پاسخ اجمالی:
پیامبر(ص) هرگاه نزد زینب بنت جحش مى رفت او از عسلى که تهیه کرده بود خدمت پیامبر مى آورد، عایشه مى گوید: من با حفصه قرار گذاشتیم هر وقت پیامبر(ص) نزد یکى از ما آمد، فوراً بگوئیم آیا صمغ مغافیر(که بوی نامناسبی دارد) خورده اى. روزى پیامبر نزد حفصه آمد، او این سخن را به پیامبر گفت، حضرت فرمود: من عسلى نزد زینب بنت جحش نوشیدم و سوگند یاد مى کنم که دیگر از آن عسل ننوشم، ولى این سخن را به کسى مگو. اما او این راز را افشا کرد. آیات فوق نازل شد و به این رفتارها پایان داد.
پاسخ تفصیلی:
در آیات (1 ـ 5) سوره «تحریم» می خوانیم: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللّهُ لَکَ تَبْتَغِی مَرْضاتَ أَزْواجِکَ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ * قَدْ فَرَضَ اللّهُ لَکُمْ تَحِلَّةَ أَیْمانِکُمْ وَ اللّهُ مَوْلاکُمْ وَ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ * وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِیُّ إِلى بَعْضِ أَزْواجِهِ حَدِیثاً فَلَمّا نَبَّأَتْ بِهِ وَ أَظْهَرَهُ اللّهُ عَلَیْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْض فَلَمّا نَبَّأَها بِهِ قالَتْ مَنْ أَنْبَأَکَ هذا قالَ نَبَّأَنِیَ الْعَلِیمُ الْخَبِیرُ * إِنْ تَتُوبا إِلَى اللّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمَلائِکَةُ بَعْدَ ذلِکَ ظَهِیرٌ * عَسى رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَکُنَّ أَنْ یُبْدِلَهُ أَزْواجاً خَیْراً مِنْکُنَّ مُسْلِمات مُؤْمِنات قانِتات تائِبات عابِدات سائِحات ثَیِّبات وَ أَبْکاراً»؛ (اى پیامبر! چرا چیزى را که خدا بر تو حلال کرده به خاطر جلب رضایت همسرانت بر خود حرام مى کنى؟! و خداوند آمرزنده و رحیم است. * خداوند راه گشودن سوگندهایتان را روشن ساخته؛ و خداوند مولاى شماست و او دانا و حکیم است. * [به خاطر بیاورید] هنگامى را که پیامبر یکى از رازهاى خود را به بعضى از همسرانش گفت، ولى هنگامى که وى آن را افشا کرد و خداوند پیامبرش را از آن آگاه ساخت، قسمتى از آن را براى او بازگو کرد و از قسمت دیگر خوددارى نمود؛ هنگامى که پیامبر همسرش را از آن خبر داد، گفت: «چه کسى تو را از این راز آگاه ساخت»؟! فرمود:«خداوند عالِم و آگاه مرا با خبر ساخت»! * اگر از کار خود توبه کنید [به نفع شماست زیرا] دل هایتان از حق منحرف گشته؛ و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهید [کارى از پیش نخواهید برد]؛ زیرا خداوند یاور اوست و همچنین جبرئیل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان پشتیبان اویند. * امید است اگر او شما را طلاق دهد، پروردگارش به جاى شما همسرانى بهتر براى او قرار دهد، همسرانى مسلمان، مؤمن، متواضع، توبه کار، عابد، هجرت کننده، زنانى غیر باکره و باکره).
شأن نزول:
در شأن نزول آیات فوق روایات زیادى در کتب تفسیر، حدیث و تاریخ شیعه و اهل سنت نقل شده است که ما از میان آنها آنچه مشهورتر و مناسب تر به نظر مى رسد انتخاب کرده ایم و آن این که:
پیامبر(صلى الله علیه وآله) گاه که نزد «زینب بنت جحش» (یکى از همسرانش) مى رفت «زینب» او را نگاه مى داشت و از عسلى که تهیه کرده بود خدمت پیامبر (صلى الله علیه وآله) مى آورد، این سخن به گوش «عایشه» رسید، بر او گران آمد، مى گوید: من با «حفصه» (یکى دیگر از همسران پیامبر(صلى الله علیه وآله)) قرار گذاشتیم هر وقت پیامبر(صلى الله علیه وآله) نزد یکى از ما آمد، فوراً بگوئیم آیا صمغ «مغافیر» خورده اى؟! («مغافیر» صمغى بود که یکى از درختان «حجاز» به نام «عرفط» (بر وزن هرمز) تراوش مى کرد و بوى نامناسبى داشت) و پیامبر(صلى الله علیه وآله) مقیّد بود که هرگز بوى نامناسبى از دهان یا لباسش شنیده نشود، بلکه به عکس اصرار داشت همیشه خوشبو و معطر باشد!
به این ترتیب، روزى پیامبر(صلى الله علیه وآله) نزد «حفصه» آمد، او این سخن را به پیامبر(صلى الله علیه وآله) گفت، حضرت فرمود: من «مغافیر» نخورده ام، بلکه عسلى نزد «زینب بنت جحش» نوشیدم و من سوگند یاد مى کنم که دیگر از آن عسل ننوشم (نکند زنبور آن عسل روى گیاه نامناسبى و احتمالاً «مغافیر» نشسته باشد) ولى این سخن را به کسى مگو (مبادا به گوش مردم برسد و بگویند: چرا پیامبر غذاى حلالى را بر خود تحریم کرده؟ و یا از کار پیامبر در این مورد و یا مشابه آن تبعیت کنند و یا به گوش «زینب» برسد و دل شکسته شود).
اما او سرانجام این راز را افشا کرد و بعداً معلوم شد اصل این قضیه توطئه اى بوده است، پیامبر(صلى الله علیه وآله) سخت ناراحت شد، آیات فوق نازل گشت و ماجرا را چنان پایان داد که دیگر این گونه کارها در درون خانه پیامبر(صلى الله علیه وآله) تکرار نشود.(1)
در بعضى از روایات نیز آمده است: پیامبر(صلى الله علیه وآله) بعد از این ماجرا یک ماه از همسران خود کناره گیرى کرد(2) و حتى شایعه تصمیم آن حضرت(صلى الله علیه وآله) نسبت به طلاق آنها منتشر شد، به طورى که سخت به وحشت افتادند(3) و از کار خود پشیمان شدند.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.