پاسخ اجمالی:
نظرات «فلاسفه» پيرامون «وحي» دو نقطه اشتراك دارد: وحى رابطه خاص با جهان ماوراء طبيعت ندارد و سرچشمه آن، نبوغ فكرى پيامبران است و ناشي از شعور ناآگاه و به عقيده فلاسفه قديم، ناشى از تماس با عقل فعّال است؛ اما نقاط افتراق اين نظرات اين است كه: به اعتقاد فلاسفه قديم عقل فعّال بيشتر از يكى نيست و تمام پيامبران از آن الهام گرفته اند؛ اما فلاسفه جديد، شخصيّت مخفى هر كس را جدا از ديگرى مى دانند. به اعتقاد فلاسفه، عقل فعّال يك موجود روحانى مستقل از وجود ماست؛ ولى شعور ناآگاه مستقل از وجود ما نيست.
پاسخ تفصیلی:
نظرات «فلاسفه» پيرامون «وحي» سه نقطه اشتراك دارد:
1. وحى يك رابطه خاص با جهان ماوراء طبيعت و مغاير با روابط فكرى و عقلى ساير افراد انسان نيست.
2. سرچشمه وحى، همان برترى روحى، نبوغ فكرى و عظمت شخصيّت پيامبران است.
3. وحى به وسيله يك موجود روحانى مستقل از وجود ما (به نام پيك وحى يا فرشته) صورت نمى گيرد؛ بلكه آن شعور ناآگاه و به عقيده فلاسفه قديم، ناشى از تماس با عقل فعّال است. نظرات «فلاسفه» درباره «وحي» داراي دو نقطه افتراق است:
1. فلاسفه قديم مى گويند: عقل فعّال ـ كه خزانه و منبع تمام علوم انسانى است ـ بيشتر از يكى نيست و تمام پيامبران با آن رابطه نزديك داشته و از آن الهام مى گرفته اند؛ در حالى كه فلاسفه جديد، شخصيّت مخفى هر كس را جدا از ديگرى مى دانند.
2. فلاسفه قديم مى گويند: عقل فعّال (سرچشمه وحى) يك موجود روحانى مستقل از وجود ماست؛ ولى شعور ناآگاه ـ كه از نظر فلاسفه جديد منبع وحى است ـ مستقل از وجود ما نيست؛ بلكه قسمتى از شخصيّت ما را تشكيل مى دهد.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.