پاسخ اجمالی:
غنیمت در اصل، معنى وسیعى دارد و شامل غنائم جنگى و هر چیزى که انسان بدون مشقت فراوان بدست آورد مى شود. در ریشه معنى لغوى این کلمه، عنوان جنگ و آنچه از دشمن به دست آید، نیامده، بلکه هر درآمدى را شامل مى شود. حتى کسانى که یکى از معانى غنیمت را غنائم جنگى ذکر کرده اند انکار نمى کنند که معنى اصلى آن معنى وسیعى است که به هر خیرى گفته مى شود که انسان بدون مشقت بدست می آورد. در استعمالات معمولى نیز «غنیمت» در برابر «غرامت» ذکر مى شود که معنی وسیعی دارد.
پاسخ تفصیلی:
غنیمت در اصل، معنى وسیعى دارد و شامل غنائم جنگى و غیر آن و به طور کلى هر چیزى را که انسان بدون مشقت فراوانى به آن دست یابد مى شود.
آنچه از کتب لغت استفاده مى شود این است که: در ریشه معنى لغوى این کلمه، عنوان جنگ و آنچه از دشمن به دست مى آید، نیفتاده است، بلکه هر درآمدى را شامل مى شود. به عنوان شاهد به چند قسمت از کتب معروف و مشهور لغت که مورد استناد دانشمندان و ادباى عرب است اشاره مى کنیم:
در کتاب «لسان العرب» مى خوانیم: «وَ الْغُنْمُ الْفَوْزُ بِالشَّىْءِ مِنْ غَیْرِ مَشَقَّة... وَ الْغُنْمُ، الغَنِیْمَةُ وَ الْمَغْنَمُ الْفَیْىءُ... وَ فِى الْحَدِیْثِ «الرَّهْنُ لِمَنْ رَهَنَهُ لَهُ غُنْمُهُ وَ عَلَیْهِ غُرْمُهُ»، غُنْمُهُ زِیادَتُهُ وَ نِمائُهُ وَ فاضِلُ قِیْمَتِهِ... وَ غَنِمَ الشَّىْءَ فازَ بِهِ...»؛ (غنم یعنى دسترسى یافتن به چیزى بدون مشقت، و غُنْم و غنیمت و مَغنَم به معنى فَیْىء است (فَیْىء را نیز در لغت به معنى چیزهائى که بدون زحمت به انسان مى رسد ذکر کرده اند...) و در حدیث وارد شده: «گروگان در اختیار کسى است که آن را به گرو گرفته، غنیمت و منافعش براى اوست و غرامت و زیانش نیز متوجه اوست»، و نیز غنم به معنى زیادى و نمو و اضافه قیمت است، و «فلان چیز را به غنیمت گرفت» یعنى به او دسترسى پیدا کرد).(1)
و در کتاب «تاج العروس» مى خوانیم: «وَ الْغُنْمُ الْفَوْزُ بِالشَّىْءِ بِلامَشَقَّة»؛ (غنیمت آن است که انسان بدون زحمت به چیزى دست یابد).(2)
در کتاب «قاموس» نیز غنیمت به همان معنى فوق ذکر شده است.
و در کتاب «مفردات راغب» مى خوانیم: «غنیمت از ریشه «غَنَم» به معنى گوسفند گرفته شده» و سپس مى گوید: «ثُمَّ اسْتُعْمِلَ فِى کُلِّ مَظْفُورِ بِهِ مِنْ جَهَةِ الْعِدى وَ غَیْرِهِمْ»؛ (سپس در هر چیزى که انسان از دشمن و یا غیر دشمن به دست مى آورد به کار رفته است(3)).
حتى کسانى که یکى از معانى غنیمت را غنائم جنگى ذکر کرده اند انکار نمى کنند که معنى اصلى آن معنى وسیعى است که به هر گونه خیرى که انسان بدون مشقت به آن دست یابد گفته مى شود.
در استعمالات معمولى نیز «غنیمت» در برابر «غرامت» ذکر مى شود؛ همان طور که «غرامت» داراى معنى وسیعى است و هر گونه غرامت را شامل مى شود، «غنیمت» نیز معنى وسیعى دارد و به هر گونه درآمد قابل ملاحظه اى گفته مى شود.
این کلمه در «نهج البلاغه» در موارد زیادى به همین معنى آمده است؛ [به عنوان نمونه:]
در خطبه 76 مى خوانیم: «إِغْتَنَمَ الْمُهَل»؛ ((کسی که) فرصت ها و مهلت ها را غنیمت شمرد...).
در خطبه 120 مى فرماید: «مَنْ أَخَذَ بِها لَحِقَ وَ غَنِمَ»؛ (کسى که به آئین خدا عمل کند به سر منزل مقصود مى رسد و بهره مى برد).
در نامه 53 به «مالک اشتر» مى فرماید: «وَ لاتَکُونَنَّ عَلَیْهِمْ سَبُعاً ضارِیاً تَغْتَنِمُ أَکْلَهُم»؛ (در برابر مردم مصر همچون حیوان درنده اى مباش که خوردن آنها را غنیمت و درآمدى براى خود فرض کنى).
در نامه 45 به «عثمان بن حنیف» مى فرماید: «فَوَ اللّهِ ما کَنَزْتُ مِنْ دُنْیاکُمْ تِبْراً وَ لاَادَّخَرْتُ مِنْ غَنائِمِها وَفْرا»؛ (به خدا سوگند از دنیاى شما طلائى نیاندوختم و از غنائم و درآمدهاى آن اندوخته اى فراهم نکردم).
در کلمات قصار، جمله 331 مى فرماید: «إِنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ جَعَلَ الطّاعَةَ غَنِیْمَةَ الأَکْیاسِ»؛ (خداوند اطاعت را غنیمت و بهره هوشمندان قرار داده است).
و در نامه 31 مى خوانیم: «وَ اغْتَنِمْ مَنِ اسْتَقْرَضَکَ فِى حالِ غِناک»؛ (هر کس در حال بى نیازیت از تو قرضى بخواهد غنیمت بشمار)! و نظیر این تعبیرات بسیار فراوان است که همگى نشان مى دهد «غنیمت» منحصر به غنائم جنگى نیست.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.