پاسخ اجمالی:
اختلافات اوس و خزرج که توسط پیامبر(ص) خاموش شده بود گاها توسط يهوديان و يا دوستان نادان و تعصب هاى جاهلانه، شعله ور مي شد. روزی ثعلبة بن غنم و اسعد بن زراره افتخارات قبيله خود را به رخ هم می کشیدند که کم کم کار به جاي باريک کشيد و قبيله دو طرف از جريان آگاه شده دست به اسلحه بردند. آيات فوق در اينجا نازل و همه مسلمانان را دعوت به اتحاد نمود.
پاسخ تفصیلی:
در آیات (102 ـ 103) سوره «آل عمران» می خوانیم: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ * وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ کُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَة مِنَ النّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ»؛ (اى کسانى که ایمان آورده اید! آن گونه که حق تقوا و پرهیزکارى است، از [مخالفت فرمان] خدا بپرهیزید؛ و از دنیا نروید مگر این که مسلمان باشید. * و همگى به ریسمان خدا [قرآن و اسلام، و هر گونه وسیله وحدت]، چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت [بزرگ] خدا را بر خود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید و او میان دل هاى شما الفت ایجاد کرد، و به برکت نعمت او برادر شدید! و شما بر لب حفره اى از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد؛ این چنین، خداوند آیات خود را براى شما آشکار مى سازد؛ شاید پذیراى هدایت شوید).
شأن نزول:
مى دانیم: در دوران جاهلیت دو قبیله بزرگ در «مدینه» به نام «اوس» و «خزرج» وجود داشتند که بیش از یکصد سال! جنگ و خون ریزى و اختلاف در میان آن دو جریان داشت، و هر چند وقت ناگهان به جان یکدیگر مى افتادند و خسارات جانى و مالى فراوانى به یکدیگر وارد مى کردند.
یکى از موفقیت هاى بزرگ پیغمبر(صلى الله علیه وآله) پس از هجرت به «مدینه»، این بود که به وسیله اسلام صلح و صفا در میان آن دو ایجاد کرد، و با اتحاد آنها جبهه نیرومندى در «مدینه» به وجود آمد.
اما از آنجا که ریشه هاى اختلاف فوق العاده زیاد و نیرومند، و اتحاد آنها تازه و جوان بود، گاه بى گاه، بر اثر عواملى، اختلافات فراموش شده شعله ور مى شد، که به زودى در پرتو تعلیمات اسلام و تدبیر پیامبر(صلى الله علیه وآله) خاموش مى گشت.
در آیات (98 ـ 101) سوره «آل عمران»، نمونه اى از بروز اختلافات را بر اثر تحریکات دشمنان دانا مشاهده می کنیم (که یکی از جوانان یهودى حوادث خونین «بعاث» (محلى که جنگ شدید اوس و خزرج در آن نقطه واقع شده بود) را به یاد آنها آورد، چیزى نمانده بود که آتش خاموش شده دیرین، بار دیگر شعله ور گردد؛ اما با اندرزهاى مؤثر و سخنان تکان دهنده پیامبر(صلى الله علیه وآله) در نطفه خاموش شد)، ولى این آیات اشاره به نوع دیگرى از این اختلافات است که بر اثر دوستان نادان و تعصب هاى جاهلانه به وجود آمد.
مى گویند: روزى دو نفر از قبیله «اوس» و «خزرج» به نام «ثعلبة بن غنم» و «اسعد بن زراره» در برابر یکدیگر قرار گرفتند، و هر کدام افتخاراتى را که بعد از اسلام نصیب قبیله او شده بود، بر مى شمرد.
«ثعلبه» گفت: «خزیمة بن ثابت» (ذو الشهادتین) و «حنظله» (غسیل الملائکه) که هر کدام از افتخارات مسلمانانند، از ما هستند، و همچنین «عاصم بن ثابت»، و «سعد بن معاذ» از ما مى باشند.
در برابر او «اسعد بن زراره» که از طایفه «خزرج» بود گفت: چهار نفر از قبیله ما در راه نشر و تعلیم قرآن خدمت بزرگى انجام دادند: ابى بن کعب و معاذ بن جبل و زید بن ثابت و ابو زید. به علاوه «سعد بن عباده» رئیس و خطیب مردم «مدینه» از ما است.
کم کم کار به جاى باریک کشید، و قبیله دو طرف از جریان آگاه شدند، و دست به اسلحه برده، در برابر یکدیگر قرار گرفتند، بیم آن مى رفت که بار دیگر آتش جنگ بین آنها شعله ور گردد و زمین از خون آنها رنگین شود!
خبر به پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسید، حضرت فوراً به محل حادثه آمد، و با بیان و تدبیر خاص خود به آن وضع خطرناک پایان داد، و صلح و صفا را در میان آنها بر قرار نمود. آیات فوق در اینجا نازل گردید و بصورت یک حکم عمومى همه مسلمانان را با بیان مؤثر و مؤکدى دعوت به اتحاد نمود.(1)، (2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.