پاسخ اجمالی:
طبق آیه 11 سورا اسراء انسان به خاطر دستپاچگی و عدم مطالعه کافی و هوی و هوس و... در کارها عجله می کند و ذاتا عجول است. در روایات هم عجله باعث ندامت و هلاکت، و با تأنی و تفکر انجام دادن کار موجب سلامت دانسته شده. از طرفی هم به تعجیل در کار خیر سفارش شده. در نتیجه عجله مذموم آن است که: در بررسى و مطالعه جوانب کار عجله شود، اما عجله ممدوح آن است که: بعد از تصمیم گیرى لازم، در اجرای کار خیر درنگ نشود.
پاسخ تفصیلی:
عشق آتشین به یک موضوع، افکار سطحى و محدود و گاه سیطره هوى و هوس بر انسان و خوشبینى بیش از حد به یک مطلب عوامل عجله و شتابزدگى در کارها است و از آنجا که بررسى هاى سطحى و مقدماتى غالباً براى پى بردن به حقیقت یک امر و سود و زیان آن کافى نیست معمولاً عجله و دستپاچگى در انجام کارها موجب ندامت، خسران و پشیمانى است؛ تا آنجا که در آیه 11 سوره «اسراء» مى خوانیم: (انسان همان گونه که نیکى ها را طلب مى کند، به خاطر دستپاچگى و عدم مطالعه کافى، به طلب بدى ها برمى خیزد)؛ «وَ یَدْعُ الإِنْسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالْخَیْرِ»، (چرا که انسان ذاتاً عجول است)؛ «وَ کانَ الإِنْسانُ عَجُولاً».
تلخ کامى ها و شکست ها و مصائبى که دامان انسان را در طول تاریخ، بر اثر عجله و شتابزدگى گرفته است، بیش از آن است که قابل احصا و شماره باشد، و خود ما در طول زندگى نمونه هاى آن را آزموده ایم و ثمرات تلخش را چشیده ایم. نقطه مقابل عجله «تثبت» و «تأنّى» یعنى درنگ کردن و با تفکر و تأمل و بررسى همه جوانب کارى را انجام دادن است.
در حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل شده که: «إِنَّما أَهْلَکَ النّاسَ الْعَجَلَةُ وَ لَوْ أَنَّ النّاسَ تَثبَّثُوا لَمْ یَهْلِکْ أَحَدٌ»؛ (مردم را عجله هلاک مى کند، اگر مردم با تأمل کارها را انجام مى دادند کسى هلاک نمى شد).(1)
در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «مَعَ التَّثَبُّتِ تَکُونُ السَّلامَةُ وَ مَعَ العَجَلَةِ تَکُونُ النَّدامَة»؛ (با درنگ کردن [در انجام کارها] سلامت است و با عجله ندامت)!(2)
و نیز پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: «إِنَّ الأَناةُ مِنَ اللّهِ وَ الْعَجَلَةُ مِنَ الشَّیْطانِ»!؛ (تأنى و ترک شتابزدگى از ناحیه خدا است و عجله از شیطان)!(3)
البته در روایات اسلامى بابى در زمینه «تعجیل در کار خیر» داریم، از جمله در حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ مِنَ الْخَیْرِ ما یُعَجَّلُ»؛ (خداوند کار نیکى را دوست دارد که در آن شتاب شود).(4) و روایات در این زمینه بسیار است که: منظور از عجله در این روایات، همان «سرعت» است در مقابل اهمال کارى، تأخیرهاى بى جا و امروز و فردا کردن، که غالباً سبب بروز مشکلات و موانعى در کارها مى گردد. شاهد این سخن، حدیثى است که، در همین باب از امام صادق(علیه السلام) بدین گونه نقل شده: «مَنْ هَمَّ بِشَیْء مِنَ الْخَیْرِ فَلْیُعَجِّلْهُ فَإِنَّ کُلَّ شَیْء فِیهِ تَأْخِیرٌ فَإِنَّ لِلشَّیْطانِ فِیهِ نَظْرَةً»؛ (کسى که تصمیم به کار خیرى گرفت، باید عجله کند؛ زیرا هر کارى را که در آن تأخیر کنید، شیطان در آن حیله اى مى کند).(5)
بنابراین باید گفت: «سرعت و جدیت در کارها، آرى؛ اما عجله و شتابزدگى، هرگز»!
و به تعبیر دیگر عجله مذموم آن است که: به هنگام بررسى و مطالعه در جوانب کار و شناخت صورت گیرد.
اما سرعت و عجله ممدوح آن است که: بعد از تصمیم گیرى لازم، در اجرا درنگ نشود، و لذا در روایات مى خوانیم: «در کار خیر عجله کنید» یعنى بعد از آن که خیر بودن کارى ثابت شد دیگر جاى مسامحه نیست.(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.