پاسخ اجمالی:
مفهوم احاطه گناه، این است که انسان آن قدر در گناهان فرو رود که زندانى براى خود بسازد زندانی که منافذ آن بسته باشد. چنین کسانى به کرم هائى مى مانند که اطراف خود پیله اى مى تنند، پیله اى که آنان را زندانى و سرانجام خفه مى کند.
پاسخ تفصیلی:
«خطیئه» در بسیارى از موارد، به معنى گناهانى است که از روى عمد تحقق نیافته، ولى در آیه «بَلى مَنْ کَسَبَ سَیِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطیئَتُهُ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النّارِهُمْ فیها خالِدُونَ»؛ (آرى، کسانى که مرتکب گناه شوند، و آثار گناه، سراسر وجودشان را بپوشاند، آنها اهل آتشند؛ و جاودانه در آن خواهند بود)، (1) به معنى گناه کبیره و یا آثار گناه است که بر قلب و جان انسان مى نشیند.
به هر حال مفهوم احاطه گناه، این است که انسان آن قدر در گناهان فرو رود که زندانى براى خود بسازد، زندانى که منافذ آن بسته باشد.
توضیح این که گناهان کوچک و بزرگ در آغاز، یک «عمل» است، سپس تبدیل به «حالت» مى شود و با ادامه و اصرار، شکل «ملکه» به خود مى گیرد، و هنگامى که به اوج شدّت خود برسد تمام وجود انسان را به رنگ گناه در مى آورد و عین وجود انسان مى شود.
در این هنگام، هیچ پند، موعظه و راهنمائى رهنمایان در وجود او اثر نخواهد کرد و در حقیقت با دست خود قلب ماهیت خویش کرده است.
از یک نظر چنین کسانى به کرم هائى مى مانند که اطراف خود پیله اى مى تنند، پیله اى که آنان را زندانى و سرانجام خفه مى کند و روشن است سرنوشتى جز خلود در آتش براى آنها نخواهد بود.
و با توجه به آیاتى که مى گوید: (خداوند تنها مشرکان را نمى آمرزد و اما غیر شرک، قابل بخشش است)؛ «إِنَّ اللّهَ لایَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ». (2)
و با توجه به این که در آیات مورد بحث که سخن از خلود در آتش مى باشد، مى توان نتیجه گرفت این چنین گنهکاران سرانجام گوهر ایمان را از دست داده و مشرک و بى ایمان از دنیا مى روند! (3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.