معناى آن را کتابت و نوشتن ذکر کرده است.
ولى در اصطلاح اهل شرع به ابلاغ رسالت هاى الهى از سوى خداوند بزرگ به پیامبران اطلاق مى شود، هر چند در قرآن مجید، دایره استعمال آن گسترده تر از این معنا است، و هر نوع القاء کردن علم مرموزى را در بر مى گیرد؛ لذا در مورد غرائز یا علومى که در بعضى از حیوانات مانند زنبور عسل به ودیعه نهاده شده عنوان وحى به کار رفته است، مانند: «وَ اَوحى رَبُّکَ اِلىَ النَّحْلِ»(1) در مورد آنچه خداوند به قلب مادر موسى درباره نوزادش انداخت مى فرماید: «وَ أَوْحَیْنَا اِلى اُمِّ مُوسى»(2) بدون شک مادر موسی(علیه السلام) پیامبر نبود؛ در عین حال در مورد الهام الهى به او تعبیر به وحى شده است.
همچنین یوسف(علیه السلام) در کودکى پیامبر نبود؛ ولى قرآن درباره او مى گوید: «وَ اَوْحَیْنا اِلَیْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُمْ بِاَمْرِهِمْ هَذَا»؛ (به او وحى فرستادیم که آنها را در آینده از این کارشان با خبر خواهى ساخت).(3)
این واژه در قرآن مجید در مورد وسوسه هاى مرموز شیاطین نسبت به پیروانشان «وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ یُوحی بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً وَ لَوْ شاءَ رَبُّکَ ما فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ ما یَفْتَرُون»؛ (این چنین در برابر هر پیامبرى، دشمنى از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم؛ آنها بطور سرى [و درگوشى] سخنان فریبنده و بى اساس [براى اغفال مردم] به یکدیگر مى گفتند؛ و اگر پروردگارت مى خواست، چنین نمى کردند؛ [و مى توانست جلو آنها را بگیرد؛ ولى اجبار سودى ندارد.] بنابر این، آنها و تهمتهایشان را به حال خود واگذار).(4) و در مورد اوامر الهی نسبت به موجودات جامد همچون زمین «بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحى لَها»؛ (چرا که پروردگارت به او وحى کرده است).(5) نیز به کار رفته است.(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.