پاسخ اجمالی:
قسمت مهمى از سوره توبه پیرامون باقیمانده مشرکان و بت پرستان و قطع رابطه با آنها، و الغاء پیمان هائى که با مسلمانان داشتند، می باشد و قسمت دیگرى از منافقان و سرنوشت آنان سخن مى گوید. همچنین مباحثی پیرامون اهمیت جهاد ؛ انحراف اهل کتاب از حقیقت توحید؛ سفارش به اتحاد مسلمانان و مدح مهاجرین نخستین و سایر مؤمنان راستین و سرزنش انسانهای تنبل؛ بحث زکات و پرهیز از تراکم ثروت و لزوم تحصیل علم و وجوب تعلیم افراد نادان و مباحثى مانند: هجرت پیامبر(ص)، مسأله ماه هاى حرام، گرفتن جزیه و امثال آن.
پاسخ تفصیلی:
مفسران براى این سوره نام هاى زیادى که بالغ بر «ده» نام مى شود، ذکر کرده اند، که از همه معروف تر «برائت»، «توبه» و «فاضحه» است، و هر یک از این نام ها دلیل روشنى دارد، نام «برائت» به این جهت بر این سوره گذارده شده که آغاز آن برائت و بیزارى خداوند از مشرکان پیمان شکن است.
و «توبه» به این خاطر است که در این سوره سخن از «توبه» فراوان به میان آمده و نامگذارى به «فاضحه» به جهت آن است که آیات مختلفى از آن موجب رسوائى و فضاحت منافقان و پرده بردارى از روى اعمالشان بوده است.
این سوره آخرین سوره یا از آخرین سوره هائى است که بر پیامبر(صلى الله علیه وآله) در «مدینه» نازل گردیده و داراى 129 آیه است.
آغاز نزول آن را در سال نهم هجرت مى دانند، و مطالعه آیات سوره نشان مى دهد: قسمتى از آن پیش از جنگ «تبوک» و قسمتى به هنگام آمادگى براى جنگ، و بخش دیگرى از آن پس از مراجعت از جنگ نازل شده است.
از آغاز سوره تا آیه 28 قبل از فرا رسیدن مراسم حج نازل گردیده و آیات آغاز این سوره که پیرامون وضع باقیمانده مشرکان بود در مراسم حج به وسیله امیر مؤمنان على(علیه السلام) به مردم ابلاغ شد.
از آنجا که این سوره به هنگام اوج گرفتن اسلام در جزیره عرب و پس از در هم شکسته شدن آخرین مقاومت مشرکان، نازل گردیده، محتواى آن داراى اهمیت ویژه و فرازهاى حساسى است.
الف ـ قسمت مهمى از آن پیرامون باقیمانده مشرکان و بت پرستان و قطع رابطه با آنها، و الغاء پیمان هائى است که با مسلمانان داشتند (به خاطر نقض مکرر این پیمان ها از طرف آنان) تا بقایاى بت پرستى براى همیشه از محیط اسلام بر چیده شود.
ب ـ و از آنجا که با گسترش اسلام و در هم شکسته شدن صفوف دشمنان، عده اى تغییر چهره داده، خود را در صفوف مسلمانان جاى دادند، تا در فرصت مناسب به اسلام ضربه کارى زنند، قسمت مهم دیگرى از این سوره از منافقان و سرنوشت آنان سخن مى گوید و به مسلمانان شدیداً هشدار مى دهد و نشانه هاى منافقان را بر مى شمرد.
ج ـ بخش دیگرى از این سوره پیرامون اهمیت جهاد در راه خدا است؛ زیرا در این موقع حساس غفلت از این موضوع حیاتى باعث ضعف و عقب نشینى و یا شکست مسلمانان مى شد.
د ـ بخش مهم دیگرى از این سوره به عنوان تکمیل بحث هاى گذشته از انحراف اهل کتاب (یهود و نصارى) از حقیقت توحید، و انحراف دانشمندانشان از وظیفه رهبرى و روشنگرى سخن مى گوید.
هـ ـ و نیز در آیات دیگرى به تناسب بحث هاى مربوط به جهاد، مسلمانان را به اتحاد و فشردگى صفوف دعوت مى کند و متخلفین یعنى افراد سست و تنبلى که به بهانه هاى مختلف شانه از زیر بار وظیفه جهاد تهى مى کردند شدیداً سرزنش و ملامت و به عکس از مهاجرین نخستین و سایر مؤمنان راستین مدح و ستایش مى کند.
و ـ و از آنجا که جامعه گسترده اسلامى در آن روز نیازهاى مختلفى پیدا کرده بود، که مى بایست برطرف گردد، به همین مناسبت بحثى از زکات و پرهیز از تراکم و کنز ثروت و لزوم تحصیل علم و وجوب تعلیم افراد نادان را یاد آور مى شود.
ز ـ علاوه بر مباحث فوق، مباحث دیگرى مانند داستان هجرت پیامبر(صلى الله علیه وآله)، مسأله ماه هاى حرام که جنگ در آن ممنوع است، موضوع گرفتن جزیه از اقلیت ها و امثال آن به تناسب مطرح گردیده است. (1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.