پاسخ اجمالی:
هند که ماجرای دردناک شهادت حمزه را در کارنامه خود دارد، گرچه به ظاهر مسلمان شد اما داستان بیعتش نشان می دهد که او هم چنان به عقائد سابقش وفادار است. پیامبر(ص) در کنار کوه صفا در جمع عده ای از زنان مشغول صحبت بود و شرایطی مثل دوری از شرک و دزدی و زنا و... را برای بیعت زنان بیان می کردند. در این میان هند نسبت به آنها اعتراض داشت. اما در آخر پذیرفت و مسلمان شد.
پاسخ تفصیلی:
در جریان «فتح مکّه» از جمله زنانى که با پیامبر(صلى الله علیه وآله) بیعت کردند «هند» همسر «ابوسفیان» بود، زنى که تاریخ اسلام ماجراهاى دردناکى از او به خاطر دارد، از جمله، ماجراى شهادت «حمزه» سید الشهداء در میدان «احد» با آن وضع غم انگیز.
گر چه او سرانجام ناچار شد در برابر اسلام و پیامبر(صلى الله علیه وآله) زانو بزند و ظاهراً مسلمان شود، ولى ماجراى بیعتش نشان مى دهد در واقع همچنان به عقائد سابقش وفادار بود.
و لذا جاى تعجب نیست که دودمان «بنى امیه» و فرزندان او بعد از پیامبر(صلى الله علیه وآله)، چنان جنایاتى را مرتکب شوند که سابقه نداشت.
به هر حال، مفسران نوشته اند: «هند» نقابى بر صورت انداخته، خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمد، در حالى که حضرت بر کوه «صفا» قرار داشت، جمعى از زنان نیز با او بودند، هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: من با شما زنان بیعت مى کنم که چیزى را شریک خدا قرار ندهید.
«هند» اعتراض کرده گفت: «تعهدى از ما مى گیرى که از مردان نگرفتى» (زیرا در آن روز بیعت مردان تنها بر ایمان و جهاد بود).
پیغمبر(صلى الله علیه وآله) بى آن که اعتنائى به گفته او کند، ادامه داده فرمود: و سرقت نکنید.
«هند» گفت: «ابوسفیان» مرد ممسکى است و من از اموال او چیزهائى برداشته ام، نمى دانم مرا حلال مى کند یا نه؟
«ابوسفیان» حاضر بود، گفت: آنچه را از اموال من در گذشته برداشته اى همه را حلال کردم (اما در آینده مواظب باش)!
اینجا بود که پیامبر(صلى الله علیه وآله) خندید و «هند» را شناخت، فرمود: توئى «هند»؟ عرض کرد: آرى اى پیامبر خدا! گذشته را ببخش، خدا تو را ببخشد!.
پیامبر(صلى الله علیه وآله) ادامه داد: «و آلوده زنا نشوید».
«هند» از روى تعجب گفت: «مگر زن آزاده هرگز چنین عملى را انجام مى دهد»؟!
بعضى از حاضران که در جاهلیت وضع او را مى دانستند از این سخن خندیدند; زیرا سابقه «هند» بر کسى مخفى نبود.
باز پیامبر(صلى الله علیه وآله) ادامه داده فرمود: «و فرزندان خود را به قتل نرسانید».
«هند» گفت: «ما در کودکى آنها را تربیت کردیم، ولى هنگامى که بزرگ شدند شما آنها را کشتید! و شما و آنها خود بهتر مى دانید» (منظورش فرزندش «حنظله» بود که روز «بدر» به دست على(علیه السلام) کشته شده بود).
پیامبر(صلى الله علیه وآله) از این سخن تبسم کرد، و هنگامى که به این جمله رسید: «بهتان و تهمت روا مدارید».
«هند» افزود: «بهتان قبیح است، و تو ما را جز به صلاح و خیر و مکارم اخلاق دعوت نمى کنى».
و هنگامى که فرمود: «باید در تمام کارهاى نیک فرمان مرا اطاعت کنید».
«هند» افزود: «ما در اینجا ننشسته ایم که در دل قصد نافرمانى تو داشته باشیم» (در حالى که مسلماً مطلب چنین نبود، ولى طبق تعلیمات اسلام، پیامبر(صلى الله علیه وآله) موظف بود این اظهارات را بپذیرد).(1)، (2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.